ترجمه‌های پارسا خرمی (٦٩)

بازدید
٣٢
تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Nick's dog is as ugly as sin .
دیدگاه
٠

سگ نیک بسیار زشت است

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Talk things through in stages. Do not accuse or apportion blame.
دیدگاه
٠

در مراحل مختلف صحبت کنید. متهم نکنید یا مقصر ندانید

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
If I don't go tonight, everyone will accuse me of being antisocial.
دیدگاه
٠

اگر امشب نروم همه مرا به ضد اجتماعی بودن متهم می کنند

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
How dare you accuse me of lying!
دیدگاه
٠

چطور جرات می کنی منو متهم به دروغ گفتن کنی!

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
You don't need to adjust the setting every time you take a photo.
دیدگاه
٠

لازم نیست هر بار که عکس می گیرید تنظیمات را میزان کنید

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Their antics never fail to amuse.
دیدگاه
٠

حرکات عجیب و غریب آن ها هرگز موجب سرگرمی نخواهد شد

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The thought seemed to amuse him.
دیدگاه
٠

به نظر می رسید این فکر او را مشغول کرده است

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
I dropped my needle and cotton.
دیدگاه
٠

سوزن و نخ ام را انداختم

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
A girl was killed yesterday in a crash involving a stolen car.
دیدگاه
٠

روز گذشته یک دختر در تصادف با یک ماشین سرقتی کشته شد.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
I crashed on the couch again last night.
دیدگاه
٠

دیشب دوباره روی مبل خوابیدم

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
I'm exhausted; I think I have to crash now.
دیدگاه
٠

من خسته ام؛ فکر میکنم الان باید بخوابم

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The wrecking ball crashed through the wall.
دیدگاه
٠

توپ مخرب از دیوار رد شد.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Thunder crashed all around us.
دیدگاه
٠

رعد و برق در تمام اطراف ما فرو ریخت ( برخورد کرد ) .

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
I was on a great high but then I crashed.
دیدگاه
٠

من در یک ارتفاع عالی بودم اما بعدش سقوط کردم

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The restaurant has a deck for dining outdoors.
دیدگاه
٠

این رستوران دارای یک بالکن برای صرف غذا در فضای باز است

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
I came up on deck to get my first glimpse of the island.
دیدگاه
٠

من بر روی عرشه آمدم تا اولین نگاهم به جزیره را ببینم.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
How long have you engaged in this type of volunteer activity?
دیدگاه
٠

چه مدت در این نوع از فعالیت داوطلبانه شرکت کرده اید؟

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
She engaged to cater the receptions.
دیدگاه
٠

او تهیه کردن غذای مراسم را به عهده گرفت.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
She immediately regretted engaging herself to him.
دیدگاه
٠

او بلافاصله از نامزدی خودش با او پشیمان شد.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The guests engaged in small talk before dinner.
دیدگاه
٠

مهمانان قبل از شام مشغول صحبت کوتاهی بودند.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The American troops engaged the British troops on this hill in 1778.
دیدگاه
٠

سربازان آمریکایی در سال ۱۷۷۸ با سربازان بریتانیایی در این تپه درگیر شدند.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Her parents engaged the hall for the wedding reception.
دیدگاه
٠

پدر و مادرش سالن را برای پذیرایی عروسی رزرو کردند.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
We engaged a chef for the party.
دیدگاه
٠

ما یک آشپز را برای مهمانی استخدام کردیم

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
I need to fuel up before I begin the trip.
دیدگاه
٠

من قبل از اینکه سفر را شروع کنم باید سوخت گیری کنم.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Her words were fuel for his anger.
دیدگاه
٠

سخنان او محرکی برای عصبانیت او بود.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
What is the grand total?
دیدگاه
٠

جمع کل چقدر است؟

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
This boat cost me six grand!
دیدگاه
٠

این قایق برای من شش هزار دلار هزینه داشت!

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The party was a grand affair.
دیدگاه
٠

مهمانی یک رویداد بزرگ بود

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Let me be plain with you.
دیدگاه
٠

بذار باهات رک و راست باشم.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
He's plain wrong about that.
دیدگاه
٠

او در این مورد کاملا اشتباه می کند.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
What you just said is plain nonsense!
دیدگاه
٠

این چیزی که شما گفتید مزخرف محض است!

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Big waves hammered at the coral reef.
دیدگاه
٠

امواج بزرگی بر صخره های مرجانی کوبیدند

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The burglars shut him in the closet.
دیدگاه
٠

سارقان او را در کمد زندانی کردند.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The judge believes in a strict interpretation of the law.
دیدگاه
٠

قاضی به تفسیر مطلق ( دقیق ) از قانون معتقد است

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
It was quite a task to get all the papers graded before the Christmas break.
دیدگاه
٠

درجه بندی تمامی اوراق قبل از تعطیلات کریسمس کاملاً کار دشواری بود

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
A 20 - mile exclusion zone was set up around the power station to guard against further explosions.
دیدگاه
٠

یک منطقه ممنوعه 20 مایلی در اطراف نیروگاه ایجاد شد تا در مقابل انفجارهای بیشتر محافظت شود

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
We had accidentally strayed into the war zone.
دیدگاه
٠

ما به طور تصادفی به منطقه جنگی منحرف شده بودیم

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
The young man is a bold warrior.
دیدگاه
٠

مرد جوان یک جنگجوی نترس است

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
It was bold of you to speak up so forcefully at the town meeting.
دیدگاه
١

آن از جسارت ( شجاعت ) شما بود که اینقدر قوی در جلسه شورای شهر صحبت کردید

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
The title is in bold print.
دیدگاه
٠

عنوان با حروف درشت است.

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Having clean hands is one of the cardinal rules when preparing food.
دیدگاه
٠

داشتن دست های تمیز یکی از قوانین مهم هنگام آماده کردن غذا است

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Pride and envy are considered cardinal sins in Christianity.
دیدگاه
٠

غرور و حسادت در مسیحیت گناهان اصلی به حساب می آیند.

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
She threatened to expose her criminal boyfriend to the police.
دیدگاه
٠

او تهدید کرد که دوست پسر جنایتکارش را به پلیس لو میدهد.

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
They hired a large hall for the wedding reception.
دیدگاه
٠

آنها یک سالن بزرگ برای پذیرایی {مهمانی ) عروسی اجاره کردند.

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
He hired someone to walk his dog in the afternoons.
دیدگاه
٠

او برای پیاده روی سگش در بعد از ظهر ها کسی را استخدام کرد.

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
He said the killing of innocent people was inexcusable.
دیدگاه
٠

او گفت کشتن مردم بیگناه غیرقابل توجیه {بخشش ) است.

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
She's so innocent that she has no idea that they're taking advantage of her.
دیدگاه
٠

او آنقدر ساده است که نمی داند آنها دارند از او سوء استفاده می کنند.

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
The court found her innocent of the crime.
دیدگاه
٠

دادگاه او را از جنایت بی تقصیر تشخیص داد

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Ordinary folk can't afford cars like that.
دیدگاه
٠

مردم عادی قدرت خرید ماشین هایی مثل آن را ندارد.

١