تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنایه از سَبُک دستی و مهارت در امر دزدی و فریبکاری و حیله سازی است و این اصطلاح از داستانی قدیمی سرچشمه می گیرد که دزدی ، گاوی را به دهقانی فروخت و ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Stepping - stone Stepping stone stepping stone; plural noun: stepping stones; noun: steppingstone; plural noun: steppingstones a raised stone used s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وسیع المشرب؛ بی بندوبار و لاابالی در اصول و فروع دین. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . liberal - minded enlightened open - minded

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گاهی برای تاکید بکار می رود حاشا که دلم ز شب نشینی سیر است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حاشا که دلم ز شب نشینی سیر است یا ساقی ما بی مدد و ادبیر است از خواب چو سایه عقل ها سر زیر است فردا ز پگه بیا که امشب دیر است مولانا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sheesh" is an exclamation or interjection that is often used to express a range of emotions, such as surprise, disbelief, frustration, or admiration. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیش sheesh برای ابراز تعجب بکار میرود ، امروزه در زبان انگلیسی و بخصوص در ویدئو های تیک تاک به وفور استفاده میشود، شاید برخاسته از شیشکی بعنوان استه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گر بُدی پی و پیاز و دیگبَر همسایه گان پی پیازی میزدیم، گر لقمه نانی داشتیم

پیشنهاد
٠

Seize the moment Seize the day to use an opportunity to do something that you want and not to worry about the future دم را غنیمت دان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بزغاله گ یش طالقانی. Kooli

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه درست کشکریت است، به معنای کشک ریخته، هم به معنای بخش های سفید و کشیده روی بدن زاغ، هم اشاره به سرقت کشکهایی که دردقدیم بر بام ها خشک میکردند توس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گشنیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شیشه مار، کندفیل، لوس مار نوعی مارمولک بدون دست و پا و بدون زهر سابقا باور بر این بود که دو چین خوردگی دوطرف بدنش شکاف هایی هستند که برای شکار حشرات ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرکب از خر به معنای بهتر و خوش و مزه احتمالآ واژه خربزه دگرگون شده این واژه است

پیشنهاد
٠

بالایش چون شاخسار انجیر انبوه و پایینش چون تنه توسکا باریک کنایه از ناموزون بودن گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنگ یا نواری چرمی که زین و پالان را با بستن به زیر سینه چهارپایان محکم میکند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پنیر تازه را در ماهیتابه روی آتش ورز میدهند تا روغن پس دهد بعد با کمی آرد دوباره ادامه میدهند تا به برشته گی و غلظت دلخواه برسد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غذایی حلوا مانند که طبق قول کتاب مقدس توسط خداوند برای بنی اسرائیل در صحرا پس از فرار از مصر فراهم شد. Manna from heaven چیزی بسیار خوب که زمانی ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دم جنبانک، نوعی پرنده کوچک گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پونه کوهی گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لارو Laro مرکب از لار به معنی لای و اُ به معنی آب آبی معدنی حاوی املاح سنگین ته نشین شونده چون آهک و گوگرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لای، ناخالصی ته نشین شونده ی آب.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرکب از بام و شی که هم خانواده شدن رفتن است، بر بام شونده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نا ی پسوند هم داریم به معنای شبیه و مانند و از جنس چیزی بودن در واژه گانی چون سِره نا و سارینا و اَنِنا در گویش طالقانی به معنای کریه بودن و چون مد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترکیب دو واژه تندور به معنای تنور و آوشن به معنای آمیزنده چوبی که برای جابجا کردن هیزم در تنور استفاده میشود تلفظ آوشن دقیقا مانند ocean انگلیسی است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترکیب دو واژه کِلِه به معنای اجاق و آوشن به معنای آمیزنده، چوبی که برای جابجا کردن هیزم ها در آتش اجاق استفاده میشود گویش طالقانی

پیشنهاد
١

ضرب المثلی است به معنای اینکه به جمع یاوه گویان یکی دیگر اضافه شد مترادف آن در گویش طالقانی " دیو دَره رِ کم دیو دره؟" به پارسی "در دیو درّه کم دیو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به پس رانده شدن بواسطه وحود مانعی، تلنباری به پشت رانده شده چون پس خوردن خودرو ها بر اثر طولانی بودن زمان چراغ قرمز راهنمایی یا تصادف پیش رو یا پس خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خیالِ آشنا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Habitation

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جَک و جَرش گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معمای مازنی: دلنگ وودلونگ تا هلی دره کهر مادیون اِسبی کِرِه سرو صدایش تا هلی دره میرسد مادیان قهوه ای و کره اسب سفید پاسخ: آسیاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یا بزقو نشستن به معنای کمین کردن و به کمین نشستن گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درختی با چوب سخت و تیغهای چوبی به بلندای ۵ تا ۸ سانتیمتر و برگی سبز نقره ای کهبرای ایجاد پرچین سبز غیر قابل نفوذ در اطراف مزارع و باغها بکار میرود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِس از واژه های کهن پارسی به معنای رخنه و شکاف است که گاهی در ایجاد واژه های فراموش شده یافت میشود مانند واژه ی اسکول ( غار ) که از ترکیب اس به معنای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارکِتِن گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باخِتِن صرف: باخِتِمه، باختی، باخِتِه، باختمی ، باختنی، باخِتتنه گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیب گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیل بر وزن بیل: لای، لجن نَسِل سیل: از تبار لجن گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کِلِه یا کِلِک: اجاق، آتش کِلِه چهارشنبه: چهارشنبه اجاق یا آتش گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کِل: کُند، چیزی مانند چاقو یا داس که تیز نباشد گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بَپِتَن صرف: بپتِمِه، بپتی، بپته، بپتمی، بَپِتِنی، بپتنه گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بَزا گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بِیتَن صرف:بیتمِه، بیتی، بیته، بیتمی، بیتنی، بیتِنِه گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دِتَر گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رو، رِخونه گویش طالقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوک ، کم وزن و توخالی در قدیم به شش گوسفند، پوت جیگر یا جیگر سفید گفته میشد و همچنین خوراک جگر سفید سرخ شده در روغن را پوت جیگر میگفتند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واتِرِه یا واسره نادرست و ناپاک، ناسره، مهمل گویش طالقانی