پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)
آینده ( هرچند کلمه futures جمع است ولی می توان آن را به صورت مفرد "آینده" ترجمه کرد )
متعاقبِ
متاثر از وقایع
در را تو روی کسی کوبیدن
کوبیدن در
کمیسیون بروندلند
متحدسازی، اتحاد، متحدکننده
متحدسازی، اتحاد
نابودی، نابودسازی، نابودگر، نابودکننده
نابودی
زنده
برابری، دفع، تدافع
تدافع
حائز اهمیت اساسی
به اتمام رساندن، ، به سر آوردن، به نتیجه رساندن، به پایان آوردن، خاتمه دادن
سرعت بخشیدن
به مویی بند بودن
جلب مشارکت
خرید سهم
مورچه کارگر
ساختار دیوان، مقامات دولت
انباشت، انباشتگی، انباشته شدگی تدارک
موجود در
شامل شدن، در خود داشتن ( to include )
کسی را رد کردن، دست رد به سینه کسی زدن
دلالی، کارگزاری
با نشاط تر کردن/شدن
حلقه استقراضی
مرزبندی ( کردن )
تله پنهانی
کادر، هیئت رئیسه، هیئت اجرایی
تکدر، مکدر شدن
پیشنهاد پنهانی
نامرتبط
کژ شدن
آگاهی داشتن، خبردار/آگاه/واقف بودن
آگاهی داشتن، خبردار/آگاه/واقف بودن
قبول مقدرات
علاقمند بودن
مجادله
به حراج گذاشتن، حراج کردن
وام مشکوک الوصول/وصول ناشدنی
رهنورد, کوهپیما
به کرسی نشاندن
مناقشه، منازعه
مقاومت
احتمالا، امکان دارد، ممکن است
هم نشین/هم آیند بودن
همراه شدن، همراه/توام/ملازم بودن
مشخصه/نشان بارز