پیشنهادهای رضا گلین شریف دینی (٧٤١)
بیراهه رفتن، در حال سقوط/ به افرادی گفته می شود که در مسیر اشتباه حرکت می کنند و و شمارش معکوس برای شکست آنها آغاز شده است.
خبری نیست، مهم نیست/ معمولاً در پاسخ به سوال طرف مقابل و توضیح واقعه گفته می شود و به معنای نبودن و انکار است.
انتظار عاقلانه، تحمل هدفمند/ به معنای صبوری و انتظار هوشمندانه است و به عنوان یک راهکار اساسی در زندگی مورد استفاده قرار می گیرد.
بدمزه و گزنده، گس و برنده/ این احساس در مواجهه با طعم برخی از مواد غذایی خام یا پخته در دهان ایجاد می شود و به مزاج اکثر افراد سازگار نیست. البته گاه ...
خودخواهی، برزگ بینی/ کسانی که دارای توهم شخصیتی بوده و جایگاه خود را بالاتر از دیگران می بینند یا تظاهر به فخرفروشی می کنند، در اصطلاح دچار نوعی اختل ...
یکنواخت بودن، بالا و پایین مساوی/ این اصطلاح برای توصیف چیزهایی به کار می رود که ساختار هندسی یا وضعیت ظاهری آن به یک شکل باشد. همچنین یه جمله هشدار ...
ما حذف، ما پوچ/ وقتی بخواهیم ناامیدی خودمان را به خاطر شکست و بدشناسی در زندگی و دنیا بیان کنیم، در یک جمله مستقیم و خطاب گونه می گوییم؛ ما هیچ!
فعالیت اجباری، مجازات عملی/ این اقدام معمولاً از طرف شخص مافوق یا رئیس یک مجموعه ( بزرگ و کوچک ) برای تنبیه طرف مقابل یا جبران خسارات در نظر گرفته می ...
این اصطلاح در مورد اجاق های گاز و به طور مشخص از نوع رومیزی استفاده می شود. اجاق های معمولاً در مدل های مختلف سه شعله و پنج شعله تولید می شوند که مور ...
استفاده همزمان از دو پا برای انجام کار است. البته امروزه این اصطلاح بیشتر در ورزش فوتبال به کار می رود و یکی از تکنیک های ساده و در عین حال کاربردی ا ...
سرعت گرفت، فرار کرد/ یک اصطلاح عامیانه و کوچه بازاری است و در مواقعی به کار می رود که یک نفر همراه با وسیله نقلیه یا پای پیاده فرار را بر قرار ترجیح ...
تضمین تندرستی، پشتیبان سلامتی/ به منظور اعلام تعهد و تایید تندرستی و سلامتی موجودات زنده بخصوص انسان ها و با هدف حمایت حداکثری از آنها و همچنین به ک ...
واسطه اطلاع رسانی، پیک خبری/ افراد و اداراتی که وظیفه اطلاع رسانی اولیه بین سازمان های وابسته و رسانه های جمعی را بر عهده دارند به عنوان رابط خبری ش ...
نازک دل، مهربان/ به کسانی که دارای قلبی مهربان و در عین حال شکننده هستند و در بسیاری از مواقع برای انجام کارهای مختلف جانب احتیاط را در پیش می گیرند، ...
بازگشت، چرخش مسیر/ وقتی کسی یک مسیری را با وسیله نقلیه یا پای پیاده طی کرده است ولی بنا به دلایل مختلف تصمیم به بازگشت گرفته باشد، در اصطلاح �پس واگر ...
خود شناسی، درون بینی/ به افرادی که به صورت ذاتی و بر اساس الگوهای تربیتی ابتدا به خود و اعمال و رفتارشان اهمیت می دهند و بعد در مقام مقایسه با دیگران ...
بی خاصیت، بی عار/ کسانی که در مقابل حوادث و موضوعات روزمره هیچ گونه عکس العملی از خود نشان نمی دهند و در واقع به درد هیچ کاری نمی خورند در اصطلاح عام ...
حضور داشتید، وجود داشتید/ در جایگاه سوالی و در برخی گویش های فارسی از این کلمه استفاده می شود و معمولاً در راستای فهم و اثبات موضوعی است که در مورد ...
باعرضه، توانمند/ در مورد کسانی به کار می رود که جسارت و توانایی انجام کارهای مختلف را دارند و برای انجام امور اجتماعی و همچنین دادخواهی و دفاع از مظل ...
چسبنده، آویزان/ این اصطلاح در مورد کسانی به کار می رود که برای درخواست خود بیش از حد اصرار می کنند و یا هنگام صحبت کردن ول کن ماجرا نیستند و مانند آ ...
دو بار نوش، تکرار نوش/ این اصطلاح در مورد تعداد دفعات نوشیدن مایعات در یک استکان یا جام به کار برده می شود. یک پیک اصطلاحی در باره سر کشیدن یکباره مح ...
دوباره کار، اضافه کار/ وقتی کار یا اقدامی را بنا به دلایل مختلف از روی اجبار یا احتیاط دوباره انجام می دهیم در اصطلاح دچار �تکرار کار� شده ایم.
نوید دوطرفه، پیغام دوجانبه/ هر گونه خبر نویدبخش بین دو طرف یک ماجرا که در وضعیت انتظار به سر می برند خوشایند به نظر می رسد و در اصطلاح عامیانه به �دو ...
بازنده دوجانبه، شکست دوطرفه/ کسی که در دو حالت یک معامله شکست را تجربه کند ( معنوی یا مادی فرقی ندارد ) بازنده اصلی است و قانون�دوسر باخت� در مورد او ...
