پاسخ‌های Baran m (١٣٣)

مهندسی  ژنتیک….

وقتی از یه نفر برای انجام کاری کمک یا راهنمایی بخوای

توی باغ نبودن میشه out of the picture

گزینه must درسته..

با توجه معنی گزینه ها و معنی جمله ..گزینه دو درسته اون پسر خوبیه ازش انتظار همچین رفتار بدی رو نداشتم ..

جای زن تو خونه هست.(فقط باید خانه داری کنه..)

بمباران اطلاعاتی.. که باعث دشواری در تصمیم گیری و سردرگمی میشه

نا برابری همه گیر..

تب تند عشق زود عرق میکنه ..

وسواس آسیب که از زیر شاخه های اختلال  وسواس فکری عملی(ocd) است که در آن فرد به آسیب زدن به خود یا دیگران فکر می کند.

Tell me the truth! برای همه اصطلاحات فارسی معادل دقیق وجود نداره

مخفف brother, به معنی برادر ،رفیق

این اصطلاح یعنی چیزی که  درحال‌حاضر در اختیار دارید و به آن تسلط دارید، ارزشمندتر از چیزی است که ممکن است بعدا نصیبتان شود. در فارسی هم ضرب‌المثل‌هایی شبیه این داریم مثلا سرکه‌ی نقد به از حلوای نسیه است ترجمه خود جمله ام که میشه یک پرنده‌ که در دستت باشه اندازه‌ی دو پرنده که در بین شاخه‌ها باشه ارزش داره

روبرو شدن با امور مهم،از پس امور مهم برآمدن

درخت هر چه افتاده تر پر بار تر .. فکر میکنم این ضرب المثل نزدیک  باشه بهش

میتونه کنایه از این باشه : یه کاری رو خیلی خوب انجام دادن…به نحو احسنت انجام دادن کاری..

 میشه Weak-kneed

وقتی یه اتفاقی پیش اومدنش غیر ممکن یا خیلی بعید باشه

بستگی به جمله داره ولی perjury میشه شهادت دروغ

کلا  take رایج تره.. وقتی از چیزی که وجود داره عکس بگیری بهتره take استفاده بشه ولی وقتی تصویری خودت خلق کنی مثل نقاشی میشه make  

بستگی به معنی جمله هم داره ولی..این ها میتونه معادلش  باشه  خوب زیبا، مهربان،درست،دقیق،جذاب

زیر نظر گرفتن چیزی یا کسی..با دقت بررسی کردن..

کلی کار روی سرم ریخته..

پاراف معادلش میشهپیش امضا پاراگراف میشه بند پارتیشن میشه دیوارک ولی به معنی جداکننده هم میتونه باشه 

من از آن روز که در بند توام آزادم  در بند و آزادی باهم در تضاد هستن و اشاره به ارایه پاردوکس دارن.

قرار ملاقات کاری که خارج از محل کار برگزار بشه

حق به جانب بودن جلوی قداست  اونها رو میگیره..

 هم  به زبان اسپانیایی و هم به زبان فرانسه برمیگره ریشه اش

گزینه یک درسته که در اینجا به معنی اجرای نمایش هست . از دیگر معانی put on ,پوشیدن لباس،روشن کردن،فراهم کردن و سر به سر کسی گذاشتن و..میشه اشاره کرد

فک میکنم میشه به عهده داشتن وظایف  مهم و زیاد

برای قابل اثبات ،provable وsuspectible

نرخ یادگیری مؤلفه‌ای است که تعیین می‌کند با چه سرعتی اطلاعات جدید جایگزین اطلاعات قدیمی در وزن‌های یک مدل یادگیری می‌شود. تنظیم مناسب این نرخ می‌تواند به مدل کمک کند تا به‌طور مؤثرتری یاد بگیرد و به همگرایی برسد، اما انتخاب نادرست آن می‌تواند به یادگیری کند یا حتی ازبین‌رفتن همگرایی بینجامد.

Call on هم به معنی ملاقات کردن هست ، هم برای درخواست کردن از کسی برای انجام کاری ،کمک گرفتن به کار میره

 هیچ وقت با اسم کشورها از حرف تعریف “The” استفاده نمی کنیم؛ مگر اینکه آن کشور از قسمتهای مختلف تشکیل شده باشه مثل The USA

بنظرم اصطلاح put the cart before the horse  معادل جمله مد نظر میشه

به معنی اینه که خیلی سرم شلوغه ،یا خیلی درگیر بودن غرق چیزی بودن گرفتار بودن

با توجه به معنی جمله که به زمین خوردن اشاره داره حرف اضافه in مناسب هست

Would بنظرم انتخاب بهتریه

لو دادن راز (غیر عمدی)،دهن لقی کردن..