پیشنهادهای وحید سپیانی (١٨٧)
به معنی: اتفاق افتاد. روی داد. مثلا: his death came as a shock to many people مرگ او توام با شوک میان مردم اتفاق افتاد.
قدم های کوچیک در جهت اهداف و . . .
احساس آرامش و استراحت و آسودگی کردن.
از این اصطلاح برای نشان دادن اینکه کسی منزوی یا جدا شده است استفاده میشه
فاصله گرفتن از چیزی یا کاری
کار های بیشتری انجام دادن.
رویدادهایی که شانسی رخ میدهد
من فکر می کنم برای اشاره کردن به بیان لفظی و شفاهی از saying و telling استفاده میشه و برای کتبی که بخوایم بگیم این صفحه کتاب چه چیزی رو بیان میکنه از ...
طرز تفکر شخصی
طرز رفتار شخصی یا کسی
یادداشت های روزانه داشته باشید
فهمیدن و پی بردن به یک موضوعی با نگاه کردن و دیدن چیزی یا کسی
دست یافتن.
دست یافتن ( به چیزی یا کسی )
سوار شدن به هواپیما برای پرواز
در اطراف
به ارمغان آوردن
نشستن مثلا: he got down on the floor او بر روی زمین نشست.
در ازای مثلا he asked them for 5000000 dollar in exchange of 25% of company. او مبلغ 5000000 دلار در ازای 25 درصد از سهم شرکت مطالبه کرد.
دلیل و بهانه آوردن برای توجیه خطایی که شخصی انجام داده. یه جورایی میشه گفت به معنی ماست مالی کردن برای گندی زده شده.
داشتن تصور از شخصی یا چیزی
عرصه های زندگی
عمل اندازه گیری میزان بیرون زدگی یا بیضی بودن یا به اصطلاح قر بودن یک شفت رو در صنعت RUN OUT گیری گویند.
دستیار و مسؤل استخر
دستیار و مربی شنا
آن را باز کن
بالشت پر شده از پر
که از قضای روزگار. . .
تاثیر عمیق در فردی گذاشتن به طوری که به فکر فرو بره
ریشه nut در هر کلمه ای به معنی خوراک؛ غذا و تغذیه است پیشوند mal در هر کلمه ای به معنی ضد یا سوء یا منفی کردن کلمه است
با ابهت.
محلول بازی
اتفاق افتادن همراه با یک ویژگی مثلا: His death will come as shock to many people. مرگ او همراه با شوک برای بسیاری از مردم اتفاق خواهد افتاد.
اقدام جالبی که توی یه جمع چند نفره انجام میشه و همه تلفن های همراهشون رو روی هم انباشته می کنن تا کسی از گوشی استفاده نکنه تا بیشتر باهم باشن.
خوب پیش می رود
اشغال کردن مکانی
draw back = disadvantage = negative thing = downside
downside = disadvantage = negative thing = draw back
disadvantage = negative thing = draw back = downside
یکی از معانی : با مثلا: they are considered design icons of historic importance. آنها نمادهایی از طراحی با اهمیت تاریخی به حساب می آیند.
عرضه کردن
چراغ رومیزی زاویه دار
در ادامه ( زمان گذشته ) Go on to در ادامه ( زمان حال ) مثال: he went on to win five Grammy in 2017 او در ادامه برنده پنج جایزه گرمی شد.
معشوقه
شمرده شدن به حساب اومدن چهره و نماد در یه زمینه به حساب اومدن و شدن. he became a prominent civil rights figure او یکی از چهره های سرشناس حقوق مدنی ش ...
کوری خوندن
یکی از آثار کلاسیک مربوط به. . . .
Moisture: بیشتر به رطوبت و محتوی آب داخل مواد جامد و مایع اطلاق میشه. Humidity: بیشتر به رطوبت و محتوی آب درون گاز ها از جمله هوا اطلاق میشه.
Moisture: بیشتر به رطوبت و محتوی آب داخل مواد جامد و مایع اطلاق میشه. Humidity: بیشتر به رطوبت و محتوی آب درون گاز ها از جمله هوا اطلاق میشه.