تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پس لرزه های یک اتفاق، عمل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مقام مقایسه اختلافات دو چیز را برشمردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رونق گرفتن، به زبان محاوره: ترکوندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مسائل جاری ( کشور, جامعه, . . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مورد مناقشه قرار دادن، محل تردید قرار دادن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

گستردگیِ بدون نظم و ترتیب و حساب و کتاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پر جنب و جوش، پویا، سرزنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

حیاتی، بسیار کلیدی و مهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معانی این کلمه که دوستان ذکر نکردن �مشکل�, �گرفتاری�, �دردسر�, �مصائب� هست مثال: The daily trials of living in a poor country

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

برآورد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به خاطر آوردن، به یاد آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اشتیاق داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

الگوی رفتاری فراگیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیمان و یا قانون حفاظتی، پیمان و یا قانون حراستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در مورد ایده یا نظر: که فهم و درک و تشریحش سخت و دشوار است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

امکان پذیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گونه های مختلف جانوری و گیاهی، تنوع زیستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انباشت تدریجی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنی دوم که اصلا اشاره ای بهش نشده advantage هست. . . یعنی برتری، تفوق، مزیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لبریز از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اکتساب، کسب ( علم، قدرت، ثروت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تاثیر مخرب، اثر سؤ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنای دوم: در معرض دید