پیشنهادهای فاطمه اربابی (٥٣)
حقوق: payee:محال له، محتال، دارنده برات محال له یا همان محتال کسی است که مبلغ برات در وجه او پرداخت میشود.
حقوق: Municipal laws:قوانین داخلی
Awkward to handle:صعب الحمل
revolutionary junta:گروه انقلابی Junta: گروه، دسته، حزب
Dilapidated houses: خانه های زوار در رفته
حقوق: The mischief rule: قاعده رفع بی عدالتی ناشی از نارسایی قانون
Combined effect:اثر تلفیقی
حقوق: grant:تنفیذ
حقوق: representation:وصیت نامه
unduly:غیرقانونی
Narrow construction of penal provisions: تفسیر مضیق مقررات کیفری
حقوق: Canons of construction of statute:اصول تفسیر قانون موضوعه
Ratio decidendi:دلیل تصمیم ، منطق حکم
Lawsuit:لایحه کتبی
حقوق: Per incuriam:ناشی از بی دقتی ابتناء بر تسامح
Grounds:موجبات
rating:نرخ بندی
حقوق: Assessment of premises:ارزیابی عرصه و عیان
illustrate:مبیّن
objectively:عینی
Determining:مقرر کردن
Appropriate terms:شرایط متناسب
حقوق: Ousting the jurisdiction of the courts:سلب صلاحیت از محاکم Ousting:سلب Jurisdictions:صلاحیت Courts:محاکم، دادگاه ها
حقوق: Freehold:ملک طلق طلق به چه معناست؟ کلمه طلق به تنهایی به معنای خالص، حلال و بدون شریک است. در نتیجه ملک طلق به معنای ملک آزاد است و مال و دار ...
Amenities:رفاه و آسایش
حقوق: Vested rights: حقوق مکتسبه
حقوق: Presumption against confiscating vested rights:اماره علیه مصادره و ضبط حقوق مکتسبه Vested right:حقوق مکتسبه حقوق مکتسبه چیست؟ تمام حقوقی که ...
حقوق: Leading case:پرونده معروف
حقوق: Law does not compel the impossible:قانون امر به محال نمیکند. Compel:ملزم کردن، امر کردن.
حقوق: Fault must attach to all the elements of the crime:تقصیر باید منضم به کلیه عناصر جرم باشد. Attach to:منضم به. . .
حقوق: Absolute liability:مسئولیت مطلق
حقوق: Presumption against the imposition of criminal liability without fault : اماره علیه تحمیل مسئولیت کیفری بدون وجود تقصیر Presumption:اماره Agai ...
rigidity:جمود
حقوق: Tabling fresh instruments:طرح و ارائه آیین نامه های جدید
حقوق: Delegated legislation: قانونگذاری تفویضی
Enjoys some practical advantages: برخوردار از برخی مزایای عملی
inveterate: تثبیت شده
حقوق: Statutory instruments: آیین نامه های قانونی
حقوق Subordinate legislation: قانونگذاری فرعی
Avoid absurdity: احتراز از بیهودگی
حقوق Amending:اصلاحی Acts:قوانین Amending Acts:قوانین اصلاحی
حقوق: Consolidation:ادغام قوانین
Arouse public:اغتشاش عمومی
Statutory policies:خط مشی های قانونی
حقوق: accommodation:تسهیلات Shortage of housing accommodation:کمبود تسهیلات مسکونی
Moral consideration: ملاحظات اخلاقی
Tension:موضعگیری
حقوق Product of legislation:زاییده امر قانونگذاری
حقوق Cost of operation:هزینه عملیاتی
حقوق: Invent:تغییر