پیشنهادهای پوریا (١٧٣)
پس لرزه های یک اتفاق، عمل
در مقام مقایسه اختلافات دو چیز را برشمردن
رونق گرفتن، به زبان محاوره: ترکوندن
مسائل جاری ( کشور, جامعه, . . . )
مورد مناقشه قرار دادن، محل تردید قرار دادن،
گستردگیِ بدون نظم و ترتیب و حساب و کتاب
پر جنب و جوش، پویا، سرزنده
حیاتی، بسیار کلیدی و مهم
یکی از معانی این کلمه که دوستان ذکر نکردن �مشکل�, �گرفتاری�, �دردسر�, �مصائب� هست مثال: The daily trials of living in a poor country
برآورد کردن
به خاطر آوردن، به یاد آوردن
اشتیاق داشتن
الگوی رفتاری فراگیر
پیمان و یا قانون حفاظتی، پیمان و یا قانون حراستی
در مورد ایده یا نظر: که فهم و درک و تشریحش سخت و دشوار است
امکان پذیر
گونه های مختلف جانوری و گیاهی، تنوع زیستی
انباشت تدریجی
معنی دوم که اصلا اشاره ای بهش نشده advantage هست. . . یعنی برتری، تفوق، مزیت
لبریز از
اکتساب، کسب ( علم، قدرت، ثروت )
تاثیر مخرب، اثر سؤ
معنای دوم: در معرض دید