پیشنهادهای وحید سپیانی (١٦٦)
سازمانی رسمی که مردم را تشویق به سفر گردشگری به کشور یا مناطقی خاص میکنه و اظلاعات راجب مکان های دیدنی و اقامت گاه و . . . . را ارایه می کنه
حقیقت غم انگیز واقعیت ناراحت کننده
به معنی متقاعد کردن کسی هم می تواند باشد. ( Persuade )
گفته سخنی یا جمله ای که توسط شخصی ( خاص ) بیان شده حال چه به صورت نوشتاری چه گفتاری
دو طرفه . . . رفت و برگشت. . . . . . i have to travel for about an hour each way
در مجموع. . . اگه بشماریم. . . . For example: including all the islands, there are about 15, 000 KM of . . . جزایر را اگه بشماریم ( در مجموع ) وجو ...
به همین اندازه. . . .
نوشتن یا صحبت راجب موضوعی که معمولا کوتاه و مختصر و بدون جزییات هست.
open می تونه به معنی صداقت در گفتار یا همه چیز را گفتن و یا حرفی را پنهان نکردن هم باشه. متضاد واژه Reserved
اصطلاح انگلیسی مبنی بر قطع ارتباط و بر هم خوردن رابطه دو فرد بعد از ( یا ناشی از ) مشاجره و بحث و دعوا
اصطلاح انگلیسی که وقتی دو فرد بعد از مدتی همدیگر را می بینند و کلی حرف برای گفتن دارند و شروع به احوالپرسی و گپ زدن و. . . می کنند در اصطلاح Catch up ...
با همین چشمانم. i saw her the the very eyes. . . من او را با همین چشمام دیدم. . .
وقت گذاشتن وقت صرف کردن برای کاری
زمان بردن. طول کشیدن. به این معانی هم می تونه باشه
تاییدیه. هرچیزی یا مدرکی که گواه بر تایید چیز دیگری باشد.
آغاز به کار کردند. . .