پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)

بازدید
٢,٥١٦
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدهی خارجی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

وضعیت بدهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

be the case : to be true or correct چنین بودن، درست بودن، صحت داشتن، صدق کردن، صادق بودن this doesn't appear to be the case = به نظر نمی آید چنین باش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

در جهت خیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مستدام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

کم کم، رفته رفته، اندک اندک، به تدریج، تدریجا، به مرور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

رفته رفته، اندک اندک، به تدریج، تدریجا، به مرور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اخترفیزیک شناس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به طور باورناپذیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تهاتر بدهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

اشتقاق، پیامد، محصول جانبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیامدهای جانبی، مشتقات، شعبات، انشعابات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

چیزی به گوش کسی خوردن/رفتن ? have you ever heard of WAP phones : تابه حال چیزی در مورد گوشی WAP به گوشت خورده؟ I said he could stay with us, but he w ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بی شمار a whole host of ultra - sophisticated innovations : بی شمار نوآوری های فوق پیشرفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

جمع کثیری از، شمار زیادی از، لشکری از، انبوهی از، جماعتی از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

جمع کثیری از، شمار زیادی از، لشکری از، انبوهی از، جماعتی از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دروغ شاخدار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در اینجا آمده است، این است. . . Here is a succinct statement : توضیح مختصری در اینجا آمده است Here is an additional case of potential cities : این ن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مسئولیت، قصور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

باور نکردنی، غیر قابل باور، باورناپذیر، غیر قابل قبول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

سودآوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضرردهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سود دادن، سوددهی، سودآوری if a company, project, etc show a profit, it makes a profit= macmillandictionary. com/dictionary/british/show - a - profit ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضرر دادن if a company, project, etc show a loss, it makes a loss= macmillandictionary. com/dictionary/british/show - a - profit - loss

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خودپرست، مستکبر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

guardians mistaking Chinese supply as eradicating economic cycles : متولیانی که عرضه چین را به اشتباه ریشه کن کننده چرخه های اقتصادی می دانند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ریشه کنی، ریشه کن کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

پذیرای پیشنهادات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

فرد خودساخته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

متوسط small and medium - sized firms : شرکت های کوچک و متوسط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تقلید/دنباله روی/پیروی کورکورانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

هنگام ترجمه به فارسی می توان آن را با چنین الفاظی ترجمه کرد: یعنی، به این معنا که، به عبارت دیگر Central laws lack specificity, thereby allowing loca ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

ساماندهی، سازماندهی، گردآوری، احضار، ترتیب ( دهی ) ، صف آرایی، اجتماع، آرایش، تحریک، تحرک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

به گمانم ( اینطور باشد ) ، گمان کنم آره، من اینطور گمان دارم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به گمانم نه، گمان نمی کنم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

من اینطور باور دارم، باور من این است، به اعتقاد من آره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

فکر نکنم ( اینطور باشه ) ، به نظرم نه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به نظرم آره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

I think that : ( من ) فکر می کنم که. . . ، به نظر من. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تکمیل کننده بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

هم پا/هم قدم/همراه/هم عنان/هم دوش بودن، پابه پای چیزی پیش رفتن، عقب نماندن، جا نیفتادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

"به هم زدن" گاهی به معنای "به دست آوردن" هم می تواند باشد، مثل: به هم زدن ثروت.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کاویدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در کنترل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اصلاحات یافته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

آماده عمل/اقدام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

متکامل، تکامل یافته، تمام وکمال، بالغ، پخته، رسیده، کارکشته، جاافتاده، خبره، کارآزموده، حرفه ای، ماهر، متخصص، باتجربه، ورزیده، کارآزموده، کاردیده، که ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

از ناکجا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یکهو سبز شدن، از ناکجا پدیدار شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

غلبه کردن، غالب شدن/آمدن