پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٦)

بازدید
٤,٩٨٣
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

متوسط small and medium - sized firms : شرکت های کوچک و متوسط

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تقلید/دنباله روی/پیروی کورکورانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

هنگام ترجمه به فارسی می توان آن را با چنین الفاظی ترجمه کرد: یعنی، به این معنا که، به عبارت دیگر Central laws lack specificity, thereby allowing loca ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

ساماندهی، سازماندهی، گردآوری، احضار، ترتیب ( دهی ) ، صف آرایی، اجتماع، آرایش، تحریک، تحرک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

به گمانم ( اینطور باشد ) ، گمان کنم آره، من اینطور گمان دارم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

به گمانم نه، گمان نمی کنم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

من اینطور باور دارم، باور من این است، به اعتقاد من آره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

فکر نکنم ( اینطور باشه ) ، به نظرم نه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به نظرم آره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

I think that : ( من ) فکر می کنم که. . . ، به نظر من. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

تکمیل کننده بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

هم پا/هم قدم/همراه/هم عنان/هم دوش بودن، پابه پای چیزی پیش رفتن، عقب نماندن، جا نیفتادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

"به هم زدن" گاهی به معنای "به دست آوردن" هم می تواند باشد، مثل: به هم زدن ثروت.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کاویدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

در کنترل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

اصلاحات یافته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

آماده عمل/اقدام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

متکامل، تکامل یافته، تمام وکمال، بالغ، پخته، رسیده، کارکشته، جاافتاده، خبره، کارآزموده، حرفه ای، ماهر، متخصص، باتجربه، ورزیده، کارآزموده، کاردیده، که ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

از ناکجا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یکهو سبز شدن، از ناکجا پدیدار شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

غلبه کردن، غالب شدن/آمدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

عوامل تاثیرگذار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تاثیرگذار، تاثیرگذاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

اثرگذاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تاثیرگذاری، اعمال نفوذ ( کردن )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

پرزحمت، پرمشقت، پردردسر، شاق، بسیار دشوار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

معنای واقعی to effect structural transformation in its true sense : تاثیرگذاری بر تحول ساختاری به معنای واقعی اش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تصمیم گیران

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

( افق ) دید وسیع، بینش ژرف، ژرف بینی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

برای معانی بیشتر مدخل mobilization را ببینید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مدخل mobilize را ببینید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

ماجراجو، بی پروا، بی باک، بی مبالات، بی ملاحظه، حادثه جو، ماجراگرا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ماجراجویی، بی پروایی، بی باکی، بی مبالاتی، بی ملاحظگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی ملاحظگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیاست ریاضت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

مبحث پایانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

موضوعِ، مساله ی a matter of life and death : موضوع مرگ و زندگی a matter of utmost importance : مسئله ای با حد اعلای اهمیت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سلیقه/ترجیح/پسند شخصی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

در توافق کامل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

آغاز دوباره، شروع از سرنو، پاک کردن حساب گذشته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

حساب پاک، پرونده پاک، شروع از سرنو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

تحدید

پیشنهاد
١

هیچ قانون کلی وجود ندارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هیچ گزینه ای وجود ندارد؛ هیچ انتخابی در کار نیست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

همگام/هم پا/هم قدم/همراه/هم عنان/هم دوش بودن، پابه پای چیزی پیش رفتن، عقب نماندن، جا نیفتادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

ثبات بخشی، پابرجاسازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

روی هم رفته، در مجموع، در کل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی ثبات سازی، متزلزل سازی، متزلزل ساز، بی ثبات ساز، موجد بی ثباتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

ثبات بخشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

ثبات بخشی، ثبات بخش