پیشنهادهای رضا گلین شریف دینی (٦٢٧)
تَکدانه: یک اصطلاح در کشاورزی و باغداری است. بعضی میوه ها که دارای یک هسته هستند و معمولاً در خانواده هلو ها قرار می گیرند اصطلاحاً به تکدانه معروف ه ...
یکدانه: یعنی منحصر به فرد و تنها. این اصطلاح مختص افراد ممتاز و یگانه در زمینه های مختلف است. البته در بعضی خانواده های تک فرزند که فرزند آنها در کود ...
نام دیگر سنجاقک است در رنگ ها و اندازه های مختلف است که معمولاً در حاشیه رودخانه ها، جویبارها و آبگیرهای کوچک زندگی می کنند.
در گویش مازندرانی به تکه ای از پارچه گفته می شود که به منظور محافظت از دست هنگام جابجایی ظروف در هنگام پختن غذا استفاده می شود.
به قسمت دسته و برجستگی انتهای جارو در گویش مازندرانی �ساجِه کول� می گویند. معمولاً از این قسمت جارو به منظور تهدید و دور کردن حیوانات خانگی استفاده م ...
گُدره بازی؛ نوعی بازی سنتی در مازندران است که در گذشته در مراسم های جشن برگزار می شد. شیوه بازی به این صورت است که ابتدا تکه ای پارچه ( شال یا روسری ...
کپسول یا محل ذخیره سازی و نگهداری گاز مایع و جامد برای مصارف خانگی و صنعتی.
یک اصطلاح در کشاورزی و صیفی کاری است. در مناطق شمالی ایران به دانه های نارس لوبیا که به همراه پوست از بوته آویزان است در اصطلاح �تَر پیله� می گویند ک ...
مِن مِچِک ( men mechek ) : در گویش مازندرانی به انگشت میانی یا وسطی دست گفته می شود. مِن: وسط مِچِک: انگشت
شال دُم واش : اسم نوعی گیاه یا علف هرز در گویش مازندرانی است که در باغ ها و مزارع شمال کشور رشد می کند و دارای گلدانه و سنبله هایی به شکل دم شغال است ...
یک اصطلاح در گویش مازندرانی است که در حالت کنایه به افراد بلند قامت و سیگاری می گویند. دارغاز: نوعی پرنده مهاجر و آبزی با گردن بلند سیگار کَشِنِه: س ...
سنگ گُرجه : به سنگ ها بسیار ریز داخل مواد غذایی و محصولات کشاورزی در اصطلاح �سنگ گرجه� می گویند. سنگ گرجه ها معمولاً به وسیله الک یا صافی پاکسازی می ...
یه کتی: یک اصطلاح در مورد راه رفتن نامتعارف است و در مورد کسی گفته می شود که هنگام راه رفتن گردن و شانه را یک طرف کج می کند و راه می رود. این کار ممک ...
تُک به چو: به معنی سر به سر و بسیار نزدیک است. وقتی یک کاری دقیقه نود انجام می شود یا محصولی با حجم مشخص به سختی بین همه توزیع می شود و همه افراد حاض ...
گاهی گَلِف: به معنای ناقص بودن، نادر بودن و همچنین جدا بودن چیزی یا کاری است. این اصطلاح در برخی از نواحی مازندران استفاده می شود. مثال؛ گاهی گَلِف ب ...
کش تفنگ : به معنای تفنگ کشی است و برای پرتاب سنگ، شکار پرندگان و یا بازی کودکان مورد استفاده قرار می گیرد که معمولاً با چوب و تکه های کش لاستیک یا تی ...
این جمله در پاسخ به کسانی گفته می شود که تجربه و تخصص یک نفر را زیر سوال می برند. در واقع یک نوع اعلام آمادگی صریح و مطمئن برای انجام هر کاری است. در ...
به غذای ارزان قیمت ولی مقوی و پرخاصیت در اصطلاح �یتیم سیر کن� می گویند. کنایه ای است در خصوص یکی از شیوه های تغذیه خانواده های پرجمعیت و دارای فرزندا ...
این جمله در مواقع بی اطلاعی از محتوای پاکت، جعبه یا وسیله ای به کار می رود که از محتویات داخل و یا کیفیت محصول اطلاعی موجود نیست. البته در مورد بعضی ...
تَله دُووجه ( taleh doojeh ) : به مکان های صخره ای و صعب العبور کوهستانی در اصطلاح �تله دووجه� می گویند. رفت و آمد در این مکان ها به سختی صورت می گیر ...
شامل یک دست جگر حیوانات حلال گوشت به همراه متعلقات آن شامل؛ جگر سفید و دل و قلوه می باشد.
به افرادی که رنگ موهای سر آنها زرد و طلایی رنگ است در اصطلاح عامیانه �بورِ کله� می گویند.
این جمله یک نوع فحش یا ناسزا محسوب می شود که در مواقع عصبانیت به کار می رود. یعنی بمیری و مرده شور بیاید تو را ببرد و بشوید. البته بسیاری از مواقع ای ...
تَرکِ زِ مید :به معنی ناامیدی مطلق است. به عبارت دیگر کسی که پس از جستجو و انتظار زیاد برای یافتن کسی، چیزی یا کاری به مرحله تسلیم و تقدیر رسیده باشد.
این جمله کنایه ای است از زندگی کوتاه انسان و حسرتی که بر دل می ماند. به این معنی که اگر هر چه در این دنیا قوی و ثروتمند باشی باز هم مرگ به سراغت می آ ...
