پیشنهادهای hamed jabra (٢٢٨)
از نظر زیست محیطی
کمبود نیرو
1. دور بین مثال . . . A long - sighted person can only clearly see objects that are far away. یک فرد دوربین فقط می تواند اشیاء دور را به وضوح ببیند ...
پایین آمدن و بسته شدن
به شرایط جدید عادت کردن، سازگار شدن مترادف ها . . . acclimatize = adapt = adjust = amend
مردد بودن، ( به درازا ) طول کشیدن ، درنگ کردن. . . linger = stay a long time
بدتر کردن، وخیم تر شدن مترادف ها . . . Worsen = deteriorate = exacerbate = aggravate = make worse
از نظر غربی مثال . . . برخی خانواده ها از نظر غربی کمتر سنتی هستند. Some families are less traditional in Western terms.
1. جمع شدن ( از انظر اندازه ) ، کوچک شدن، کاهش یافتن 2. دوری کردن یا طفره رفتن ( بخاطر ترس ) ، اجتناب کردن
به طور چشمگیری . . . drastically = dramatically = significantly
1. فشار، تنش، کشش 2. نوع، گونه، سویه . . . strains of Covid - 19 = Covid - 19 variants 3. دودمان، تبار Strain = lineage
Cue card = Prompt card
زائد، غیر ضروری، بی استفاده
تقریباً کاملاً رفته یا ناپدید شده این نشان می دهد که چیزی بسیار نزدیک به از بین رفتن کامل است، اما نه کاملاً. مثال . . . modernist designs of a few ...
بی دردسر
جاروی کف یا کف تمیز کن، دستگاه نظافتی است که گرد و غبار، کثیفی و زباله را از کف پاک می کند و اغلب از برس های چرخشی و سیستم مکش استفاده می کند.
( در مورد اتاق ) روشن و دلباز مثال . . . I spend a lot of time in the living room because it’s so light and airy. من زمان زیادی را در اتاق نشیمن می ...
کنار آمدن با . . . مثال . . . They're both issues that can be dealt with. هر دو مسائلی هستند که می توان با آنها کنار آمد.
محور ( یا تمرکز ) اصلی مثال . . . Educating the younger generation should remain the main focus of educational investment. آموزش نسل جوان باید همچنا ...
در حال حاضر . . . At the moment = At present
مزارع صنعتی برای پرورش دام سیستمی برای پرورش دام با استفاده از روش های بسیار فشرده که در آن مرغ، خوک یا گاو در شرایط کاملاً کنترل شده در فضای بسته نگ ...
متناسب با تقاضا، به اندازه تقاضا مثال . . . If meat production rises to match demand, the consequences could be devastating for the planet. اگر تولی ...
The Chevrolet Tahoe . . . شورلت تاهو از شاسی بلندهای فول سایز آمریکایی
رأی منتخب، رأی مردمی
1. ارسال کردن چیزی 2. اعزام کردن 3. اخراج کردن کسی مثال . . . او گلی را به ثمر رساند که ایتالیا را از جام جهانی حذف کرد. . . He scored the goal that ...
ماهیت بسیار فراوری شده
A drink made with fruit or fruit juice mixed with milk
مجموعه ای از رویدادهای 5 کیلومتری برای دوندگان پارک ران ( Parkrun ) دوهای پنج کیلومتری رایگان را در سراسر جهان سازماندهی می کند. هر شنبه صبح، در کشو ...
( با داد و فریاد کسی را ) خاموش کردن - - - - که با حرف اضافه at می آید. مثال: فرض کنید یک سگی به سوی شما حمله ور می شود. در آنصورت شماشاید اینکار رو ...
شوک، شوکه شدن، شگفت زده شدن
تصادفاً، اتفاقاً
سرویس های پخش آنلاین مثل Netflix
حل کردن جدول ( جدول کلمات متقاطع )
جارو کشیدن با جاروبرقی
چیدن میز . . . . . . . Set the table جمع کردن میز . . . . Clear the table
جمع کردن میز . . . . Clear the table چیدن میز . . . . . . . Set the table
Courses = the three parts of a meal
عکس از نمای نزدیک مثال. . . For the first time I got a really good close - up shot. برای اولین بار یه عکس خیلی خوب از نمای نزدیک گرفتم.
بصورت دو نفره مثال . . . بصورت دو نفره، بپرسید و پاسخ دهید. In pairs ask and answer
1. "maid" : ( معمولاً ) کارگر خانگی زن که بر نظافت و خانه داری تمرکز دارد. اغلب به وظایف نظافت اشاره دارد. 2. "servant" : خدمتکار . . . که می تواند ...
1. "servant" : خدمتکار . . . که می تواند به طیف وسیع تری از کارهای خانگی اشاره داشته باشد. از جمله آشپز، راننده و کسانی که مسئولیت مراقبت شخصی دارند. ...
این کار جواب میده، این کار خواهد کرد.
اشتراک تلویزیون کابلی. برنامه های تلویزیونی که نیاز به تهیه اشتراک هست.
آلبوم سازی با استفاده از عکس های جراید
بیماری مزمن . . . ongoing disease = chronic disease
پس دادن مثال . . . take something you have bought back to the store. چیزی را که خریده اید به فروشگاه پس بدهید ( برگردانید ) .
مشتاق و علاقمند بودن ( به ) . . . keen on = interested in
رو فرم . . . in shape = keep fit
the punishment of death for committing a crime, or from a disease which has no cure
It’s a strategy which we use to control anxiety, fear, and worry.