coterie

/ˈkoʊtəri//ˈkəʊtəri/

معنی: انجمن، گروه هم مسلک
معانی دیگر: جرگه، انگامه، سلک، محفل، جمع، آویژگان، انجمن ادبی واجتماعی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, exclusive group of friends or associates with similar interest or activities; clique.
مشابه: clique, crowd

- She was delighted to find friends with a similar interest in cinema, and now she is part of a coterie of film enthusiasts.
[ترجمه گوگل] او از یافتن دوستانی با علاقه مشابه به سینما خوشحال بود و اکنون بخشی از مجموعه ای از علاقه مندان به فیلم است
[ترجمه ترگمان] او از پیدا کردن دوستان با علاقه مشابهی به سینما خوشحال بود، و اکنون او بخشی از گروهی از مشتاقان فیلم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a literary coterie
محفل ادبی

2. he joined a coterie of poets
او به جمع شعرا پیوست.

3. Yet what our little coterie suffered was, I believe, disproportionate to our vices.
[ترجمه گوگل]با این حال، به اعتقاد من، آنچه خانواده کوچک ما متحمل شد، با بدی‌های ما نامتناسب بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، عقیده من این بود که این محفل کوچک ما متناسب با عیب و نقص ما نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Directly below the king was a coterie of intellectuals possessing mind of the highest order.
[ترجمه گوگل]درست پایین تر از شاه مجموعه ای از روشنفکران بود که دارای ذهنی عالی بودند
[ترجمه ترگمان]درست در پایین پادشاه یک گروه اهل intellectuals که به بالاترین درجه رسیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That coterie would also act, as they did for the 1991 event, very much as a think tank.
[ترجمه گوگل]آن گروه نیز مانند رویداد سال 1991 بسیار به عنوان یک اتاق فکر عمل می کند
[ترجمه ترگمان]آن گروه نیز همان طور که برای رویداد سال ۱۹۹۱ مثل یک تانک فکر می کردند، عمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His loyal coterie of fans crowded the stage.
[ترجمه گوگل]طرفداران وفادار او صحنه را شلوغ کردند
[ترجمه ترگمان]گروهی از هواداران وفادار او در صحنه ازدحام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The coterie of would-be revolutionaries commanded no widespread support.
[ترجمه گوگل]گروه انقلابیون بالقوه هیچ حمایت گسترده ای نداشتند
[ترجمه ترگمان]گروهی از انقلابیون خواهند بود که از پشتیبانی همه جانبه برخوردار نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The name is known to only a small coterie of collectors.
[ترجمه گوگل]این نام را فقط گروه کوچکی از کلکسیونرها می شناسند
[ترجمه ترگمان]این نام تنها برای جمع کوچکی از مجموعه داران مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sunge entrusted a special coterie with disposing his property.
[ترجمه گوگل]سونژ به یک گروه ویژه واگذار کرد تا اموال او را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]Sunge یک محفل ویژه را با اجاره دادن اموالش به کار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hong Kong's chief executive is chosen by a coterie of business leaders heavily influenced by Beijing.
[ترجمه گوگل]مدیر اجرایی هنگ کنگ توسط گروهی از رهبران تجاری که به شدت تحت تأثیر پکن هستند انتخاب می شود
[ترجمه ترگمان]مدیر اجرایی هنگ کنگ توسط گروهی از رهبران تجاری که به شدت تحت تاثیر پکن قرار گرفته اند انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There's a coterie of news hounds calling themselves as citizen journalists behind Wikinews.
[ترجمه گوگل]مجموعه‌ای از سگ‌های شکاری خبری وجود دارد که خود را شهروند روزنامه‌نگار می‌خوانند در پشت ویکی‌اخبار
[ترجمه ترگمان]یک گروه سگ های خبری وجود دارد که خود را روزنامه نگاران پشت Wikinews می خوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is in light of insurance coterie, it is really a little.
[ترجمه گوگل]با توجه به مجموعه بیمه، واقعاً کمی است
[ترجمه ترگمان]در روشنایی یک گروه بیمه است، بسیار کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The creations of a small coterie of malicious hackers who invent toxic software for the sheer deviltry of it.
[ترجمه گوگل]ساخته های مجموعه کوچکی از هکرهای مخرب که نرم افزارهای سمی را برای شیطان محض آن اختراع می کنند
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک گروه کوچک از هکرها و هکرهای بدخواه که برای شیطنت محض آن نرم افزارهای سمی اختراع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mary and her coterie gave a party to which we were not invited.
[ترجمه گوگل]مریم و خانواده اش مهمانی دادند که ما به آن دعوت نشده بودیم
[ترجمه ترگمان]مری و مادرش به یک مهمانی دعوت شده بودند که ما دعوت نشده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The songs he recorded were written by a small coterie of dedicated writers.
[ترجمه گوگل]آهنگ هایی که او ضبط کرد توسط گروه کوچکی از نویسندگان متعهد نوشته شده بود
[ترجمه ترگمان]آهنگ هایی که او ضبط کرده بود توسط یک گروه کوچک از نویسندگان اهدا شده نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انجمن (اسم)
order, union, association, assemblage, faction, meeting, community, society, assembly, convention, institute, moot, group, company, council, convocation, congress, club, guild, coterie

گروه هم مسلک (اسم)
coterie

انگلیسی به انگلیسی

• group of people who share a common interest or goal; clique
a coterie is a small group of people who are close friends or have a common interest, and who do not want other people to join them; a literary word.

پیشنهاد کاربران

Friendly دوستانه
در مورد زنبور عسل: دسته، گروه
a small group of people with shared interests, often one that does not want other people to join them
محفل، جمع خودی، گروه مشترک
a coterie of writers
a coterie of friends and advisers
He was received enthusiastically by affluent coteries, by high officials, and by music and drama circles.
...
[مشاهده متن کامل]

Synonym;
clique /disapproving

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/coterie
گروهی کوچک که علایق مشترکی دارند.
گروه/جرگه افراد هم مسلک
Clique
A small group of like minded people
• a coterie of famous people, from singers to athletes.

گروهی کوچک که چیزی را به اشتراک دارند.

بپرس