پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٣,٤٣١)
حرف کسی را عوضی فهمیدن
کلک سوار کردن - بامبول در آوردن
مرور زمان - گذشت زمان
دلی سخت - دلی سنگ
به لقا الله پیوستن
خدمتکار همه کاره
مالامال از
شام اخوت
لمیدن - لم دادن ول گشتن - پرسه زدن
یک هنر فراموش شده
آدم ناباب
همه چیز - هر چیزی که فکرش را بکنی
خیلی بزرگ - ( تختخواب ) دو نفرۀ بزرگ
درخت بلوط
گورت را گم کن
قوۀ تمیز
قضات دادگاه
( ورزش ) پرش ارتفاع
کارهای پراکنده - هر کاری
یک موقعیت خوب - یک وضعیت خوب
کار برای نورچشمی ها
سربی رنگ
کسی را غل و زنجیر کردن
قاطعانه حکومت کردن
هارتل زدن - دنبل زدن
یک سر جو - ذره ای - سر سوزنی
مقدس شمردن - تخطی نکردن از
شم قوی داشتن
معافیت از خدمت به دلیل معلول شدن
تحصیلدار - پادو - کارمند صفر
از کار کناره گرفتن - از مقام خود استعفا دادن
جوهر پاک کن
جان تازه دادن به
در سال - سالی - سالیانه - هر سال
بازیکنی را موقتا از بازی اخراج کردن
سالم و قوی
دارم می پزم - دارم کباب می شوم
فرهنگ رانندگی - شعور رانندگی - فرهنگ جاده
رستوران کنار جاده - قهوه خانه وسط راه
ورشکست شدن - برچیده شدن
حلقۀ مفقوده
دقیقا همان
کله شق - یکدنده
با هم فرار کردن
اتاق بازی - اتاق تفریحات - اتاق سرگرمی
انتخابات چیزی از حزب باقی نگذاشت
آدم بی خانمان - آدم بی سر و سامان
نگاهی سرزنش آمیز
پشتوانه طلا
خواب کسی را آشفتن