پیشنهادهای شیرین رضایی (٨٢٠)
Shirin تقویت شده
Shirin نشریه هایی که کتاب های ممنوع شده و قدغن را در زمان کمونیست شوروی پنهانی چاپ میکردند
Shirin روزنامه نگاری که یک سری مقالات راجع به تخریب شوروی نسبت به جماعت دهقان انتشار کرد ( در زمان جنگ دوم جهانی )
Shirin انگلی ، انگل طور
Shirin بریتانیایی ها
Shirin محدود کننده
Shirin نام تجاری اولین نوار بهداشتی کاربردی
Shirin childcare یعنی مهد کودک
Shirin نام یک دانشگاه معتبر در کانادا
Shirin فشار شدید
Shirin بدون نشان دادن احساسات ، با سردی
Shirin در حال حاضر
Shirin شلیک کرد The boy who shot up Columbine High School
Shirin دو آزاد و با پارکور فرق دارد
Shirin مطرح شده
Shirin جمع آوری کردن ، گرد آوری کردن
Shirin چمباتمه زدن
Shirin از شر چیزی خلاص شدن . همان get rid of است
Shirin ابراز وجود
Shirin از سوی دیگر
Shirin در حال حاضر
Shirin دور شدن ، از بین رفتن
Shirin جنگ تمام عیار
Shirin جاری شدن
Shirin به طور گیج کننده و سرسام آور
حریف موذی _ حریف شیطانی
حق داشتن و بر حق بودن
پولی مثل یارانه که دولت می پردازد
شیرین آشفته شده
شیرین بدون آشفتگی
شیرین به طور شفاف
شیرین It takes nothing into account هیچ چیزی را در نظر نمی گیرد.
شیرین چرا معنای corporate و incorporate در abadis مشابه هم است؟؟ هر دو معنی یکی شده و یکپارچگی می دهند ؟؟؟
شیرین به خودی خود
شیرین اردوگاه کار که یهودیان توسط نازی ها کشته شدند
شیرین مصیبت زده
شیرین مطرح شده
شیرین قید رهبانی و معنوی بودن را زدن
Shirin شکل گرفتن ، تشکیل شدن
Shirin روان تکانشی
Shirin از ته دل
Shirin سالهای پیش رو
متوقف شدن به طور موقت
در آن مورد
شیرین رضایی I'd rather be on a beach in Mexico with my girlfriend من ترجیح میدهم با دوست دخترم در ساحل مکزیک باشم یعنی من ترجیح میدهم باشم. . . I' ...
مهار کردن
دچار شدن
غافلگیر شدن
نادیده گرفتن و چشم پوشی کردن
نامقید