تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

سازمانی رسمی که مردم را تشویق به سفر گردشگری به کشور یا مناطقی خاص میکنه و اظلاعات راجب مکان های دیدنی و اقامت گاه و . . . . را ارایه می کنه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حقیقت غم انگیز واقعیت ناراحت کننده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به معنی متقاعد کردن کسی هم می تواند باشد. ( Persuade )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گفته سخنی یا جمله ای که توسط شخصی ( خاص ) بیان شده حال چه به صورت نوشتاری چه گفتاری

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو طرفه . . . رفت و برگشت. . . . . . i have to travel for about an hour each way

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مجموع. . . اگه بشماریم. . . . For example: including all the islands, there are about 15, 000 KM of . . . جزایر را اگه بشماریم ( در مجموع ) وجو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

به همین اندازه. . . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوشتن یا صحبت راجب موضوعی که معمولا کوتاه و مختصر و بدون جزییات هست.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

open می تونه به معنی صداقت در گفتار یا همه چیز را گفتن و یا حرفی را پنهان نکردن هم باشه. متضاد واژه Reserved

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اصطلاح انگلیسی مبنی بر قطع ارتباط و بر هم خوردن رابطه دو فرد بعد از ( یا ناشی از ) مشاجره و بحث و دعوا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اصطلاح انگلیسی که وقتی دو فرد بعد از مدتی همدیگر را می بینند و کلی حرف برای گفتن دارند و شروع به احوالپرسی و گپ زدن و. . . می کنند در اصطلاح Catch up ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با همین چشمانم. i saw her the the very eyes. . . من او را با همین چشمام دیدم. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وقت گذاشتن وقت صرف کردن برای کاری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمان بردن. طول کشیدن. به این معانی هم می تونه باشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تاییدیه. هرچیزی یا مدرکی که گواه بر تایید چیز دیگری باشد.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آغاز به کار کردند. . .