پیشنهادهای رهگذر (١٠,٣٣٨)
خودم امتحان کردم
یاد گرفتن قلق چیزی بدست آوردن
حرف چیزی یا کسی را زدن
الهی! عزیزم!
خیلی عالیه! خودشه!
عادت کردن از کسی یا چیزی خوش اومدن
همین الان به زودی در راهه نزدیکه
یه چایی الان حسابی می چسبه
خوش آمدید
دو هفته دیگه ظرف دو هفته دیگه
باران تند باران شدید باران سنگین
کاملا بهت حق میدم
حتمیه؟ قطعیه؟ صددرصده؟
شوخی میکنی؟!
تو دردسر افتادم تو هچل افتادم
رو زدن به کسی برای چیزی از کسی چیزی خواستن
آنچنان تعریفی نیست
به هیچکس ذره ای اعتماد نداشتن
پالتوی خز مصنوعی
کلاه زمستانی
جوراب پشمالو جوراب کرکی
از کسی اطلاعات مخفی و رسوایی آور داشتن از کسی آتو داشتن
وجدان کسی را بیدار کردن به کسی عذاب وجدان دادن یه وجدان کسی تلنگر زدن
باید به ساز من برقصی
قبل از موعد مقرر تصمیمات بگیر تا مهلت داری تصمیم بگیر
دارم از شدت ذوق/هیجان/شوق میمیرم برای. . . بی صبرانه مشتاقِ . . . هستم
در خودکار رو بردار
دکمه رو باز کن
کسی را در منگنه گذاشتن
تیری در تاریکی انداختن
همه چی اوکیه مشکلی نیست نه بابا اوکیه مشکلی نیست
پز چیزی را به کسی دادن به رخ کشیدن تو سر کسی زدن به روی کسی آوردن
سر کسی کلاه گذاشتن
نوک زبونم بود که بگم
نخ کش شدن
چشمام ضعیفه
میخوام برم خونه دارم میرم خونه
رفتار عجیب و از روی شوک
پز چیزی رو به کسی دادن
حواست باشه! از قبل اطلاع یا خبر دادن هشدار دادن گوشی را دست کسی دادن هشدار یا خبر دادن از قبل هشدار کوچک آماده باش دادن
بریم یه دور بزنیم بریم یه چرخ بزنیم
صداشو جایی در نیار صداشو در نیار
دست بجنبون
خطر از بیخ گوشمون گذشت
سرزده وارد جایی شدن
از کوره در رفتن
شانست امتحان کن یه فرصت بهش بده
دوشادوش یکدیگر
حساب بی حساب