تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سفرهای گروهی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صرافی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. وقت گذراندن . . . . مثال . . . Hanging out with friends 2. آویختن . . . مثال . . . Hanging your washing out to dry لباس های شسته شده را پهن کردن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. نابود کردن یا محو کردن. 2. حرکت دادن یا باعث حرکت ناگهانی و سریع شدن. مثال . . . Quickly zap it in the microwave. سریع آن را در مایکروویو قرار ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقش دستوری ( کلمات )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دفن کردن، به خاک سپردن . . . lay to rest = bury

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دفن کردن، به خاک سپردن . . . bury = lay to rest

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاضر در همه جا، فراگیر، همه گیر . . . omnipresent = pervasive

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی سابقه، بی مانند، غیر قابل قیاس . . . unprecedented = unparalleled

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حل نشدنی، لاینحل، برطرف نشدنی . . . insurmountable = insoluble

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. فشار 2. فشار دادن 3. ماشین چاپ 4. مطبوعات. . . مثال . . . I always get followed everywhere by the press or media. من همیشه همه جا توسط مطبوعات یا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیهوده، غیر عملی . . . impracticable = unfeasible

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی ثمر، بی نتیجه تفاوت fruitless و futile : کلمه fruitless به بی ثمری و عدم موفقیت پس از یک تلاش طولانی یا دشوار تأکید دارد. کلمه futile به بی هد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی فایده . . . futile = pointless تفاوت futile و fruitless : کلمه futile به بی هدفی به دلیل غیرممکن بودن ذاتی یا عدم اثربخشی تاکید دارد. کلمه frui ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شروع به کارهای جدید کردن، روی آوردن به . . . مثال . . . امسال او به ورزش های آمریکایی روی آورده است. . This year he is branching out into American s ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محوطه جمع آوری زباله به یک مکان تاریخی مدیریت زباله اشاره دارد که در آن گرد و غبار و زباله جمع آوری، دسته بندی و پردازش می شدند، که اغلب برای بازیاف ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخروبه، تخریب شده مثال . . . ساختمان های تخریب شده demolished buildings

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

از نظر زیست محیطی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمبود نیرو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. دور بین مثال . . . A long - sighted person can only clearly see objects that are far away. یک فرد دوربین فقط می تواند اشیاء دور را به وضوح ببیند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایین آمدن و بسته شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شرایط جدید عادت کردن، سازگار شدن مترادف ها . . . acclimatize = adapt = adjust = amend

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مردد بودن، ( به درازا ) طول کشیدن ، درنگ کردن. . . linger = stay a long time

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدتر کردن، وخیم تر شدن مترادف ها . . . Worsen = deteriorate = exacerbate = aggravate = make worse

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر غربی مثال . . . برخی خانواده ها از نظر غربی کمتر سنتی هستند. Some families are less traditional in Western terms.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. جمع شدن ( از انظر اندازه ) ، کوچک شدن، کاهش یافتن 2. دوری کردن یا طفره رفتن ( بخاطر ترس ) ، اجتناب کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور چشمگیری . . . drastically = dramatically = significantly

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. فشار، تنش، کشش 2. نوع، گونه، سویه . . . strains of Covid - 19 = Covid - 19 variants 3. دودمان، تبار Strain = lineage

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cue card = Prompt card

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زائد، غیر ضروری، بی استفاده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقریباً کاملاً رفته یا ناپدید شده این نشان می دهد که چیزی بسیار نزدیک به از بین رفتن کامل است، اما نه کاملاً. مثال . . . modernist designs of a few ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی دردسر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جاروی کف یا کف تمیز کن، دستگاه نظافتی است که گرد و غبار، کثیفی و زباله را از کف پاک می کند و اغلب از برس های چرخشی و سیستم مکش استفاده می کند.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در مورد اتاق ) روشن و دلباز مثال . . . I spend a lot of time in the living room because it’s so light and airy. من زمان زیادی را در اتاق نشیمن می ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنار آمدن با . . . مثال . . . They're both issues that can be dealt with. هر دو مسائلی هستند که می توان با آنها کنار آمد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محور ( یا تمرکز ) اصلی مثال . . . Educating the younger generation should remain the main focus of educational investment. آموزش نسل جوان باید همچنا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حال حاضر . . . At the moment = At present

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزارع صنعتی برای پرورش دام سیستمی برای پرورش دام با استفاده از روش های بسیار فشرده که در آن مرغ، خوک یا گاو در شرایط کاملاً کنترل شده در فضای بسته نگ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متناسب با تقاضا، به اندازه تقاضا مثال . . . If meat production rises to match demand, the consequences could be devastating for the planet. اگر تولی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

The Chevrolet Tahoe . . . شورلت تاهو از شاسی بلندهای فول سایز آمریکایی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رأی منتخب، رأی مردمی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. ارسال کردن چیزی 2. اعزام کردن 3. اخراج کردن کسی مثال . . . او گلی را به ثمر رساند که ایتالیا را از جام جهانی حذف کرد. . . He scored the goal that ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهیت بسیار فراوری شده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A drink made with fruit or fruit juice mixed with milk

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجموعه ای از رویدادهای 5 کیلومتری برای دوندگان پارک ران ( Parkrun ) دوهای پنج کیلومتری رایگان را در سراسر جهان سازماندهی می کند. هر شنبه صبح، در کشو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( با داد و فریاد کسی را ) خاموش کردن - - - - که با حرف اضافه at می آید. مثال: فرض کنید یک سگی به سوی شما حمله ور می شود. در آنصورت شماشاید اینکار رو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شوک، شوکه شدن، شگفت زده شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تصادفاً، اتفاقاً

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرویس های پخش آنلاین مثل Netflix