پیشنهاد‌های رضا گلین شریف دینی (٧٣٢)

بازدید
٦٦١
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نصف نصف، میانگین/ هر گاه بخواهند هنگام تقسیم کردن چیزی یا قضاوت کردن موضوعی عدالت را به میزان مساوی رعایت کنند از روش �پنجاه پنجاه� استفاده می کنند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

احتمال زیاد، نزدیک به یقین/ هر گاه درصد وقوع حادثه یا اتفاقی به میزان بالا در نظر گرفته شود و یا میزان موفقیت در انجام کار یا تصمیمی زیاد باشد، از اص ...

پیشنهاد
١

انصاف داشته باش، وجدان داشته باش / این ضرب المثل توصیه به داشتن انصاف و مراجعه به وجدان در هنگام قضاوت و شهادت است و خطاب به کسانی گفته می شود که در ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کم محلی، ضد حال/ به مجموعه رفتارها و عکس العمل هایی متناقض و مخالفی گفته می شود که در پاسخ به ادب کردن و احترام گذاشتن طرف مقابل انجام می شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشک آلود، اشکبار / در مواقعی که غم و اندوه زیادی به انسان تحمیل می شود، بخصوص اگر مصیبت از دست دادن عزیزان باشد، معمولاً چشم ها نمناک شده و در اصطلا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

غم زده، خودخوری/ این کلمه مختص مراسم عزاداری و سوگواری عزیزان است که معمولاً با حالت بغض در گلو و اندوهگین صحبت می شود. البته در موقع دعا و نیایش و ه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سخت شکن، وسیله محکم/ به وسایل مقاوم و کم انعطاف گفته می شود که در مقابل فشار اعضای بدن به سختی تغییر شکل می دهند مگر با استفاده از ابزارهای کمکی و ما ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برق پیما، برق آسا/ یک کلمه توصیفی در خصوص کسانی است که در انجام دادن کارها همچون جریان الکتریسته عمل کرده و موانع را با سرعت برق پشت سر می گذارند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

شب چراغ، فانوس/ وسایلی و تجهیزاتی که برای ایجاد نور در هنگام تاریکی شب مورد استفاده قرار می گیرند همگی در گروه �شب سوها� قرار می گیرند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترجمه زبان، زیر لفظی گرفتن/ به نوعی اعتراف گرفتن از کسانی است که سعی می کنند بنا به دلایل مختلف دو پهلو و مبهم صحبت کنند و از افشای واقعی مطالب سرباز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

مناسب سازی، بهینه کردن/ فراهم کردن شرایط مطلوب برای انجام کارهای مختلف و نوسازی تجهیزات وابسته به منظور دستیابی به نتایج بهتر و سریعتر در اصطلاح کلی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

جان به لب، جگر سوخته/ کسانی که به دلایل مشکلات و مصیبت های وارده در مدت زمان طولانی سکوت کرده و غم ها را درون خود مخفی می کنند به �خون در جگر� معروف ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خدای عزیز، پروردگار من/ نوعی نجوای عاشقانه با خداوند است که در مواقع دعا و درخواست یاری از خدا بر زبان آورده می شود و اوج اتصال قلبی انسان به پروردگا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

با مخلفات، با اضافه ها/ این کلمه معمولاً در هنگام اضافه یا ترکیب کردن مواد مختلف به خوراکی ها مورد استفاده قرار می گیرد و نقش تاکیدی و تشریحی دارد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرگ به خاطر تب، فوت همراه با تب و لرز/ یک جمله کلیدی برای مدیریت زمان در مواقع توصیف علت مرگ است. البته این جمله در همه مواقع مناسب نیست ولی برای رها ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدبختی، فلاکت/ به کسانی که در اثر مشکلات اقتصادی دچار تنگدستی شده و با در شرایط بسیار سخت امرار معاش می کنند به نحوی که مایحتاج اولیه زندگی آنها به س ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفکر فارسی، فرهنگ ایران زمین/ این کلمه ترکیبی نشان دهنده گستردگی فرهنگ و زبان ایرانی است که در اکثر مناطق آسیای میانه پراکنده شده و رگه هایی از آن در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

گودال تعمیرگاه، مکان کف بینی خودرو/ مکان ها و محفظه هایی که برای بازرسی دقیق از موتور خودروها و همچنین تعمیر و تعویض قطعات آنها درون تعمیرگاه ها تعب ...

پیشنهاد
١

کبوتر تاجدار، کفتر چاهی/ به گونه ای از کبوتر های اهلی گفته می شود که معمولا آبی کم رنگ یا ابلق هستند. این پرندگان زیبا اجتماعی هستند و در گذشته آنها ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلاش کرد و موفق شد، روان شد و یافت/ یک جمله کاربردی در اصطلاحات روزمره است که برای تحسین و نشان دادن موفقیت افراد بیان می شود؛ به این معنی که اگر حرک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

موثر بودن، تاثیر داشتن/ به کارها و اقداماتی گفته می شود که در کوتاه و بلند مدت تاثیرات آن در یک مجموعه، سازمان یا اجتماع قابل رویت و اثبات باشد. الب ...

