پیشنهادهای مصطفی رشیدی شادباد (١٨٠)
ترجمه خاصی و کلمه به کلمه ای نمیشه برای این اصطلاح آورد اما به صورت مفهومی برابر است با عبارت �معمولا چنین گفته می شود که . . . �
مشغول شدن به. . . ( به شکل بدون بسیار شلوغ و پلوغی )
به تنهایی منحصرا به شکل انحصاری
محیط ( مربع، مستطیل و . . . )
یک پارچه سازی پیوسته
خانوم یا آقای گیتی باید بدونند که Clone یکی از دستورات گیت است. این شوخی بود : ) در علوم کامپیوتر: این واژه به معنی نسخه ای کپی شده از روی نسخه اص ...
( انجام دادن این کار ) هزینه دارد. هرکاری بهایی دارد.
سوءاستفاده کردن
دوستان توجه کنید که این کلمه را به شکل فعل هم می توان استفاده کرد. خراب شدن، عیب داشتن یا عیب دار شدن
نشت حافظه : در علوم کامپیوتر به حالتی گفته می شود که برنامه ها برای کار خود شروع به اشغال بخش هایی از حافظه می کنند. اما بعد از پایان کار موفق به رها ...
جانشین خلف، جانشین به حق و لایق
البته ممکنه منطقی باشه اما نا ملموس هست. غیر شهودی. هر مطلبی که به دلیل پیچیدگی ممکن است درک آن سخت باشد. برای ترجمه باید به فضای بکارگیری کلمه توج ...
مثال خانم مهسا امینی با سینتکس زبان برنامه نویسی پایتون نوشته شده است.
به طور کلی. . من حیث المجموع . . . ترجمه عربی خوب نیست فقط آوردم تا شرایط کلی بودن را درک کنید. با توجه به جمیع شرایط . . .
به شکل غیر مستقیم . . .
علاوه بر . . .
مصور سازی. . . در برنامه نویسی فرض کنیم که مجموعه ای از داده ها را در اختیار داریم وقتی در منابع از کلمه Visualization برای آن ها استفاده می شود بیش ...
داشتن برای این کلمه ترجمه صحیحی نیست. خلاصه ترین حالتش �افتخار کردن به . . . � و �بالیدن به . . � است.
�در خود جا دادن� اصلا ترجمه خوبی نیست. نازیدن به . . . افتخار کردن به . . . بالیدن به . . . می تونند ترجمه های خوبی باشند. اما بهتر است فقط از یک ...
مفهوم
درک محکمی از . . .
در علوم کامپیوتر: بهتر است که از همان هارد - کد استفاده کنیم. اما برای درک مفهوم عرض می کنم که به روش برنامه نویسی کامپیوتری گفته می شود که داده ها ب ...
�موازی گری� ولی نکته اینجاست که نیاز به خلق لغت جدید نیست، مخصوصا در علوم کامپیوتر. این کلمه در بحث پردازش فرایند ها به تقسیم کردن فرایند به تکه های ...
به معنی �محاسباتی� هم می توان در نظر گرفت. برای مثال: large compute problems = مسائل محاسباتی بزرگ
اگر از این کلمه در باره یک شیء مجزا استفاده شود به معنی وارد کردن آن شیء به صف است. به صف وارد/اضافه کردن
مبهم کردن
به بخش اعشار عدد هم گفته می شود.
برای بردن بیشترین استفاده از . . . برای بردن بیشترین سود از . . . برای گرفتن بیشتری عملکرد از . . .
به صف افزوده شدن. مربوط به علوم کامپیوتر است. زمانی که فرایندها برای در اختیار گرفتن منابع به صف اجرا وارد می شوند.
نوعی از ارتباط هست که به صورت عمیق و درونی اتفاق افتاده است. در علم پایگاه داده به جداولی می گوییم که داده های درون آن ها بر حسب ستون خاص و مشترکی با ...
پشت پرده زیربنایی
طیاره را استفاده نکنید دوستان. این کلمه به جز عربی بودن خیلی هم در فارسی کم استفاده است. تقریبا منسوخ شده.
lexicographic order = ترتیب حروف الفبا
تلاش برای . . .
همچنین شایان ذکر است که . . .
میشه از ترجمه �یه نکته ای وجود داره!� هم استفاده کرد. زیرا این عبارت همیشه بار منفی ندارد اما ترجمه های �یه جای کار می لنگه� و �یه مشکل وجود داره� دا ...
کارآزموده - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - آقای بدیعی ترجمه های خیلی خوبی دارند. اما درون فضای دیکشنری نباید نظرات سیاسی و مذه ...
قابلیت سفارشی شدن. در دنیای کامپیوتر به سخت افزار یا نرم افزارهایی گفته می شود که توانایی بسیار زیادی برای سفارشی شدن با توجه به نظر کاربر دارند.
در مسائل هوش مصنوعی وقتی مدلی را بر روی داده های خاصی آموزش می دهند تا با توجه به الگوی برداشت کرده از روی آن داده ها به حل مسئله بپردازد به این کار ...
در پیش رو است. در دست اقدام است. بزودی دیده خواهد شد. کاری که به زودی در آینده انجام می شود.
مربوط به نوعی از مسائل هوش مصنوعی می شود. می تو ان �تحلیل های پیشگویانه� ترجمه کرد. به معنی عملیات تحلیل بر پایه داده های موجود برای پیش بینی رفتار ...
مجبور به استفاده از جدول بندی زمانی برای پردازش مرحله ای می شود.
نظارتی
خیلی ساده از عبارت �تعاملی� استفاده کنید. تعاملی
این کلمه در کامپیوتر هم به معنای دسته بندی استفاده نمی شود. در کامیپوتر و مخصوصا تکنیک های مرتبط با هوش مصنوعی به معنی �خوشه بندی� به کار برده می شو ...
دوستان با asses اشتباه نگیرید، asses یعنی باسن ها ولی assess یعنی ارزیابی کردن و سنجیدن خودم از بابت این ترجمه شرمنده ام، اما واقعا چرا باید اینجوری ...
در حوزه کامپیوتر و برنامه نویسی به �اجرا یا نوشتن چند برنامه گفته می شود در نتیجه پردازنده برای رسیدگی به آن ها مجبور به جدول بندی زمانی برای پردازش ...
مقدار ثابتی از. . .
همین طور که در ( مطالب ) بالا گفته ( بیان ) شده . . .
زمان به پایان رسیدن اجرای عملیات زمان تکمیل فرایند ( پردازش ها در CPU )