پیشنهادهای vahidsep (٥٠)
نمایشگاه - exhibition
ریشه NUT در هر کلمه ای به معنای خوردنی، خوراک، تغذیه و . . . . مثل Nutella یا Nutrition به معنی تغذیه و . . . .
مفت خری کردن
نکته کلیدی و مهم
طرف بازنده
سخنرانی افتتاحیه یک پروژه
در نظر داشته باشید که : Kick: ضربه زدن به یک شی با عضوی از بدن مثل دست و یا پا و . . . . مثل شوت کردن توپ Hit: ضربه زدن به یک شی با یک جسم دیگر مثل ض ...
لوازم خانگی
گرفتگی بینی
برداشت کردن یک مفهوم از حرکات و رفتار یک فرد دیگر
ایجاد کردن یک حس یا تصور از خود در شخصی دیگر
ولگردی مثلا تو بازار یا کلا جایی که به صورت آپشنال میری بگردی ببینی چند چنده شهر تا بعد بشی یه نمه پرکند تر. . . .
پایین آمدن از پله ها
میتونه معنی عشقم میکشه یا حال کنم هم بده مثلا i can influence him in any way that i please من میتونم تاثیر ی که عشقم بکشه یا حال کنم روش بگذارم. . . .
Grow old پیر شدن i will grow old but. . . من پیر خواهم شد ولی. . .
لب را گاز گرفتن عموما برای جلوگیری از نشان دادن افکار و چیزی ک توی ذهن میگذره در آن لحظه.
Dream about some thing : خواب دیدن درباره چیزی. . . dream of some thing :آرزو و یا رویای چیزی را داشتن. . .
تفاوت Sting و Bite زمانی که یک حیوان نیشش رو توی بدن فرو کنه و زهر و سم رو توی بدن تزریق کنه اصطلاحا Sting گفته میشه. مثل زنبور گزیدگی زمانی که حیوان ...
نژاد خاص for example for Dogs: Certain breeds like German shepherd and pit bull
سخنان هوشمندانه
نوشتن اطلاعات در فرم یا پر کردن فرمی به عنوان یک سند رسمی
چهره ای که بزرگ و دارای مشخصات خاصیه به عبارتی قیافه تابلوعه و یکبار که ببینیش دیگه واسه همیشه تو ذهنت می مونه
صدای ملایم مثل صدای آب چشمه
من اینجور استنباط میکنم که احیانا زمانی از take استفاده میکنیم که برای هدفی یا مقصدی با چیزی و یا کسی به صورت موقتی همراه میشیم. مثلا: Take your umb ...
give someone a lift خوشحال کردن کسی
مچت رو میگیرم
مچت رو گرفتم. . . .
با سماجت به دنبال چیزی گشتن.
یجورایی میتونه معنی فرود آمدن برای هواپیما بده مثلا: . . . . when the plane was coming in to land
در مسابقات ورزشی می تواند به معنی اخراج شدن هم باشد.
( محل ) عرضه مستقیم تولیدات کشاورزی بدون واسطه و دلال به مصرف کننده. . . .
در یک مهارت به مرور زمان و با اندوختن تجربیات حرفه ای شدن. . . . واژه Prefect خطای تایپی داره و درستش Perfect هست
سازمانی رسمی که مردم را تشویق به سفر گردشگری به کشور یا مناطقی خاص میکنه و اظلاعات راجب مکان های دیدنی و اقامت گاه و . . . . را ارایه می کنه
حقیقت غم انگیز واقعیت ناراحت کننده
به معنی متقاعد کردن کسی هم می تواند باشد. ( Persuade )
گفته سخنی یا جمله ای که توسط شخصی ( خاص ) بیان شده حال چه به صورت نوشتاری چه گفتاری
دو طرفه . . . رفت و برگشت. . . . . . i have to travel for about an hour each way
در مجموع. . . اگه بشماریم. . . . For example: including all the islands, there are about 15, 000 KM of . . . جزایر را اگه بشماریم ( در مجموع ) وجو ...
به همین اندازه. . . .
نوشتن یا صحبت راجب موضوعی که معمولا کوتاه و مختصر و بدون جزییات هست.
open می تونه به معنی صداقت در گفتار یا همه چیز را گفتن و یا حرفی را پنهان نکردن هم باشه. متضاد واژه Reserved
اصطلاح انگلیسی مبنی بر قطع ارتباط و بر هم خوردن رابطه دو فرد بعد از ( یا ناشی از ) مشاجره و بحث و دعوا
اصطلاح انگلیسی که وقتی دو فرد بعد از مدتی همدیگر را می بینند و کلی حرف برای گفتن دارند و شروع به احوالپرسی و گپ زدن و. . . می کنند در اصطلاح Catch up ...
با همین چشمانم. i saw her the the very eyes. . . من او را با همین چشمام دیدم. . .
وقت گذاشتن وقت صرف کردن برای کاری
زمان بردن. طول کشیدن. به این معانی هم می تونه باشه
تاییدیه. هرچیزی یا مدرکی که گواه بر تایید چیز دیگری باشد.
آغاز به کار کردند. . .