پیشنهادهای پوریا (٩٢)
گرایش به انتصابات فامیلی
معمولا همراه با حرف اضافه by : نترسیدن و هراس نداشتن از ( معمولا مواجهه با خطرها و مشکلات )
گستاخانه، بی شرمانه، وقیحانه
زمینه، بستر
حمایت کردن از کسی، گروهی، اعتراضی، . . .
( اشیا ) : گران قیمت و پر زرق و برق ( آدم ) : فخر فروش، خودنما
( در نمایش یا فیلم ) نقش سیاهی لشکر
به کار بردن واژه های قلمبه سلمبه و پرطمطراقو دهن پر کن برای اینکه نشون بدیم آدم مهم و همه چیز دانی هستیم، در صورتی که نیستیم
۱ - شب بیداری به منظور الف: عبادت ب: مراقبت و نگهداری از بیمار ج: نگهبانی دادن و گشت شبانه ۲ - نوعی اعتراض سیاسی که شب هنگام و در سکوت با روشن کردن ...
( گروهی از افراد ) در حالی که به جلو حرکت می کنند در عین حال از هم باز می شن و در مسیرهای مختلف پخش می شن که بتونن یک محدوده بزرگی رو برای جستجوی چیز ...
تعداد فراوان، جمع کثیر، جمع زیاد
مصداق بارز، نمونه کامل، الگوی بی بدیل
به محیط کاری اطلاق میشود که در آن افراد به خاطر نژاد، جنسیت، مذهب، رنگین پوست بودن و غیره مورد آزار و اذیت کلامی و رفتاری قرار می گیرند
یعنی به دلیل وجود ایراد یا مشکلی در خانه شما از پرداخت اجاره بها خودداری می کنید تا تکلیف اون مشکل مشخص بشه
اقامتگاهی که به شما خدمات غذایی نمی ده اما امکانات تهیه غذا ( اجاق گاز ، قابلمه ، ماهی تابه و غیره ) رو در اختیار شما قرار میده
محل اقامت رایگان
مدیر تبلیغات
( از فرط ابراز احساسات و عواطف ) حال به هم زن،
تخریب ساختمان
همراه با حرف اضافه into/in: انحلال یک شرکت به واسطه فروش اموالش به دلیل بدهی
همراه با حرف اضافه of به معنی: خالی از، بدون، بی بهره از، تهی از، محروم از
خوش آمد گویی ورود کسی ( به منزل، شهر ، کشور )
کسی را تا منزل همراهی کردن، با کسی تا خونه اش رفتن
تحویل درب منزل
به جز �آسیاب� که توسط دوستان ذکر شده، به معنی �کارخانه� هم هست
( پنهان کردن حقیقت با ) طفره رفتن از دادن جواب درست، جواب رو پیچوندن
تعریف بیش از حد و اغراق آمیز در حدی که بیشتر به چاپلوسی شباهت پیدا می کنه
آدمی که به قول خود وفا نمی کند و قابل اعتماد نیست
مقام ( صاحب منصب ) جهانی، متخصص جهانی
تمایل به انجام ( ارتکاب ) کار ناپسند و زشت
۱ - منزجر کننده، حال به هم زن، مشمئز کننده ۲ - دفع کردن، پس زدن ( حمله ) ۳ - رد کردن، نپذیرفتن ( پیشنهاد، کمک و غیره )
شرم آور، حقارت آمیز، خفت بار، ننگ آور، ننگین
انجام کاری به صورت تفننی و تفریحی، نه به صورت جدی
درخواست رسمی از کسی برای انجام کاری سر زدن ( به کسی )
۱ـ کشف کردن ( معمولا چیزی که زیرخاک مدفون بوده یا قدیمی هست ) ۲ـ ( اطلاعات، حقیقت ) برملا کردن، آشکار کردن، به دست آمدن
در بریتیش انگلیش و در زبان محاوره به شکل �قید� ( adverb ) هم به کار می ره و به معنای very=خیلی هست Jolly well Jolly good
در حالت اسمی به معنای فیگور، مجسمه کاغذی یا چوبی
اقدامات پیشگیرانه، تدابیر امنیتی
بی اعتنا و بی توجه به خطر
درگیری ( در اماکن عمومی ) که ممکنه به بزن بزن هم ختم بشه
( کاری را ) به مراتب بهتر از اکثر مردم انجام دادن
علاوه بر سیل و تند آب و جریان شدید آب که پیش تر عنوان کردن، معنی پر کاربرد دیگر این واژه که مورد اشاره دوستان قرار نگرفته : رگبار ( کلمات، سوالات، ف ...
به جز معانی که دوستان مطرح کردن اعم از زمین بازی ، فرکانس موسیقیایی، ترغیب کردن کسی به خرید چیزی، قیر و . . . به نظرم دو معنی دیگر pitch بهش پرداخته ...
زیر و رو کردن
به هیچ عنوان به معنای تلاوت کردن و با صوت خوندن نیست. . . این کلمه به این معناست که شما شعری، جمله ای ، آیه ای از کتب مذهبی رو از حفظ هستید و با صدای ...
بد بار، بزرگ و بد حمل
چیزی که عجیب و غریب و غیر معمول و در عین حال جذاب هم باشه
در پزشکی: باکتری یا سلول هایی که برای مصارف پزشکی و یا علمی کشت می شوند
موضوعی که همواره وجود دارد
شل و ول، افتاده، آویزان