پیشنهاد
١

بدون تردید، واقعیت/ این جمله پایانی بر هر گونه شک و تردید است و به منظور اطمینان خاطر و یا تاکید بیان می شود و به این ترتیب راه برای هرگونه تصمیم گیر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفتار عامیانه، تقلید جمعی/ در یک تعریف کلی به مجموعه افراد یک جامعه گفته می شود که به لحاظ رفتاری و اخلاقی شبیه یکدیگر بوده و در حالت کورکورانه به تب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مسکوت مانده، آرشیو شده/ موضوعات مختلفی که در مورد آنها اتفاق نظر وجود ندارد یا به حاشیه رانده شده و از اولویت خارج شده است، در اصطلاح �بحث نشده�نامید ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بزرگ منش، نیکو صفت/ به مجموعه صفات اخلاقی مثبت و عالی گفته می شود که به واسطه آنها ارزش هایی مانند صداقت، انصاف، مسئولیت پذیری و . . . آشکار و ترویج ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

با اکراه، کم میل/ وقتی کاری علیرغم میل و اراده و به ناچار انجام شود و به نوعی با خواهش و تمنای طرف مقابل همراه باشد، خطر به رخ کشیدن آن در آینده وجود ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

عجیب، شگفت انگیز/ سَر و دُم دار ( حیوان گونه ) : یک لقب و اصطلاح محاوره ای است که در هنگام مواجهه یا توصیف طرف مقابل به کار برده می شود؛ منظور جلوگی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

عجیب، شگفت انگیز/ شاخ و دُم دار ( حیوان گونه ) : یک لقب و اصطلاح محاوره ای است که در هنگام مواجهه یا توصیف طرف مقابل به کار برده می شود؛ منظور جلوگی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

فوت کردن، دمیدن هوا/ هوایی که با سرعت از دهان خارج می شود و بیشترین کاربرد آن کاهش دمای بدن، رفع استرس و همچنین خنک کردن چیزهای داغ بخصوص مایعات است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

تو در تو، پیوسته/ به معنای درهم تنیدگی زیاد و فشردگی است و از ویژگی های زمین و خاک محسوب می شود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

منظرگاه گذشته، اظهارات قدیمی/ پیامی که در مورد آن اتفاق نظر وجود ندارد و بر اساس مشاهدات و تجربیات گذشته مطرح می شود در قالب �دیدگاه قبلی� قرار می گی ...

پیشنهاد
٠

شمرده و سنجیده حرف زدن، آهسته و مفید سخن گفتن. بدون شک این گونه صحبت کردن قابلیت فهمیدن بیشتر ی داشته و تاثیر گذاری بالاتری بر مخاطبان دارد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی از مناطق شمالی کشور به بیضه مردان و یا حیوانات نر �دُردانه�می گویند. ظاهراً این قسمت از بدن بسیار عزیز و دوست داشتنی بوده و بر سلامت آن تاکی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قِید: برای تکمیل فعل و صفت در جملات به کار می رود ولی حذف آن خللی در جمله ایجاد نمی کند. در معنای عام قید به معنای هدف، تعهد و شرط انجام کار است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خَرِک: به معنای هجوم هم جانبه و غارت است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام شهری در استان مازندران که به پایتخت کشتی ایران معروف است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رضا گلین شریف دینی کال ( kaal ) :در گویش مازندارنی نام درختی با شاخه های محکم است که معمولاً در حاشیه رودخانه ها رشد می کند و پوست آن قابلیت جداسازی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رضا گلین شریف دینی پیران: به معنی بزرگان و افراد سالمند و باتجربه است. در جوامع سنتی و پایبند با ارزش های قومی و اجدادی بسیار مورد احترام هستند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش مازندرانی به پوست درخت�دارشَط� یا �دارپوس�می گویند.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آویزان، علاف، ولگرد/ پلاس در اصطلاح عامیانه به معنای ولگرد و بدون هدف هم معنا می دهد. معمولا این گونه افراد در همه جا پرسه می زنند و خبر چینی هم از ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رضا گلین شریف دینی لوک ( look ) : در گویش مازندرانی به معنی جاهای دنج و تاریک است، مثل سوراخ تنه درختان و یا حفره های روی زمین که توسط حیوانات کنده ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رضا گلین شریف دینی گور ( gaver ) : با تلفظ فتحه در ابتدا و بعد از آن کسره و ساکن در گویش مناطق غربی مازندران اسم نوعی پرنده وحشی به رنگ قهوه ای کم ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شام: در گویش مازندرانی به موم زنبور عسل �شام� می گویند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رضا گلین شریف دینی کش ( cash ) : با تلفظ فتحه در ابتدا و ساکن در انتها، در گویش مازندرانی چهار معنی مختلف دارد؛ * اول به معنای بند شلوار است. *دوم ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رضا گلین شریف دینی لوش ( laush ) : در برخی از مناطق مازندران به معنای بالا رفتن از چیز بلند مثل دیوار و درخت است. بوله لوش: یعنی از درخت جوان بالا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رَچ: به معنای ردیف است. قرار گرفتن هر چیزی در یک مسیر منظم یا جایگاه را در اصطلاح عامیانه بخصوص در مناطق شمالی کشور � رَچ� می گویند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رضا گلین شریف دینی تاش ( tash ) :سه معنی برای این کلمه متصور است؛ یکی اشاره به جای بلند و صعب العبور دارد. دومین معنی آن تراشیدن است. سومین آن هم به ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاله به معنای بزرگ و گشاد است. کسانی که بی موقع، بی هدف و مغرضانه حرف می زنند طرف مقابل برای هشدار این کلمه به صورت کنایه استفاده می کند. مثال؛ اون د ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رضا گلین شریف دینی تلک ( talk ) :با تلفظ فتحه در ابتدا در گویش مازندرانی به معنای بوته گیاهان و سبزیجات است که بعد از جوانه زدن تخم آنها به صورت جدا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رضا گلین شریف دینی تلک ( talk ) : به معنای بوته یا بذر گیاهان و سبزیجات است و به معنای نژاد، نسل و طایفه هم مورد استفاده قرار می گیرد.