droll

/droʊl//drəʊl/

معنی: مسخره، مزاح، مسخره امیز، خنده اور، مضحک، لودگی کردن
معانی دیگر: (به طور عجیب و غریب) مضحک، خنده آور، دلقک وار، (نادر) آدم خنده دار، لوده

جمله های نمونه

1. he says droll things
او حرف های بامزه ای می زند.

2. charlie chaplin, that droll little man
چارلی چاپلین،آن مرد کوچک و خنده دار

3. There was a droll, cynical expression on his face.
[ترجمه گوگل]حالتی بدبینانه روی صورتش بود
[ترجمه ترگمان]حالت مسخره ای داشت که بر چهره اش نقش بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The band have a droll sense of humour.
[ترجمه گوگل]گروه دارای حس شوخ طبعی هستند
[ترجمه ترگمان]این گروه شوخ طبعی عجیبی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mrs Fanning rolled her hips in a droll way like some one trying to keep up a Hula-Hoop.
[ترجمه گوگل]خانم فانینگ باسن خود را مانند کسی که می‌خواهد هولا هوپ را حفظ کند، باسن خود را غلت داد
[ترجمه ترگمان]خانم Fanning ران خود را به طرز مضحکی به شکل مضحکی درآورد که انگار کسی سعی دارد جلوی Hula را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ghost: Oh, very droll, dear lad - you will go far.
[ترجمه گوگل]روح: اوه، خیلی درول، پسر عزیز - شما خیلی دور خواهید رفت
[ترجمه ترگمان]- اوه، خیلی مضحک است، پسر عزیزم - از اینجا دور خواهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A droll comment from time to time enlivens the dry information that fills most of the pages of a typical register.
[ترجمه گوگل]گاه به گاه یک کامنت کوتاه اطلاعات خشکی را زنده می کند که بیشتر صفحات یک ثبت معمولی را پر می کند
[ترجمه ترگمان]یک نظر خنده دار از زمان تا به زمان، اطلاعات خشک را که بیشتر صفحات یک رجیستر معمولی را پر می کند، توجیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Not much of the bridge's history is as droll.
[ترجمه گوگل]بسیاری از تاریخچه این پل به اندازه ی چرخیدن نیست
[ترجمه ترگمان]داستان پل خیلی مضحک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Abusive lovers, self-deception and compulsive honesty create a droll litany over exquisite music.
[ترجمه گوگل]عاشقان توهین آمیز، خودفریبی و صداقت اجباری بر سر موسیقی بدیع غوغا می کنند
[ترجمه ترگمان]عشاق Abusive، فریب و نیرنگ و صداقت و صداقت a را روی یک موزیک عالی اجر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And his own unique brand of droll self-mockery had his audiences in stitches.
[ترجمه گوگل]و برند منحصربه‌فرد خودش در مورد تمسخر درول، مخاطبانش را در بخیه‌ها قرار داد
[ترجمه ترگمان]و نام خود او که به طرز عجیبی مسخره بود، تماشاچیان خود را در بخیه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Every song has an unflinching backbeat, a droll lyric and a concise guitar solo smack-dab in the middle.
[ترجمه گوگل]هر آهنگی دارای یک بک بیت بی‌نظیر، یک شعر درول و یک تک نوازی مختصر گیتار در وسط است
[ترجمه ترگمان]هر ترانه ای یک backbeat unflinching دارد، یک شعر خنده دار و یک گیتار concise کوتاه درست در وسط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Other cartoons are lifeless; plenty of sitcoms offer droll toddlers and clever menials, bringing down their betters with disparaging asides.
[ترجمه گوگل]کارتون های دیگر بی جان هستند بسیاری از کمدی‌های کمدی به کودکان نوپا و باهوش ارائه می‌دهند که با مواردی تحقیرآمیز، افراد بهترشان را پایین می‌آورند
[ترجمه ترگمان]کارتون های دیگر بی جان هستند بسیاری از کمدی های موقعیت خنده دار کودکان toddlers و menials زیرک را ارائه می کنند و betters را با بی علاقگی تحقیر کننده پایین می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But these flourishes never distract from the droll human dramas that Wong has so astutely and amusingly worked out.
[ترجمه گوگل]اما این شکوفایی‌ها هرگز از درام‌های انسانی مضحک که وانگ آنقدر زیرکانه و سرگرم‌کننده کار کرده است، منحرف نمی‌شود
[ترجمه ترگمان]اما این رونق هرگز از نمایش های مضحک بشری که وانگ آن را چنان astutely و به شوخی به شوخی انجام داده اند منحرف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Although they're full of droll talk and amusing mannerisms, they are still necromancers.
[ترجمه گوگل]اگرچه آنها مملو از حرف های حیله گر و رفتارهای سرگرم کننده هستند، اما هنوز هم آدم های مرده هستند
[ترجمه ترگمان]هر چند که پر از شوخی مضحک و mannerisms مضحک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Yes, very droll, no doubt.
[ترجمه گوگل]بله، بدون شک
[ترجمه ترگمان]بله، خیلی مضحک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسخره (اسم)
flout, antic, mockery, ridicule, scoff, zany, aunt sally, irony, patch, gibe, butt, jeer, bob, jest, taunt, buffoon, clown, droll, laughingstock, staring-quarter, cut-up, witticism, merry-andrew, mickey, own-glass, pickle herring, punchball

مزاح (اسم)
joke, jest, droll, joker, funny man, leg-pull, one-liner

مسخره امیز (صفت)
ridiculous, burlesque, droll, farcical

خنده اور (صفت)
funny, ludicrous, droll, farcical, comical, laughable, risible

مضحک (صفت)
absurd, ridiculous, funny, ludicrous, comic, hilarious, preposterous, grotesque, buffo, harlequin, burlesque, droll, farcical, laughable

لودگی کردن (فعل)
droll

انگلیسی به انگلیسی

• humorous, odd, funny, amusing
droll means amusing; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

عجیب، زیرکانه،
a person that is adorably strange and whimsically cute.
Odd
Witty

بپرس