تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارایی و اموال وسایل و متعلقات

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تلاش و بدو بدو کردن برای انجام کاری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تخفیف پیدا کردن یا کم شدن چیزی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزادی بخش لذت بخش رهایی بخش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مامور پلیس هم معنی میده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با اسم بد نسبت دادن کسی رو مسخره کردن و توهین کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گروه های اقلیت ها

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاری رو کردن با وجود اینکه دانستن اینکه خطراتی رو به همراه خواهد داشت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بچه گونه نابالغانه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زنبور خرمایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی بد رفتاری رو هم میده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سمج و بد پیله

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

اشتیاق شور شوق

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاسیسات یا تشکیلات چیزی هم معنی میده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

به واقعیت تبدیل شدن یا محقق شدن چیزی در زندگی یک فرد هم می تونه این کلمه معنی بده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

معتبر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو بعضی جاها یعنی این کلمه یعنی نسخه بهتر و تقویت شده نسبت به چیز قبلی یا در کل ورژن بهتری چیزی هست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١٣

معنی رسیدگی کردن به موضوعی یا چیزی برای حل فصل کردن هم معنی میده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی مانع شدن برای چیزی هم میده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

در مورد نرم افزار میشه ترجمه کرد نسخه پولی یا ویژه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفحه کیلومتر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در متون مربوط به اعتیاد منظور تعداد روز های پاکی است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی طوفان هم می تونه بده تو بعضی از متون

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به معنی جا افتادن یا ریشه دواندن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

به غیر از این معانی ، معنی تأسیس کردن هم میده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هواپیمای حمل محموله

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متعادل ، سرپا، سالم، عاقل

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

توانایی خرید چیزی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

اگر فعل باشه می دونه معنی استناد کردن به چیزی رو هم بده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بالیدن به چیزی You should take credit for the good things you do تو باید به خودت برای کارهایی خوبی که انجام میدی بلالی /افتخار کنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارگرانی که کار ثابت ندارند و دارن به صورتی موقتی یه جا کار میکنند و هر لحظه ممکنه اخراج بشن یا کارشونو از دست بدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنترل و هدایت شده توسط. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در فوتبال یعنی دیدار کردن ، روبرو شدن، مسابقه دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شرایط رو داشتن مثلاً meet all requirements یعنی همه شرایط لازم رو داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سازنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشانه ی چیزی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنی تغییرات هم میده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آگاهی دانش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آگاهی اطلاعات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به طور کامل عمیقا زیر بم چیزی اشراف کامل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

محکم کردن چیزی یا قطعی کردن چیزی هم می تونه معنی بده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معنی بررسی جهت حل کردن یه موضوع رو میده مثلاً When a problem comes up, go over things right away یعنی وقتی یه مشکلی پیش اومد فورا آنها را بررسی کنید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

امتناع کردن سرباز زدن خودداری کردن طفره رفتن تردید شانه خالی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخلوط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

همیشه برای همیشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

انبوهی از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همگانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتاق پخش