پیشنهاد‌های مریم سالک زمانی (٥,٧١٨)

بازدید
٣,٤٦٥
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

People wouldn't listen to something

پیشنهاد
٠

Ignore someone

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

For good luck

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Meaning: To forget something Example: I meant to do the laundry, but it totally slipped my mind

پیشنهاد
٠

To have ants in your pants meaning: to be restless Example: I think Jade has ants in her pants. She never stops moving

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To hold your horses meaning: to tell someone to consider their opinion or decision about something Example: Hold your horses, Ash, and let’s think a ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It’s in the bag meaning: when you are certain to get or achieve something Example: Once I spelt the final word correctly, I knew that I had the spel ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To have mixed feelings meaning: when you are unsure of how you feel. You can feel unhappy and happy at the same time Example: I have mixed feelings ...

پیشنهاد
٠

To be the teacher’s pet means: to be the teacher’s favourite student مثال: All the students draw wonderfully, but Alex is the best. She’s the teacher ...

پیشنهاد
٠

To read between the lines meaning: to try and understand someone’s real feelings or intention behind what they say Example: Crystal didn’t have to s ...

پیشنهاد
٠

A different kettle meaning: to be completely different from someone or something else that has already been spoken about مثال: Reading a story and wr ...

پیشنهاد
٠

To stir up a hornet’s nest meaning: to cause controversy. This is not usually a good thing to do مثال: Ronald always likes to stir up a hornet’s nes ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تخت گاز رفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیجانات - حوادث هیجان انگیز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

حسابی ذوق زده شدن - حسابی کیف کردن

پیشنهاد
١

رفت و یک تشکر خشک و خالی هم نکرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیمان منع آزمایش های هسته ای

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقد متون

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مورد علاقۀ کسی بودن - باب طبع کسی بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی توجه به - بی اعتنا به - غافل از

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با کسی چپ افتادن - با کسی بد شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تکان دادن - شوکه کردن - متحیرکردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در یک چنین جاهایی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در سفر انتخاباتی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لاغراندام - ریزنقش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه چیز را به امان خدا رها کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در معرض نمایش - در معرض دید همگان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در رای گیری ) بلند کردن دست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوست متنفذ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دق مرگ شدن - از ناراحتی دق کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی را تازه تمام کردن

پیشنهاد
٠

نور تازه ای بر مسئله ای انداختن - جنبۀ تازه ای از مسئله ای را روشن کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نو شروع کردن - دست به کوشش تازه ای زدن

پیشنهاد
٠

مردی که تازه از ده آمده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پسری که مدرسه را تازه تمام کرده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگی که هنوز خشک نشده - رنگ تر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( مجازی ) خون تازه - جان تازه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

( هزاره ) یک روز خودت می فهمی!

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To treat one impolitely or inappropriately, especially by talking back to an authority figure . 1 Don't get fresh with your mother, young lady - ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( نوشته - مقاله ) زدن از - دستکاری کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حق کسی را کف دستش گذاشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به خدا قسم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه کارها را خراب کردن همه کارها را ضایع کردن

پیشنهاد
١

ضرر روی ضرر کردن - پشت سر هم پول باختن

پیشنهاد
٠

اصل پاکیزگی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از زیر بار ضرری کمر راست کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آن روی سگ کسی بالا آمدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مومن شدن - عابدشدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حتما

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جهنم! به درک!