پیشنهادهای رهگذر (١٠,٣٣٨)
شکوفا قوی و سالم
مثل بعضیا عین بعضیا
زیر شکم
هیکل تپل
بدن توپر
کسی که بیش از حد درباره مسائل زندگی خودش حرف میزنه
پیروان دو آتیشه
بلعیدن
وحشیانه
تو مخی
دیوانه وار بسیار عصبانی از خودبی خود
از کوره دررفتن قاط زدن کنترل خود را از دست دادن از جا در رفتن
من که قاط زدم!
گریز ناپذیر غیرقابل مقاومت
مختصر و مفید روشن و سرراست
اطاله کلام پرحرف وراج پرگو دراز نویس پرچونه
من ور زیاد میزنم
فس فس کردن لاس زدن دست دست کردن
به هیچ وجه لفتش نده
قفلی زدن
فس فس نکن
چشمم رو گرفت
باعث خندم میشه
حس بدی بهم میده
مساعد نیستم
تصمیم درستی بود
رو مخمه آزارم میده
نگرفتم چی شد
دست بجنبون
انجامش بده!
تازه شروع به باریدن کرده
هنوز پیشنهادم سرجاشه
از فردا
ثروت هنگفت بدست آوردن
خودش درست میشه به مرور حل میشه
متاسفانه همینطوره
عمیقاً درگیر کاری بودن
مطمئن نیستم که . . .
مخالفت کردن رد کردن منکر شدن
آچمز و شوکه مات و مبهوت بسیار متعجب غافلگیری هنگ کردن
ایام ناپختگی دوران جوانی و بی تجربگی روزهای اوج خوشبختی دوران شور و شوق جوانی
غیرقابل اغماض سرسخت و بیرحم تغییرناپذیر محکم
قفسه کتاب
عدالت شغلی - اداری
غم انگیز
جانور نامه
مخلص سربه زیر
خوش تیپ
با چیزی مشکل نداشتن پشیمان نبودن حس ندامت نداشتن ابا نداشتن عذاب وجدان نداشتن
حرص کسی را درآوردن تحریک کردن وسوسه کردن امید واهی دادن