shopping mall

/ˈʃɑːpɪŋˈmɒl//ˈʃɒpɪŋmɔːl/

پاساژ، مجتمع فروشگاهها

جمله های نمونه

1. We are going to build a shopping mall in this area.
[ترجمه Sara] ما میخواهیم اینجا یک مرکز خرید بسازیم
|
[ترجمه .] ما در حال ساخت یک مرکز خرید در این منطقه هستیم.
|
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم در این منطقه یک مرکز خرید بسازیم
[ترجمه ترگمان]ما قصد داریم یک مرکز خرید در این منطقه بسازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Townspeople have flocked to the new shopping mall.
[ترجمه گوگل]مردم شهر به مرکز خرید جدید هجوم آورده اند
[ترجمه ترگمان]Townspeople به مرکز خرید جدید هجوم آورده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The shopping mall is covered over with an enormous glass roof.
[ترجمه گوگل]مرکز خرید با سقف شیشه ای بزرگ پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]مرکز خرید با سقف شیشه ای بسیار پوشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They're throwing it at a nearby shopping mall.
[ترجمه گوگل]آنها آن را به یک مرکز خرید نزدیک پرتاب می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها آن را در یک مرکز خرید در همان نزدیکی پرتاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The first is to build the new shopping mall or supermarket immediately adjacent to the town centre.
[ترجمه گوگل]اولین مورد، ساخت مرکز خرید یا سوپرمارکت جدید بلافاصله در مجاورت مرکز شهر است
[ترجمه ترگمان]اولین بار ساخت یک مرکز خرید جدید یا سوپرمارکت نزدیک به مرکز شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Whitaker, 3 sells clothes at a Lakeland, Fla., shopping mall.
[ترجمه گوگل]Whitaker, 3 در مرکز خرید لیکلند، فلوریدا، لباس می فروشد
[ترجمه ترگمان]Whitaker ۳، ۳ تن لباس می فروشد خرید کنید، خرید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cheng raced through a crowded shopping mall in pursuit of the man who had grabbed her purse.
[ترجمه گوگل]چنگ در یک مرکز خرید شلوغ به دنبال مردی که کیف او را گرفته بود دوید
[ترجمه ترگمان]چنگ در جستجوی مردی بود که کیفش را چنگ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The plans for a new shopping mall are backed by the city council.
[ترجمه گوگل]طرح های ایجاد یک مرکز خرید جدید توسط شورای شهر حمایت می شود
[ترجمه ترگمان]برنامه های خرید یک مرکز خرید جدید توسط شورای شهر پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The huge shopping mall near my home is a place I rarely visit any more.
[ترجمه گوگل]مرکز خرید بزرگ نزدیک خانه من جایی است که به ندرت از آن بازدید می کنم
[ترجمه ترگمان]خرید بزرگ خرید در نزدیکی خانه ام جایی است که به ندرت از آن دیدن می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fairbank became something of a shopping mall.
[ترجمه گوگل]فیربنک چیزی شبیه به یک مرکز خرید شد
[ترجمه ترگمان]fairbank به بازار خرید تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And a car bomb near a Medellin shopping mall injured 50.
[ترجمه گوگل]و انفجار یک خودروی بمب گذاری شده در نزدیکی یک مرکز خرید مدلین 50 زخمی را مجروح کرد
[ترجمه ترگمان]و یک خودروی بمب گذاری شده در نزدیکی یک فروشگاه خرید Medellin ۵۰ نفر را زخمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are plans to build a new shopping mall on the outskirts of town.
[ترجمه گوگل]برنامه هایی برای ساخت یک مرکز خرید جدید در حومه شهر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای ساخت یک مرکز خرید جدید در حومه شهر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their goal is to become the one-stop shopping mall of cyberspace.
[ترجمه گوگل]هدف آنها تبدیل شدن به مرکز خرید یکجای فضای مجازی است
[ترجمه ترگمان]هدف آن ها تبدیل شدن به مرکز خرید یک فروشگاه فضای مجازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even now, he had never returned to the shopping mall.
[ترجمه گوگل]حتی الان هم هرگز به مرکز خرید برنگشته بود
[ترجمه ترگمان]حتی اکنون، هرگز به فروشگاه خرید برنگشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. People hurt when the ceiling of a shopping mall fell in.
[ترجمه گوگل]با افتادن سقف یک مرکز خرید مردم صدمه دیدند
[ترجمه ترگمان]وقتی که سقف یک مرکز خرید سقوط کرد مردم آسیب دیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• location in which there are many stores
a shopping mall is an area where a lot of shops have been built close together and where cars are not allowed.

پیشنهاد کاربران

Let's go to the shopping mall
بازار بزرگ یا به اصطلاح mall, پاساژ، یک مرکز خرید بزرگ سرپوشیده.
مثال:
The shopping mall application would be run on a computer farm at different locations
مترادف:
( UK ) shopping center
...
[مشاهده متن کامل]

mall ( simply )
shopping complex
shopping arcade
shopping plaza
galleria

مرکز خرید
مترادف shopping Centre هست.
shopping mall
خریدسرا؛ خریدگاه
پاساژ
پاساژ . مرکز خرید
مر کز خرید
مرکز خرید
پاساژ
بازار مرکزی
مرکز خرید، مجتمع خرید، پاساژ
نوبازار،
گروه بازار،
همگی بازار،
همهچی بازار،
دَستِه بازار.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس