پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٥,٧٥٢)
اعصاب کسی را خط خطی کردن
دست کسی تنگ بودن
با اختلاف کمی برنده شدن
با اختلاف کمی باختن
دیگر داشتم فریاد میزدم
این قدر نزدیک و با این حال دست نیافتنی
چیزی را از نزدیک بررسی کردن
یا به بالاترین پیشنهاد یا چیزی در این حدود
تو فقط لب تر کن
چیزی را در جعبه گذاشتن و در آن را میخ کردن
بر ملا کردن دروغ
با میخ زدن - نصب کردن
عضلانی - ورزیده - قوی
فورا - فی المجلس، نقدا
در اوجِ . . . ، در کمالِ . . .
جمعیت ملی حمایت از رنگین پوستان ( در آمریکا )
از باد و باران نهراسیدن
انتخابات میان دوره ای
( مجازی ) آزادی عمل - مجال - فضای حرکت ( هزاره )
جان کندن - عرق ریختن
تا خرخره گرفتاربودن - غرق کار بودن - سخت مشغول بودن
( محاوره ) تا خرخره مشروب خوردن ( هزاره )
ول کردن
خودنمایی - جلوه فروشی
انگشت نماشدن - روسیاهی بالا آوردن ( هزاره )
آدم نازنین
در مراحل اولیه - در نطفه
آدم ناباب - آدم ناتو
آدمک کسی را سوزاندن
آدمک کسی را دار زدن
کاری را برای خودنمایی کردن
حتی نتوانستم دهانم را باز کنم - هیچ فرصت حرف زدن پیدا نکردم ( هزاره )
در شرف . . . بودن - در آستانه . . . بودن
کار کسی تمام بودن - سقوط کردن
سوهان به روح کسی کشیدن ( هزاره )
عصبانی بودن - کفری بودن
چیزی را کند کردن - ( مجازی ) زهر چیزی را گرفتن - از حدت چیزی کاستن ( هزاره )
نشئه بودن
چیزی را تیز کردن
صرفه جویی کردن - قناعت کردن
مقرون به صرفه بودن که
اقتصاد خانواده - تدبیر منزل
کتاب پرکشش
همان طور که انتظارش می رفت
کلاسهای آزاد دانشگاهی
حق رای برای همه
اتحاد شوم
مورد توجه واقع نشدن
تعادل روحی کسی را برهم زدن
قسر دررفتن