این جمله هنگام توصیف ویژگی های ظاهری و باطنی دوست یا طرف مقابل گفته می شود. معمولاً کسی که کار نیک و یا کمک بدون منت را انجام می دهد از باب تشکر به ا ...
این جمله در مقام تحسین و تمجید به خاطر انجام کار ارزشمند و ماندگار به طرف مقابل گفته می شود. معمولاً وجدان در اینجا ملاک قرار می گیرد؛ کسی که در سخت ...
به معنی درود فرستادن و آرزوی سلامتی فراوان برای طرف مقابل است. این اصطلاح در واقع یک نوع اظهار ارادت خالصانه برای مقام بالاتر است. تحیات وافره بیشتر ...
این اصطلاح به معنی مرادنگی و لوطی گری همراه با مرام، معرفت و بخشش است. مشتی اصطلاح عامیانه و برگرفته از کلمه مشهدی است. در گذشته کسی که برای زیارت ام ...
این جمله انگیزشی برای توصیه به کسانی گفته می شود که در انتخاب محل زندگی خود تردید دارند. منظور این است که ملاک انتخاب محل سکونت باید بر اساس آرامش رو ...
کی اَک و کی اَک: یک اصطلاح عامیانه است که اشاره به افراد مجهول و غایب دارد که خواسته یا ناخواسته کاری را انجام دادند، صحبتی کردند، در مراسمی حاضر بود ...
به کسی که دچار نفخ معده بوده و پیوسته باد زیاد و صدا دار از روده اش دفع می شود در اصطلاح عامیانه �گوز غلتان� می گویند.
به معنای هراسان ونالان است. وقتی کسی یا خانواده ای با مصیبت یا حادثه ناگوار مواجه می شود با ضربه زدن به سر و صورت خود شیون و زاری می کنند و به سمت مح ...
حادثه تلخ بسیار بزرگ و غم انگیز که ابعاد وسیعی داشته باشد، جماعت بزرگی را تحت تاثیر قرار دهد، خانواده های بسیاری را داغدار کند، اقتصاد و سلامتی مردم ...
در واقع یک نوع ستایش و تمجید از طرف مقابل است و همچنین آرزوی تندرستی و موفقیت برای یک شخص. به این معنی که یک نفر آن قدر برای ما عزیز و دوست داشتنی اس ...
بُن و پُشت:یعنی زیر و رو یا بالا و پایین هر چیز جاندار و بی جان. در زندگی روزمره انسان ها بن و پشت کردن پیوسته انجام می شود که گاهی اوقات معنی وارونگ ...
توصیف نحوه استراحت و خوابیدن انسان است، گاهی به سمت راست و گاهی به سمت چپ متمایل می شود تا این که خواب به سراغ او بیاید. ممکن است به نوعی بدخوابی هم ...
کنایه و تاکید بر سنجیده و به موقع حرف زدن است. از جمله آداب سخن گفتن داشتن اطلاعات قبلی درست، جمع بندی و ارائه به موقع است. به عبارت دیگر هر جایی نبا ...
اصطلاح رایج در بین سربازان وظیفه در پادگان های آموزشی است. به کسانی که از ناحیه پا یا کمر مصدوم بوده و از شرکت در مراسم رژه معاف می شدند �پا طلایی� م ...
کنایه ای است از نزدیک شدن بیش از حد دو نفر به یکدیگر به نحوی که چشم در چشم شده و حتی صدای نفس یکدیگر را می شنوند. این کار ممکن است عمدی یا اتفاقی باش ...
نمیری تو : به معنای تحسین و تمجید کسی است که کار درست و موفقی را انجام داده باشد. در واقع همان معنی �زنده باشی� را می رساند و بازخورد خوشحال کردن فرد ...
به افرد پرحرف و خالی بند که در عمل کاری از آنها بر نمی آید در اصطلاح �گوز قوطی� می گویند. سر و صدای آنها مثل انعکاس صدای باد درون قوطی است که خیلی سر ...
هر گونه تحریک طرف مقابل از طریق دست و ابزارهای کمکی �دست انگول� نامیده می شود. انگشت کردن و هل ( هول ) دادن هم در این راستا قرار می گیرد.
دو گَند: دو نفر که باعث خراب کردن کاری شده و حادثه ناگواری را به بار آوردند در اصطلاح عامیانه �دو گَند� می گویند. گَند در اینجا به معنی کثافت و نجاست ...
به کسی که در یک مراسم عروسی هم از طرف عروس و هم از طرف داماد شرکت کرده باشد در اصطلاح عامیانه �آقای هر دو سر� می گویند.
به افرادی که دچار طاسی سر شده و یا بی مو هستند در اصطلاح عامیانه و در جمع دوستانه به �سر خلوتیان� مشهور هستند. البته کسانی هم که به تازگی موهای سرخود ...
یک جمله مصطلح بین کشاورزان و صیفی کارانی است که انواع و اقسام میوه ها و سبزیجات از جمله خیار و گوجه را پرورش می دهند. از آنجا که ساقه بوته خیار بلند ...
سَر تَش بُن تَش: این اصطلاح هنگام کباب پزی در طبیعت استفاده می شود. گاهی اوقات حجم آتش به قدری زیاد است که می توان سیخ کباب یا گوجه را در بین شعله ها ...
این اصطلاح بین کاسب ها و فروشندگان رواج دارد و به معنای دعای گشایش در کار و رونق خرید و فروش است. هر چقدر استقبال مردم از خرید محصولات و خدمات بیشتر ...
وقتی همه چیز برای انجام کاری فراهم است و مشغول فعالیت مفید هستی به امید کار یا فرصت های بهتر و ناشناخته آن را رها نکن. به عبارت دیگر وقتی پول نقد به ...