پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)
عوامل تاثیرگذار
تاثیرگذار، تاثیرگذاری
اثرگذاری
تاثیرگذاری، اعمال نفوذ ( کردن )
پرزحمت، پرمشقت، پردردسر، شاق، بسیار دشوار
معنای واقعی to effect structural transformation in its true sense : تاثیرگذاری بر تحول ساختاری به معنای واقعی اش
تصمیم گیران
( افق ) دید وسیع، بینش ژرف، ژرف بینی
برای معانی بیشتر مدخل mobilization را ببینید
مدخل mobilize را ببینید
ماجراجو، بی پروا، بی باک، بی مبالات، بی ملاحظه، حادثه جو، ماجراگرا
ماجراجویی، بی پروایی، بی باکی، بی مبالاتی، بی ملاحظگی
بی ملاحظگی
سیاست ریاضت
مبحث پایانی
موضوعِ، مساله ی a matter of life and death : موضوع مرگ و زندگی a matter of utmost importance : مسئله ای با حد اعلای اهمیت
سلیقه/ترجیح/پسند شخصی
در توافق کامل
آغاز دوباره، شروع از سرنو، پاک کردن حساب گذشته
حساب پاک، پرونده پاک، شروع از سرنو
تحدید
هیچ قانون کلی وجود ندارد
هیچ گزینه ای وجود ندارد؛ هیچ انتخابی در کار نیست
همگام/هم پا/هم قدم/همراه/هم عنان/هم دوش بودن، پابه پای چیزی پیش رفتن، عقب نماندن، جا نیفتادن
ثبات بخشی، پابرجاسازی
روی هم رفته، در مجموع، در کل
بی ثبات سازی، متزلزل سازی، متزلزل ساز، بی ثبات ساز، موجد بی ثباتی
ثبات بخشی
ثبات بخشی، ثبات بخش
بی ثبات سازی، متزلزل سازی
بی ثبات، متزلزل، ناپایدار، غیرپابرجا
سیاست تک فرزندی
دراکولایی
دراکولایی
دراکولا
تک حزبی
سوخت رسانی، نیروبخشی
مکش، مک زنی، میک
پسوند: پسا، پس از، مابعد China embarked on its post - Mao journey with economic reforms : چین سفر پسامائویی خود را با اصلاحات اقتصادی آغاز کرد China ...
روبرداری، پرده برداری
هواداران، طرفداران، هواخواهان، پشتیبانان، حامیان ( صورت جمع کلمهsupporter ؛ برای معانی بیشتر آن مدخل را ببینید )
متحدان، هم عهدان، همدستان، قربا، منتسب، منتسبان
هم بند
هم نوعان
نشان دادن به صورت/به شکل/در قالب To represent by a sign, symbol, number, or formula: express a fraction as a decimal : نشان دادن کسر به صورت اعشاری
ملاعبه، تجمش، مغازله
دوگانگی
پرورنده، پروراننده
( به ) پیش بردن
راهکار، علاج، پاسخ، درمان، دوا، تعمیر، مرمت Informal ) Something that repairs or restores; a solution ) : there is no easy fix for an intractable pr ...