تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

مَشت در گویش طالقانی، به معنی لبریز بودن حوضکی او مشت ، مشت مرغ زرین گشت، گشت حوضکی او تموم شد مرغ زرین کشته شد معمایی است که " او" ( آب ) اینجا مع ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

قِلَح نی ( گیاه )

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

شونگ درختچه ای که بخاطر مغز نرم آن در قدیم، توسط میله ای داغ به آسانی سوراخ و به چوب سیگارهای بلند و کوتاه تبدیل میگشت

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

ماهر، maahr به سکون ه به معنای مار گویش طالقانی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

چزیک، آنچه از دنبه پس از سرخ کردن ودروغن گیری برجای ماند

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

لای، گِل، زمین باتلاقی گویش طالقانی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

زِربه آویشن، گویش طالقانی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

آویشن، گویش طالقانی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کژخیم، کژگون

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اُستی، اُستیگ مورد اطمینان، اطمینان بخش، دلگرم کننده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برآهنج، مدّ

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حواس پرتی، آشفتگی، عمل یا کار معلول وغیر عادی، عدم کار، معلولی، روانشناسی: بدکاری

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عظما

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کم جا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی تردید، بدون تردید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی مرگی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست دقیقا همان لحظه درست در همان هنگام

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پدیدار شدن، پیدا شدن، به وجود آمدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ببین از مصدر یاش، یاشیدن گویش طالقانی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یاش: دیدن گویش طالقانی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To foil To foil someone's plot to prevent something bad that someone is planning to do: A massive arms - smuggling plan has been foiled by the CIA ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنگی هنگام

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیر زمانی ست، مدت زیادی ست دیری ست که از خانه خرابان جهانم در سقف فروریخته ام چلچله ای نیست بهمن رافعی دیری، به شوقِ دیدنِ فردا، گریستم فردا، چو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

سقلمه زدن ، مشت زدن نیست حالتیست که انگشتان دست از بند دوم تا شوند و شصت بین آنها قرار گیرد و ضربه ای آرام با پشت دست به پهلو یا پشت کسی زده شود ، ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Another smart ass fancy word for shit. عبارتی فانتزی شده به معنای مدفوع، گُه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

legitimate word for poop or shit گُه، مدفوع در گویش اصفهانی معادل آن را داریم:" کِ کِ" " کِ کِ خوردس هرکی گُفتِس"

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنایه از سَبُک دستی و مهارت در امر دزدی و فریبکاری و حیله سازی است و این اصطلاح از داستانی قدیمی سرچشمه می گیرد که دزدی ، گاوی را به دهقانی فروخت و ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Stepping - stone Stepping stone stepping stone; plural noun: stepping stones; noun: steppingstone; plural noun: steppingstones a raised stone used s ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وسیع المشرب؛ بی بندوبار و لاابالی در اصول و فروع دین. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . liberal - minded enlightened open - minded

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی برای تاکید بکار می رود حاشا که دلم ز شب نشینی سیر است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاشا که دلم ز شب نشینی سیر است یا ساقی ما بی مدد و ادبیر است از خواب چو سایه عقل ها سر زیر است فردا ز پگه بیا که امشب دیر است مولانا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sheesh" is an exclamation or interjection that is often used to express a range of emotions, such as surprise, disbelief, frustration, or admiration. ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیش sheesh برای ابراز تعجب بکار میرود ، امروزه در زبان انگلیسی و بخصوص در ویدئو های تیک تاک به وفور استفاده میشود، شاید برخاسته از شیشکی بعنوان استه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گر بُدی پی و پیاز و دیگبَر همسایه گان پی پیازی میزدیم، گر لقمه نانی داشتیم

پیشنهاد
٠

Seize the moment Seize the day to use an opportunity to do something that you want and not to worry about the future دم را غنیمت دان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بزغاله گ یش طالقانی. Kooli

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه درست کشکریت است، به معنای کشک ریخته، هم به معنای بخش های سفید و کشیده روی بدن زاغ، هم اشاره به سرقت کشکهایی که دردقدیم بر بام ها خشک میکردند توس ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گشنیز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیشه مار، کندفیل، لوس مار نوعی مارمولک بدون دست و پا و بدون زهر سابقا باور بر این بود که دو چین خوردگی دوطرف بدنش شکاف هایی هستند که برای شکار حشرات ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرکب از خر به معنای بهتر و خوش و مزه احتمالآ واژه خربزه دگرگون شده این واژه است

پیشنهاد
٠

بالایش چون شاخسار انجیر انبوه و پایینش چون تنه توسکا باریک کنایه از ناموزون بودن گویش طالقانی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنگ یا نواری چرمی که زین و پالان را با بستن به زیر سینه چهارپایان محکم میکند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پنیر تازه را در ماهیتابه روی آتش ورز میدهند تا روغن پس دهد بعد با کمی آرد دوباره ادامه میدهند تا به برشته گی و غلظت دلخواه برسد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غذایی حلوا مانند که طبق قول کتاب مقدس توسط خداوند برای بنی اسرائیل در صحرا پس از فرار از مصر فراهم شد. Manna from heaven چیزی بسیار خوب که زمانی ب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دم جنبانک، نوعی پرنده کوچک گویش طالقانی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پونه کوهی گویش طالقانی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

لارو Laro مرکب از لار به معنی لای و اُ به معنی آب آبی معدنی حاوی املاح سنگین ته نشین شونده چون آهک و گوگرد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لای، ناخالصی ته نشین شونده ی آب.