برنده دوجانبه، پیروز دوطرفه/ کسی که در دو حالت یک معامله موفقیت را تجربه کند ( معنوی یا مادی فرقی ندارد ) برنده اصلی است و قانون�دوسر برد� در مورد او ...
خود فریبی، خود زنی/ یک جمله کنایه ای و تعجبی است که برای توصیف اشتباه یک فرد به کار می رود، اشتباهی که دامنگیر خودش و نزدیکانش خواهد شد.
خوش دست، استاد کار/ اصطلاحی کنایه ای و تحسین گونه است که در هنگام توصیف عملکرد اساتید و متخصصان فن و مشاغل مختلف به کار برده می شود. در واقع بالاترین ...
سه تَرکه یعنی سه نفره. این اصطلاح بیشتر در مورد وسایل نقلیه موتوری به کار می رود که راکب سه نفر را علیرغم مقررات راهنمایی و رانندگی عقب و تَرک موتور ...
صحبت نیمه کاره، سخن بی هدف، بیان بی تاثیر/ اگر کسی هنگام به هنگام صحبت در مورد چیزی به ناچار بیانش را قطع کرده و یا ناتمام بگذارد در اصطلاح می گویند؛ ...
کلمه �فِر �به معنای خروج ناگهانی، حرکت چرخشی و پرتاب کمانی است. تکرار و ترکیب کلمه �فِر � بخصوص وقتی که با عامل سرعت همراه باشد، فِرفِره نامیده می شو ...
اگر بخواهیم این کلمه را در زبان فارسی معنا و معادل سازی کنیم به معنای نبودن محبت، نوازش و بوسه در یک محل یا مکان است به عبارت دیگر ؛ خبری از بوس و بغ ...
قدرتنمایی، تقدیم مودبانه/ این کلمه در دو معنی مختلف به کار می رود؛ یکی به معنای قدرتنمایی و زورآزمایی با حداکثر نیرو است که معمولاً از دو دست کمک گر ...
رضا گلین شریف دینی مارو: در زبان محاوره فارسی به معنی �مار رو نگاه کن� هم به کار می رودکه در مواقع تعجب و شگفتی بیان می شود. برای مثال؛ مارو باش چی ...
رضا گلین شریف دینی بال زدن ( bal zadan ) :یک اصلاح در گویش مازندرانی است که به معنای حمایت کردن و گذراندن زندگی با پول کم است.
سروری ، آقایی/ این کلمه در اصل عربی است که وارد زبان فارسی شده و در مراسمات مذهبی زیاد استفاده می شود.
رضا گلین شریف دینی لاوه: در گویش مازنی به معنای پارس کردن سگ است.
کم ارتفاع، پایین دست/ برای مشخص کردن نشانی و یا اندازه گیری مکانی از این اصطلاح استفاده می شود. بن در اینجا یک پسوند است که به سرو منتسب شده است؛ یعن ...
ناز بِداشت: این اصطلاح توصیف یک شیوه تربیتی غلط است و در مورد کودکانی و نوجوانانی به کار می رود که در رفاه و آسایش بزرگ شده و به علت فراهم بودن همه گ ...
گَل: به تلفظ فتحه در ابتدا به معنای همراه شدن و در کنار هم بودن است. کلمه گلاویز هم از این کلمه گرفته شده است که به معنای درگیری و نزدیک شدن زیاد و د ...
رضا گلین شریف دینی کلش ( kolesh ) : علوفه و ساقه خشکی است که بعد از درو کردن محصولات کشاورزی به دست می آید.
اِم: پیشوند مکان ساز و زمان ساز است و برای بیان مالکیت، تایید و توصیف به کار می رود. مثل: امروز، امشب، امکان، امضاء، املاء و . . .
به افراد پرجنب و جوش، شلوغ کار و جذاب در اصطلاح عامیانه آتیشپاره می گویند. یعنی یک گلوله آتش که جگر آدم را می سوزاند و تا اعماق روح و روان انسان نفوذ ...
رضا گلین شریف دینی باش: در زبان فارسی به معنای ماندن است که در مواقع دستوری به کار می رود. البته گاهی هم در جایگاه عاطفی قرار می گیرد برای مثال در ب ...
لیسَک: یک نوع قاشق یا وسیله ای برای آشپزی است که از آن هنگام پخت و پز و سرخ کردن مواد غذایی استفاده می شود.
رضا گلین شریف دینی بهورز: یک شغل یا جایگاه در رشته پرستاری است و در واقع کمک پزشک محسوب می شوند. بهورزها مکمل امور درمانی هستند و معمولاً در مناطق م ...
دان پسوند مکان ساز و نسبت ساز است که در حالت کلی ویژگی های یک سرزمین، منطقه، قوم، تخصص، جایگاه یا ظرفیتی و را بیان می کند. مثل؛ همدان، ریاضیدان، نمکد ...
میدان در اصطلاح کلی به معنی عرصه و جولانگاه ارائه کارهای مختلف است حالا ممکن است این عرصه ظاهری و یا باطنی باشد. در یک تعریف عامه دیگر به جاده های گر ...
فِشِل: به معنای فشار دادن و آبگیری است. این اصطلاح در خصوص میوه ها و لباس های خیس کاربرد دارد.
آب دهان، تف مایع غلیظی که از غدد داخل دهان ترشح می شود تا رطوبت لازم برای جویدن و بلعیدن بهتر و سریعتر غذا انجام شود.
اُرِگ: در گویش مازندرانی به معنای بستن است که معمولا برای حیوانات اهلی به کار می رود.