پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٦)

بازدید
٤,٩٨٥
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

پرقدرت، پرنیرو، پرتوان، پرمایه، پرزور، پرصلابت، پرطاقت، بسیار قوی، بسیار نیرومند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

نفی کردن، نافی/نفی کننده بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی: به اشاره متضاد : صراحتا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مطلب را گرفتن، متوجه مطلب شدن، متوجه اشاره شدن، اشارتا/تلویحا فهمیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

از جهاتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

جای دادن/گرفتن در، قرار دادن/گرفتن در، جور شدن/کردن در، کار گذاشتن در، جا گذاشتن در، چپاندن/چپیدن در، چفت کردن/شدن در، نهادن در، گذاردن در، جاانداختن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

slot in : جای دادن در، گنجاندن در، جور شدن/کردن در، کار گذاشتن در، جا گذاشتن در، چپاندن در، چفت کردن/شدن در، نهادن در، گذاردن در، جاانداختن/افتادن در ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

چفت ( شده ) ، جور ( شده ) ، به خوبی جاافتاده، گنجیده، کارگذاشته، جاسازی شده، چپانده، چپیده، قرارگرفته، نهاده ( شده ) ، جاگرفته، گذارده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

به مدخل name of the game رجوع کنید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

با ترجمه تحت الفظی هم می توان معنای آن را رساند: it is the name of the game : اسم ( این ) بازی همین است Power is the name of the game for many politi ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرخطر، پرمخاطره، پرهراس، بسیار ترسناک، بسیار خطرناک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

وارد عمل شدن، وارد صحنه شدن، پا به صحنه گذاشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

تهی از، خروج از

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

be pioneered by : به پیشگامی . . . بودن the development state route was pioneered by Japan : مسیر دولت توسعه به پیشگامی ژاپن بود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

چیزی به گوش کسی خوردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

. . . نماد آن است symbolized by the 1947 deal between General Motors and the Auto Workers Union, this path generated mass consumption : این مسیر، که ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

آلات، ادوات، لوازم، اسباب، وسایط، سازوبرگ، تجهیزات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پنداشت، پندار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

پندار و کردار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مائوئیست، مائوگرا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

درک نادرست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

شهر اقماری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

از جمله، فی المثل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

فریفته، اغواشده، وسوسه شده، تحریک شده، گمراه شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

مالکیت دارایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

مردم عادی/معمولی، عامه مردم، مردم عامه، عوام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

از خاطر رفتن/بردن، بیخیال شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

تثبیت شدگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

محصول، وسیله، ابزار، شی، دست ساخت، دست ساز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

زیروروشدگی، دور کامل، وارونی، وارونگی، واژگونی، واژگونگی، برگشت، وارون روی، وارون‎گردی، پس گشت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

غیر منصفانه، غیرموجه، ناموجه، ناعادلانه، ناروا، نابرابر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناموجه، غیرموجه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

قطعا، مسلما

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

جمعیت ها، مردمان، نفوس، جوامع، گروه ها، توده ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

محسوس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

هم راستا/همسو/هماهنگ/همخوان/موافق/مطابق با

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

جهان بین الملل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

1 پاک کردن :to clean something by wiping I wiped the table clean 2 رد اثر کردن/شدن، کاملا پاک کردن، کامل پاک شدن، محو کردن/شدن، امحا to completely r ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

انواعِ، مختلف، جورواجور، متنوع، گوناگون a variety of meanings : معانی مختلف، انواع معانی a variety of foods : غذاهای جورواجور، غذاهای متنوع a variety ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی هیچ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی هیچ تردیدی، بی هیچ شکی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کم شدن، کاهش یافتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

سکونتگاه، محل اسکان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار سریع، پرسرعت، پرشتاب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

همراه با، به همراه، توام با، در کنار، به اضافه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

انتقام جویی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

صنعت زدایی، صنعت زدا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

صنعت زدایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

صنعت زدایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

صنعت زدایی