پیشنهاد‌های علی قاسم پور (٢٣)

صادقانه . . . we must squarely acknowledge that باید صادقانه اذعان کنیم که . . .

روشنی بخش

روشنی بخش راه ، چراغ راه

ترساندن ، فراری دادن

بکار گرفتن

پدیدار شدن ( مشکلات ، . . . )

بگو مگو ، مشاجره

سرکش

بی امان ( عصبانیت ، قدرت ، . . )

با بالاترین عملکرد full effort performance اجرای با بالاترین عملکرد

کم اهمیت ، بی ارزش اطلاعات کم اهمیت benign information جزئیات کم اهمیت benign details

تابلو ، فیک transparent flattering : چاپلوسی تابلو transparent facade :ظاهرنمایی تابو

1_ پاییدن ، زیرنظر داشتن ، چشم برنداشتن keep the thief in sight till I call the police 2_ مد نظر داشتن ، در ذهن داشتن ( هدف ، حدمطلوب، . . ) You m ...

stand down order یعنی دستور به عدم اقدام مثلاً مردم شورش کردن و مقامات به پلیس دستور می دهند که اقدامی نکنند به این دستور برای اقدام نکردن گفته میشه ...

stand down order یعنی دستور به عدم اقدام مثلاً مردم شورش کردن و مقامات به پلیس دستور می دهند که اقدامی نکنند به این دستور برای اقدام نکردن گفته میشه: ...

نشانه هم معنی میده ( sign ) the park was completely deserted with no aspect of live or activity منبع : Ludwig. guru. com

( How did you come to ( Verb چی شد که ؟ چطور شد که؟ ?How did you come to be at the scene of the crime چطور شد که در صحنه جرم حضور داشتی؟ منبع : for ...

How did you come to Verb چی شد که ؟ چطور شد که؟ ?How did you come to be at the scene of the crime چطور شد که در صحنه جرم حضور داشتی؟ منبع : forum. wo ...

قانون اساسی آمریکا : Article : اصل ( 7 اصل اساسی ) Section : بخش ( هر اصل شامل بخش های است ) Clause : بند Article 1 Section 9 Clause 6 of the Const ...

قانون اساسی آمریکا : Article : اصل ( 7 اصل اساسی ) Section : بخش ( هر اصل شامل بخش های است ) Clause : بند Article 1 Section 9 Clause 6 of the Const ...

در قانون اساسی آمریکا : Article : اصل ( 7 اصل اساسی ) Section : بخش ( هر اصل شامل بخش های است ) Clause : بند Article 1 Section 9 Clause 6 of the C ...

علاوه بر سرنخ معنی اطلاع و خبر هم میده I have no clue of what you are talking about من هیچ اطلاعی از آنچه شما می گویید ندارم

علاوه بر هشت تا معنی قبل دو مورد دیگه هم میشه اضافه کرد : 9 _ برگزار شدن ( مجلس و . . ) 10_ آشنا شدن: meet this animal : با این حیوان آشنا شوید قطعا ...