تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گدازان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذوب، گدازش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میمون شب زمستان بود، کپی سرد یافت کرمکی شبتاب ناگاهی بتافت کپیان آتش همی پنداشتند پشتهٔ هیزم برو بر داشتند رودکی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسامدوار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیس به معنی شکل و تاردیس به معنای شبح و چیزی کا تارگونه دیده شود shadow, silhouette

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرا، فعل امر مخفف از ، سردادن ( رها کردن ) سرا، سر ده، سرادین، سرهادین یعنی رها کن واژه پارسی مهجور و اینک کمابیش کاربردی در گویش طالقانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Heaven, sky noun: tian; plural noun: tians a dish of sliced vegetables cooked in olive oil and then layered in a dish and baked au gratin. a large o ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

به کارگیری نیروی پیاده در برابر سلاح های سنگین، بی هیچ امیدی به پیروزی نفرات را به قتلگاه فرستادن Cannon fodder

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوشاننده، پوش آورنده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

rima ( plural rimae ) ( anatomy ) A cleft or gap between two symmetrical parts, particularly between the vocal folds. ( astronomy ) A crack or f ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مَشت در گویش طالقانی، به معنی لبریز بودن حوضکی او مشت ، مشت مرغ زرین گشت، گشت حوضکی او تموم شد مرغ زرین کشته شد معمایی است که " او" ( آب ) اینجا مع ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قِلَح نی ( گیاه )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شونگ درختچه ای که بخاطر مغز نرم آن در قدیم، توسط میله ای داغ به آسانی سوراخ و به چوب سیگارهای بلند و کوتاه تبدیل میگشت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهر، maahr به سکون ه به معنای مار گویش طالقانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چزیک، آنچه از دنبه پس از سرخ کردن ودروغن گیری برجای ماند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لای، گِل، زمین باتلاقی گویش طالقانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زِربه آویشن، گویش طالقانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آویشن، گویش طالقانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کژخیم، کژگون

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اُستی، اُستیگ مورد اطمینان، اطمینان بخش، دلگرم کننده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برآهنج، مدّ

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حواس پرتی، آشفتگی، عمل یا کار معلول وغیر عادی، عدم کار، معلولی، روانشناسی: بدکاری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

عظما

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کم جا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انگار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی تردید، بدون تردید

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی مرگی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

درست دقیقا همان لحظه درست در همان هنگام

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پدیدار شدن، پیدا شدن، به وجود آمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ببین از مصدر یاش، یاشیدن گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یاش: دیدن گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To foil To foil someone's plot to prevent something bad that someone is planning to do: A massive arms - smuggling plan has been foiled by the CIA ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنگی هنگام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیر زمانی ست، مدت زیادی ست دیری ست که از خانه خرابان جهانم در سقف فروریخته ام چلچله ای نیست بهمن رافعی دیری، به شوقِ دیدنِ فردا، گریستم فردا، چو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سقلمه زدن ، مشت زدن نیست حالتیست که انگشتان دست از بند دوم تا شوند و شصت بین آنها قرار گیرد و ضربه ای آرام با پشت دست به پهلو یا پشت کسی زده شود ، ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Another smart ass fancy word for shit. عبارتی فانتزی شده به معنای مدفوع، گُه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

legitimate word for poop or shit گُه، مدفوع در گویش اصفهانی معادل آن را داریم:" کِ کِ" " کِ کِ خوردس هرکی گُفتِس"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنایه از سَبُک دستی و مهارت در امر دزدی و فریبکاری و حیله سازی است و این اصطلاح از داستانی قدیمی سرچشمه می گیرد که دزدی ، گاوی را به دهقانی فروخت و ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Stepping - stone Stepping stone stepping stone; plural noun: stepping stones; noun: steppingstone; plural noun: steppingstones a raised stone used s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وسیع المشرب؛ بی بندوبار و لاابالی در اصول و فروع دین. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . liberal - minded enlightened open - minded

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گاهی برای تاکید بکار می رود حاشا که دلم ز شب نشینی سیر است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حاشا که دلم ز شب نشینی سیر است یا ساقی ما بی مدد و ادبیر است از خواب چو سایه عقل ها سر زیر است فردا ز پگه بیا که امشب دیر است مولانا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sheesh" is an exclamation or interjection that is often used to express a range of emotions, such as surprise, disbelief, frustration, or admiration. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیش sheesh برای ابراز تعجب بکار میرود ، امروزه در زبان انگلیسی و بخصوص در ویدئو های تیک تاک به وفور استفاده میشود، شاید برخاسته از شیشکی بعنوان استه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گر بُدی پی و پیاز و دیگبَر همسایه گان پی پیازی میزدیم، گر لقمه نانی داشتیم

پیشنهاد
٠

Seize the moment Seize the day to use an opportunity to do something that you want and not to worry about the future دم را غنیمت دان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بزغاله گ یش طالقانی. Kooli

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه درست کشکریت است، به معنای کشک ریخته، هم به معنای بخش های سفید و کشیده روی بدن زاغ، هم اشاره به سرقت کشکهایی که دردقدیم بر بام ها خشک میکردند توس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گشنیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شیشه مار، کندفیل، لوس مار نوعی مارمولک بدون دست و پا و بدون زهر سابقا باور بر این بود که دو چین خوردگی دوطرف بدنش شکاف هایی هستند که برای شکار حشرات ...