پیشنهادهای Iliass Rass (٣١٨)
بسایش
در اصطلاح عامیانه به فردی شلخته، و تنبل گفته میشود
کِلی گویش طالقانی
ستیغ، قله، نوک کوه، اوج، چکاد
پیمایش، سپرش
اختر اپاختر، ستاره شمالگان، ستاره قطبی
ستاره ی شمالگان، ستاره ی قطبی
ستاره ی شمالگان
داهول، Dāhool
دبه به معنای پاره شدن پرده فتق است که گاه منجر به راه یافتن هوای رانده شده از آن ناحیه به کیسه بیضه ها میگردد و دبه کردن پیشترها به تمارض به این مسئل ...
لمس نشده، دست نخورده، بکر، فابریک،
بسوده، لمس شده
سودنی، لمس شدنی
ناخوشایند نیست، تلخ نیست، دشوار نیست، سخت نیست
نشان کردن، نامزد کردن شاید به معنای دورکسی پرچین و حفاظت نهادن ودیا پرهایش را چیدن تا نپرد باشد
هَلویلِه ( halvileh ) نه به این زودی گویش طالقانی
سوای اینکه، در درستی ماجرای خوراندن و نه، کشیدن حشیش ( بخوری ) هیچ گونه شاهدی وجود ندارد و دلیلی و این تنها از ناحیه ی در شگفتی بودن و در ترس زیستن ح ...
به گمانم مهتری درست باشدو نه کهتری که واژه ی متضاد این معناست
صلوات فرستادن
this idiom has its origins from the war in Europe, when planes that were gunned down would end up crashing into farms, causing the demise of the men ...
to talk to someone in an informal and friendly way
to talk boastfully without any intention of acting on one’s words
از نو زجا شدن
مانِش
باقیمانده، پی مانده
باقیمانده، برجای مانده
remained, to be left There remained a few jobs still to be finished.
دستور به نشستن پس از برپا به احترام ورود آموزگار
آگاهش پیامش
در جواب کسی گفته میشود که مشغول بدگویی از شخصی است که فوت شده، یعنی که از مرده شیطان هم دست برداشته
داگرئوتایپ دستگاهی از نخستین نیکان دوربین های عکس برداری که توسط لویی داگر Louis Jacques Mand� Daguerre اختراع شد و توانست اولین تصاویر دائمی را بر ...
مکافات عمل ( نیک یا بد ) the appropriate but chance reward or punishment by someone who deserves it
در معرض دید بودن ، قابل حدس و شک بودن
جای سفت شاشیدن کنایهاز گرفتار نتیجه عمل خود شدن اشاره به ترشح ادرار در نتیجه برخورد به جای سفت بر روی خود ادرار کننده
[ عامیانه] جیباش کارتونک بسته کنایهاز اینکه آه در بساط ندارد ، در جیبش یک ریال نیست
تجمع و هیاهوی آدم های نابجا که خود را صاحب نظر می بینند عره: کنیز عوره: مسکین و پاپتی، یک لا قبا به نادرست البته اره و اوره در نت ثبت شده
" خواهیم دید" به کسی که ادعایی دارد گفته میشود که یعنی زمان نشان خواهد داد که حق با تو نبوده
ترکه ای که در قدیم کودکان بین دو پای خود قرار میدادند و یک سر آن در دستشان بود و سر دیگر بر زمین کشیده میشد، و میدویدند انگار که سوار اسبی باشند، [ ...
[عامیانه ] طلب مرگ کسی را کردن کنایه از شستشوی مرده بر تخته ی غسالخانه
The medical suffix - algia means pain. This can be combined with many root words to determine the body part in pain. Cephalgia refers to a headache ...
خربات یا خرابات از جمع دو واژه ی خر به معنی بزرگ و بات به معنای کاروانسرا یا مهمانخانه و اشاره به جهان دارد که محل گذر باشد و میهمانی و شاید در گذشته ...
رو به معنی فرزند: جانِ رو رو به معنی رودخانه : شاه رو رو به معنی رو داشتن: پر رو، سگِ رو ، که سگ رو از پرو پرو روتر بودن معنی میدهد گویش طالقانی
Come rain or shine
میشی پشو پلنگ اژدهای شاخدار در باور سرخپوستان این موجود نوعی روح جمعی سرخپوستی است که برای انتقام از قاتلینی که بیگناهان را کشته و هرگز دستگیر نشده ...
Olivier Pescheux - اولیویه پشو صاحب برند عطرسازی به همین نام که در ۵۷ سالگی بر اثر یک بیماری ناشناخته که بیماری اولیویه پشو نام گذاری شد درگذشت
ضرب المثل گویش طالقانی کلاغه بعد از اینکه بچه دار شد آرزوی خوردن ان خشکه رو به گور برد به طنز توسط والدینی بکار میرود که فرزندشان علاوه بر غذای خود ...
دقیقن انسان مثل سیگار می ماند، از لحظه ای که روشن می شود، درست از همان لحظه رو به نابودی می رود ژان پل سارتر
لعنتی، ملعون
ممتاز، متفاوت، برتر یا برتری داده شده
تلاشی