پیشنهادهای رضا گلین شریف دینی (٦٢٧)
به حرکات کوتاه، ریز، متناوب و گاه ممتد بدن در اصطلاح عامیانه�وول وولی�می گویند. البته این شیوه جنبش و حرکت در اصل متعلق به حیوانات و بخصوص خزندگان و ...
کنایه ای است به نوع رفتار و اخلاق کسانی که مبادی آداب بوده و لفظ قلم صحبت می کنند. ممکن است شکل ظاهری آنها هم متفاوت بوده و معنویات یا اعتقادات مذهبی ...
این دَم آن دَم= به معنای احتمال تصادف و برخورد بسیار زیاد دو چیز یا انسان با یکدیگر است. بیشتر هنگام توصیف حادثه بیان می شود که معمولاً ختم به خیر شد ...
با تلفظ ضمه در ابتدا، جمله ای توهین آمیز و زشت است که در مواقع عصبانیت از چیزی یا کاری استفاده می شود. جالب این که بیشتر در مورد اشیاء یا کارهایی به ...
تَرِ جا: به مکان های خیس و نمدار که از رطوبت زیادی برخوردار باشد به نحوی که در حالت عادی و معمول برای استفاده مناسب نباشد در یک اصطلاح کلی� تَرِ جا� ...
به کسی که از رحم و عاطفه برخوردار نباشد و در مواجهه با حوادث ناگوار بی تفاوت و عادی باشد در اصطلاح عامیانه �دِل خشک� می گویند. این کار ممکن است عمدی ...
شدیدترین نوع نفرت از یک فرد می باشد که با تف کردن روی زمین نشان داده می شود. کسی که کار بسیار بد و زشتی را انجام داده باشد اطرافیان در مقام استیضاح و ...
کنایه و خطابه ای است برای افراد غمگین و نگران که دچار شک و تردید در انجام کار هستند. گاهی اوقات به معنی بخشش هم می آید و باید بی خیالی طی کرد و فرامو ...
یک جمله دستوری است که خطاب به افراد سمج و پیگیر گفته می شود. وقتی کسی یک حرف یا جمله را زیاد تکرار کند و در اصطلاح روی اعصاب باشد، طرف مقابل در حالت ...
به وسایلی که سطح مسطح و تخت دارند و بدون خمیدگی و برجستگی هستند در اصطلاح عامیانه �صافِ چی� می گویند. این گونه وسایل معمولاً به عنوان پایه و نگهدارند ...
یک کلمه ترکیبی و عامیانه و برگرفته از زبان فارسی و روسی است و در حالت کنایه به کسانی گفته می شود که پیوسته در حال تذکر دادن به این و آن هستند و به هم ...
کسی که در ظاهر به هیچ گونه دین و آیینی پایبند نبوده و به ادیان الهی باور نداشته باشد در گروه �هیچ کیش ها� قرار می گیرد. البته این موضوع نسبی است و هر ...
یک اصطلاح ترکیبی برای فراخواندن و راندن گربه ها است. به کار بردن همزمان این کلمه علاقه و اکراه داشتن از حیوانات خانگی بخصوص گربه ها را نشان می دهد. د ...
به معنای خِلط جدا شده و یا بالا کشیده شده از گلو یا سینه و ریه است که به صورت تُف رقیق شده از دهان به بیرون ریخته می شود. اخته تف بیماری زا است و بای ...
به اجسام و وسایل نرم، پارچه ای، پشمی و. . . که برای حفاظت از قسمت تحتانی بدن در هنگام نشست در جاهای مختلف مورد استفاده قرار می گیرند در اصطلاح عامیان ...
به معنای آسایش فکر و خیال و همچنین اطمینان از شرایط موجود حال و آینده است. در واقع شرایط به گونه ای فراهم شده است که هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
به مجموعه وسایل و تجهیزاتی که با تهدید و دستور به فرد تحمیل می شود تا آنها را به اجبار حمل کند در اصطلاح �زور بار�می گویند. البته یک معنی کنایه ای و ...
نشان دهنده اعتبار و مقبولیت بالای یک نفر است و در مقام احترام و افتخار بودن با او می گویند؛ چِش مایی! یعنی روی چشم ما جا داری! همه جوره قبولت داریم!
یک اصطلاح کوچه بازاری است که بیشتر در بین کسبه و دست فروشان رایج دارد. در واقع دعای خیر برای گشایش روزی و رونق کاسبی است.
به معنای ایجاد فاصله و سبقت گرفتن از کسی یا چیزی است. البته گاهی اوقات در جایگاه توصیه اخلاقی قرار می گیرد و به معنای فراموشی غم و غصه و خاطرات بد اس ...
به معنای همراهی و همنشینی با ترس و اضطراب است. انجام برخی از کارها خطرات بالایی دارد و انجام آنها با بیم و ترس همراه است.
اشاره به مرتفع ترین و بلندترین مکان است. البته به معنای بالا رفتن مقام و جایگاه افراد هم می تواند باشد. می توان گفت؛ بالاترین رتبه و درجه قابل تصور ب ...
این جمله ناله و صدای خاموشی است که از قلب و عمق جان و روح بر می آید، حالا ممکن است به دلیل غم و غصه باشد و یا عشق و شادی. در هر دو صورت نجوای مورد نظ ...
توصیه به کسانی است که هنگام عبور از جاهای ناشناخته حتماً رد و اثری از خود برجای بگذارند تا مسیر بازگشت را گم نکنند. معنای فراگیرتر آن انجام کارهای در ...
بادهای ناگهانی و تند، همراه با سوز و سرما و گرد و خاک به �باد بد� معروف هستند. در فصول سرد سال و در نقاط مرتفع و کوهستانی و یا در بیابان های گرم و خش ...
