پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٥,٧٥٢)
نشانه بی نزاکتی کسی بودن
غافلگیرکردن کسی
کله سحر - بوق سگ
کفر کسی درآمدن
به درد کاری نخوردن
کلۀ سحر - بوق سگ
لختِ لخت
مایۀ روسیاهی کسی بودن
تمامی توجه خود را معطوف کردن به
بی دلیل شهرت داشتن به
با این شرط
فعالیت زیرزمینی
پیش کسی درس خواندن
( مجازی ) غولِ. . .
( مجازی ) سلطانِ - غولِ
عاری از . . . بودن - فاقد . . . بودن
بلامنازع ادامه پیداکردن
به امان خدا رهاشدن
با دیگران در میان گذاشتن - خود را از بار . . . . سبک کردن
زخم خوردن و دست از مقاومت برنداشتن
نسل های آتی
در دسترس نبودن برای اظهار نظر
پنهان از
داوطلبانه - خودخواسته
شجاعت به خرج دادن
جنبه منفی - جنبه بد
بی وقفه ادامه یافتن
خجالت نکشیدن
خجالت نکشیدن
باعث رنجش و دلخوری شدن
وابستگی های خود را قطع کردن
قیافه نحس خود را نشان دادن
آدم خطرناک - آدم شرور
بیانگر اشمئزاز ( ای - اه - اخ )
نه از آن قبیل مهمانی هایی که باب طبع من است
نابغه است
نمونه اعلای تیپ و طبقه خود بودن - مظهر اعلای نوع خود بودن
احوال
علت متعین
دارم از گشنگی میمیرم
قصۀ خاله زنکی
واه واه
چه خوب
ماشین خیالی
حرفهای رمزی
اما آنها هیچ محلی به او نگذاشتند
ناگهان فکری به ذهنش رسید
غرق اندیشه
همنوایی
سکرات مرگ