پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٥٢٠)

بازدید
٣,٢٢٠
تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

تعدیل:خنزَک کردن تنظیم:تراز کردن بدرود.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

{معادل}:همسنگ/همسنج/هم ارز {یِکی بودن} ، {معادل بودن} نیست. دو چیز می توانند {معادل} باشند، ولی {یکی} نباشند.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

تعریف:شناسه تعریف کردن:شناساندن بنگرید که {تعریف} با {چیستی} یکی نیست.

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

در پِی نکوهش {محسن نقدی}: پیشنهاد های این کاربر پوچ بوده و بهتر است برود کمی چیز یاد بگیرد سپس بیاید اینجا واژه پیشنهاد دهد! بدرود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

{ایستایی}.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خوشا که هدف، جاده و جاده هدف است.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همان خُل بهتر است.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چفت، هماهنگ، همخور، هماهنگ

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همخوان کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{پذیرفتنی} بگمانِ من بهترین جایگزین برای {موجه} است. ( بنابر شناسه ( تعریف ) ِ آن ) بدرود!

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رویه ی 182 ی {فرهنگ واژه های اوستا} رویه ی 44 {فرهنگ کوچک زبان پهلوی} به روشنی دیده می شود که {آشکارا} هم در پارسی میانه بوده است و هم در اوستایی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اوستایی {اَستوَنت} به معنی {موجود، چیز} بوده است. این واژه از دو بخش {اَست} و {وَنت} ساخته شده است. {اَست} همان {است، هست} امروزی است و {وَنت} هم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

{اونایی که مخالف ریشه یابی من و امثال من در مورد کلمه آشکار هستن بیاین و لطف بفرماین بگوین اولین زبان شناسی که اوستا و هندواروپایی رو ریشه یابی کرده ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{جَویدن} یا {جوییدن} ( joyidan ) ریشه پارسی دارد. که به روشنی با {chew} در انگلیسی همریشه است. در رویه ی 226 از etymological dictionary of the iran ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{پریشان} از {پریش} و پسوند {ان} ساخته شده است. {پریش} با {پاش} ( برای نمونه در پاشیدن ) همریشه است. بِدرود!

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ای وای بر آن روزی که برخی ها میانِ برخی نژاد ها جدایی بیندازند و دشمنی بیافرینند! پس ای وای بر امروز.

پیشنهاد
٠

بنیادِ جداکننده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه burden با {بار، بُردَن} همریشه است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یا باید این گیتی را بهتر کرد، یا باید روی آورد به هپروت. همه چیز فدایِ هپروت.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درباره واژه ی دایی داره گفتگو ( جنگ ) میشه، یارو اومده می گه: {دوستان من درکتون میکنم اینکه یه عمر مستعمره انگلیس بودن صاحب خود نبودن آزاد زندگی نکرد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کاربر Bahram Ghafori: دیگران پشتوانه فرستادند، تو چه پشتوانه ای داری؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بگمانم بتوان به جای {علیت} از {انگیزِگی} بکار برد، چنانچه دوستان پیشنهاد هایی از {انگیز/انگیختن} داده اند. بدرود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به جای {تقلیل} بگویم {کاهش} و به جای {تقلیل دادن} بگوییم {کاستن}. بِدرود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه {قورت} و {قورت دادن} شاید برگرفته از آوایِ این کنش یا پدیده باشد. چنانچه واژگانِ همسانی مانند {gulp} نیز برای همین پدیده یا کنش هستند بِدرود!

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

درود بر همگی! درباره ی واژه ی {رای} در پارسی، که به چمِ {خرد، تدبیر، اندیشه، عقل، مشورت} می باشد: 1 - در زبان آلمانی واژه ی raten، در زبان هلندی واژه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

عشقِ ما این نبود. ولی خود را در دام انداختیم. به هر روی باید کار را به پایان برسانیم. در آینده هرچه هست زیر و رو می شود و برایتان می فرستاده می شود ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

یادم رفت بگویم به کاربر العطار، محمد علی: تو بارها گفتی که:{ن پافشاری می کنم که قرآن کاملاً عربی مبین هست وأعجمی ندارد وبر خلاف إدعاء علماء بنی اسرائ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{نشان دادن، درست نشان دادن} {نشان دهید که آن گزاره درست است}. بِدرود!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در پاسخ به کاربرِ {العطار، محمد علی}: من آن {تناقض} ها و خُرده گیری ها را برای یورش به تو نگفتم، که تو به خودِ من یورش می بری ( مغالطه ای به نام ad h ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربر {العطار، محمد علی}. نبودنِ یک واژه در یک واژه نامه ی یک زبان، نشان دهنده ای نیست که این واژه در آن زبان نبوده است. یا باید پشتوانه ای آورد که د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

سپاس از جناب مهدی کشاورز بزرگوار و پاسخِ شما. پس بگمانم دگرساخت/دگر ساختن به جای {تاثیر} درخور نباشد. بِدرود.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

می توان به جای {باعث شدن/موجب شدن} گفت {در پی داشتن، پِی آوردن}. بِدرود!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوانگی.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

هَمچون {چنگال} که برگرفته از {چَنگَر} است که خود برگرفته از {چَنگرَ} است ( با پسوند {رَ} ) در اینجا هم گویا چنین چیزی به چشم می خورد. {خنجر} برگرفت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بخشِ {مسطحه} را می توان ترگویه کرد {تَخت}.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جایِ {جدید} در همه ی کاربرد هایش، جایگزین هست:{تازه، نو، نوین}. پس دیگر نگوییم {جدید}. بِدرود!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

آشفتگی، آشوب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنگامی که با {تجدید، تکرار} کار داریم می توانیم از پیشوند {وا} بکار ببریم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلشوره، دلهره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نا آشنا.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{گپ} واژه ای پارسی است که با {گفتن} همریشه است ( همانگونه که می گوییم /گَپ و گُفت/} بِدرود!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{بُنیادین، بُنیادوَر}.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای {صادق} شایسته است بگوییم {راستگو} یا گاهی {راستگویانه، درست}. برای نمونه در گزاره {دوست من یک آدمِ صادق است}، {صادق} برابر {راستگو } است. و ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از {گریه} و {گریستن} در پارسی گرفته شده است.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تنها با نگاه کردن به همین {دخش} پارسی می توانید به رَدی که پارسی بر زبان های دیگر جهان گذاشته است پی ببرید. بسیاری از زبان های اروپایی واژگانشان را ا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٨

امروزه داریم با دو چشم خود میبینیم که مُشتی بی همه چیز به فرهنگِ ایران ناسزا می گویند. بی همه چیز ها گمان می کنند می توانند با این کار، به خواسته خود ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پاسخ به کاربر عطار، محمد علی: تو درباره زبان پارسی چه میدانی؟ {ژ} در پارسی کهن بوده است و در برخی واژگانی که {ز} داشتند، گاهی به جای این {ز}، {ژ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بگمانم خوب باشد که از {افکندن} در کنار یک پیشوند، بکار گرفته شود. برای نمونه {درافکندن}.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{نقطه} در واژگانی همچون {نقطه جوش، نقطه ذوب}، برابر {کرانه/مرز} گرفته شود بگمانم خوب باشد. {نقطه ی جوش}:{مرزِ جوش، کرانه ی جوش} بِدرود!