immortality

/ˌɪmɔːrˈtæləti//ˌɪmɔːˈtælɪti/

معنی: ابدیت
معانی دیگر: ابدیت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the state or condition of being immortal; perpetual life.
متضاد: mortality

(2) تعریف: lasting fame.

جمله های نمونه

1. sa'di's immortality
جاودانگی سعدی

2. the impossibility of immortality
غیرممکن بودن زندگانی ابدی

3. the mortality of the body is nothing compared to the immortality of the soul
میرایی جسم در برابر جاودانگی روح هیچ است.

4. Do you believe in the immortality of the soul?
[ترجمه گوگل]آیا شما به جاودانگی روح اعتقاد دارید؟
[ترجمه ترگمان]آیا تو به جاودانگی روح اعتقاد داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some religions include a doctrine of personal immortality.
[ترجمه گوگل]برخی از ادیان شامل آموزه جاودانگی شخصی هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از ادیان شامل یک نظریه بقای فردی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some people want to achieve immortality through their works.
[ترجمه گوگل]برخی از افراد می خواهند با آثار خود به جاودانگی برسند
[ترجمه ترگمان]برخی افراد می خواهند از طریق کارشان به جاودانگی دست یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Greeks accepted belief in the immortality of the soul.
[ترجمه گوگل]یونانیان اعتقاد به جاودانگی روح را پذیرفتند
[ترجمه ترگمان]یونانی ها اعتقاد به فناناپذیری روح را پذیرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The flame is a quasi-religious emblem of immortality.
[ترجمه گوگل]شعله یک نماد شبه مذهبی جاودانگی است
[ترجمه ترگمان]شعله یک نماد شبه مذهبی جاودانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These show marked indications of immortality.
[ترجمه گوگل]اینها نشانه های مشخصی از جاودانگی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان] این نشون دهنده نشانه هایی از جاودانگی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For him she begged the gift of immortality from her fellow gods, but neglected to specify eternal youth as well.
[ترجمه گوگل]او برای او هدیه جاودانگی را از خدایان خود طلب کرد، اما از تعیین جوانی ابدی نیز غافل شد
[ترجمه ترگمان]برای او از هدیه فنا ناپذیری از خدایان خود خواهش کرد، ولی غفلت کرد تا جوانان ابدی را نیز تعیین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The observations on immortality in Chapter Thirteen may be seen to have some bearing on this.
[ترجمه گوگل]مشاهدات مربوط به جاودانگی در فصل سیزدهم ممکن است تأثیری بر این موضوع داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مشاهدات در مورد جاودانگی در فصل ۱۳ ممکن است دیده شود که دارای تاثیری در این مورد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Individual immortality would threaten the species as a whole - almost certainly with fatal results.
[ترجمه گوگل]جاودانگی فردی کل گونه را تهدید می کند - تقریباً به طور قطع با نتایج مرگبار
[ترجمه ترگمان]جاودانگی فردی، گونه ها را به عنوان یک کل - تقریبا بدون شک با نتایج مهلک تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The new code of immortality was to be inscribed on the body of woman.
[ترجمه گوگل]قرار بود رمز جدید جاودانگی بر بدن زن نوشته شود
[ترجمه ترگمان]رمز جدید جاودانگی روی بدن زن نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The eternal quest for immortality will be in vain until we know the answer - unfortunately, we don't.
[ترجمه گوگل]تلاش ابدی برای جاودانگی بیهوده خواهد بود تا زمانی که پاسخ را ندانیم - متأسفانه، ما نمی دانیم
[ترجمه ترگمان]جستجوی ابدی برای جاودانگی هیچ فایده ای نخواهد داشت، تا زمانی که جواب را نمی دانستیم متاسفانه، نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In its fragile immortality, the Ecosphere just sits there.
[ترجمه گوگل]در جاودانگی شکننده‌اش، اکوسفر فقط در آنجا نشسته است
[ترجمه ترگمان]در جاودانگی شکننده آن، the فقط همان جا می نشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ابدیت (اسم)
aeon, eternity, immortality, infinity, sempiternity, infinitude

انگلیسی به انگلیسی

• state of being immortal, deathlessness, indestructibility, life which will never end; fame which will last for all time

پیشنهاد کاربران

ابدیت. جاودانگی. فناناپذیری
مثال:
Shall I show you the tree of immortality, and an imperishable kingdom?
آیا درخت ابدیت و پادشاهی جاودانی را به شما نشان بدهم؟
�هَلْ أَدُلُّکَ عَلَی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَا یَبْلَی�
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : immortalize
✅️ اسم ( noun ) : immortal / immortality / immortalist
✅️ صفت ( adjective ) : immortal
✅️ قید ( adverb ) : _
ابدیت، زندگی همیشگی، زندگی تا ابد
💥Peter Thiel, Jeff Bezos and quest for immortality💥
Financialtimes. com@
نامیرایی، جاودانگیه عجیب، خون خوار بودن، و وقتی عصبانی بشی کسی جلودارت نیس، خشم غیر قابل کنترل، نداشتن خون ت رگا، و ی هیولا بودن. . .
نامیرایی
ابدیت
جاودانگی

بپرس