یک جمله کوتاه امری و هشدار دهنده است که خطاب به کسانی گفته می شود که در مکان های رسمی از جمله جلسات اداری و مراسم سوگواری حضور دارند. این جمله ممکن ا ...
یک جمله کنایه آمیز است که خطاب به افراد کم اطلاع از یک موضوع ولی پر مدعا گفته می شود. در واقع معنی نفهمیدن را می رساند ولی غیر مستقیم می گوییم؛ خیلی ...
بیان و توصیف عمیق یک واقعه یا حادثه است و نهایت و شدت مساله را نشان می دهد. مثال؛ تصادف بسیار بدی بود و سرنشینان به طرز فجیع کشته شدند.
به کودکانی و نوجوانانی که تازه به سن رشد و تکلیف رسیده اند و خوب را از بد تشحیص می دهند و در واقع قدرت تصمیم گیری دارند در اصطلاح عامیانه �تازه فهم� ...
یک جمله شرطی است که در پاسخ به پیشنهاد طرف مقابل گفته می شود. در واقع نمایانگر شک و تردید است و تصمیم گیری به بعد از مطرح شدن کامل موضوع موکول خواهد ...
به معنای سرآغاز سخن گفتن و سر رشته کلام است و باید یک نفر ابتدا صحبت را شروع کند و بقیه به نوبت آن را ادامه دهند یا اظهار نظر کنند. سر کلام خیلی مهم ...
به مکان هایی که در آنجا جمع کثیری از مردم جاهل جمع شده و با حرکات ناشایست خود آسایش اطرافیان را بر هم می زننددر حالت کنایه و طعنه �معدن دیوانه ها� می ...
کسی که صاحب یک مغازه خوار وبار فروشی است و یا آنجا را اداره می کند در اصطلاح عامیانه �سوپردار� می گویند.
به خواب های کوتاه و موقتی در حالت های مختلف ایستاده یا نشسته �سَرچُرت� می گویند. این گونه خوابیدن آگاهانه بوده و در فواصل بین کارها و یا در مواقع انت ...
به معنی جمع کردن سریع و اتمام یک مسئله یا موضوع است. وقتی زمان کمی در اختیار داشته باشیم، انجام یک کار طولانی شده باشد، خطری ما را تهدید کند و . . . ...
اشاره به سر و صدای زیاد و ناشناخته است که معمولاً گوش خراش بوده و اعصاب را بهم می ریزد. مثل سرو صدای پیت های حلبی و فلزی، صدای شستن یا جابجایی ظروف ش ...
تقلید صدای یکی از آلات موسیقی کوبه ای بخصوص تمبک و دایره است بخصوص وقتی که حالت منظم و ریتمیک به خود می گیرد. البته گاهی اوقات جنبه طنز هم پیدا می کن ...
معنای لغوی این کلمه، دورنمای تاریک و نامشخص است و کنایه از آینده نامعلوم کار، برنامه یا موضوعی است که هدف مشخصی برای آن تعیین نشده باشد. افق در اصطلا ...
به معنای قلب کوچک، مهربان، حساس و شکننده است. کودکان، مادران و اغلب پرستاران و معلمان در گروه دلچه داران قرار می گیرند.
کسی که بنا به دلایل محتلف دچار بی خوابی شده و یا ناگهان از خواب بیدار شود به نحوی که دیگر در آن مقطع خواب از او دور شود، در اصطلاح عامیانه �خواب سوز� ...
به وسایل و تجهیزاتی که دارای امکانات و خدمات گسترده ای بوده و باعث تسریع و راحتی در انجام کارها می شوند، در اصطلاح �پُر آبشن� می گویند. این امکانات م ...
به چیزی یا کسی که بنا به دلایل طبیعی یا غیر طبیعی ناپدید شده باشد به نحوی که هیچ گونه اثری از او نمانده باشد و یا هیچکس از زنده بودن او مطلع نباشد، د ...
به معنای از بین بردن و دفع همیشگی است. رفع دائمی به مجموعه اقداماتی گفته می شود که باعث جلوگیری از ایجاد یک مشکل، خطر یا تهدید برای همیشه یا مدت زمان ...
نظرخواهی از اقوام، آشنایان و دوستان برای انجام دادن امورات سنتی مثل ازدواج یا انتخاب شغل را در اصطلاح �صلاح مشورت� می گویند. طبیعتاً در انجام این قبی ...
یک اصطلاح محاوره ای و عامیانه به معنای غلط انجام دادن کار است. در واقع مخفف و کوتاه شده کلمه اشتباه کردن است. وقتی کسی کاری را درست انجام نداده و یا ...
یک اصطلاح پرتکرار در گفتگوی عامیانه است که بیشتر اوقات به معنای اعلام تاکید و تکرار زیاد در انجام کارها است. وقتی کسی برای یافتن چیزی یا فردی نهایت ت ...
به محل تجمع آب در گودال های کوچک و طبیعی در اصطلاح � آب چاله� می گویند. آب چاله ها ممکن است فصلی یا دائمی باشند، در هر صورت مکان مناسبی برای ذخیره سا ...
این اصطلاح معمولاً در پاسخ به سوال طرف مقابل بیان می شود. وقتی کسی در مواجهه با یک موضوع چیزی به ذهنش نمی رسد یا این که شک و تردید دارد از اصطلاح �چه ...
رضا گلین شریف دینی معفر ( maafar ) : معفر با تلفظ فتحه در ابتدای واژه و ساکن در بخش دوم به معنای تعجیل وسرعت عمل برق آسا در انجام کاری است.
دَسَّک: به معنای دست افزار و هر چیز دم دستی است. به مجموعه ای از ابزارهای انجام یک کار در اصطلاح �دم و دَسَّک� می گویند.