پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)
لعن
طول زندگی
ابناء بشر، جهانیان، آدمیزادگان
هم پوشان بودن
نشانگان
ماندن، به جا ماندن، به جا گذاشتن there is no time left : زمانی نمانده
بر پایه/براساس/مبتنی بر شواهد
دربردارنده، دارای، مشتمل بر، حاوی محیط بر، احاطه کننده ی
ماندن به he looks like his father : به پدرش می ماند
مخرب
چندی از افراد، شماری از مردم، تنی چند
بازداشتن
ارتباط داشتن/گرفتن
عادی/طبیعی/رسم/مرسوم بودن
افتادن
مرکز خرید، مجتمع خرید، پاساژ
به زیانِ، به بهای آسیب/گزند/زیان به، به بهای کاهشِ
قالب بخشی، قالب دهی
قالب دادن/بخشیدن/ریختن
برآورد کم Mellaart thinks this to be an underestimate : به نظر ملارت این مقدار براورد کمی است
ارتقا
مرکز/کانون توجه
remaking
downturn, turndown, downside, contraction, stagnation, slowdown
مطالعات ناحیه ای
اتمیزه
ذره ای کمتر از
مشروع، مشروعیت یافتن، مشروعیت پیدا کردن, مشروع شدن
تجاوز، فراروی، درهم شکنی
برچیدگی
بازندگان، شکست خوردگان، زیان دیدگان، زیانکاران، مغبونین
فراوری شده
نیمه فراوری شده
کاملا آماده
مورد بهره برداری
در جریان، جاری
تماما
با خاک یکسان کردن/شدن
1 برای، از دید، به نظر، از نظر، از دیدگاه، از نگاه، به زعم 2 تا بدین ترتیب 3 در جهت، در راستای 4 لازم برای
. . . در اینجا آمده است، این ها . . . هستند Here are some descriptions : در این جا چند توصیف آمده است Here are additional cases of potential cities : ...
شناخت ناپذیر
مباحثات
خلاصه وار
ملبس به
پس از چندی
سنگ بنا
در بند
متمایل، مایل
متمایل/مایل به
مسئله سازی، مسئله پردازی، مشکل سازی، طرح مسئله، تدوین مسئله