پیشنهاد‌های شیرین رضایی (٨٢٠)

بازدید
٦٠٣
تاریخ
١٨ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

صفت است به معنای ماهر ، زبر دست

تاریخ
١٩ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

پوشش دادن ( فعل ) ، احاطه کردن ، در لفافه قرار دادن

تاریخ
١٩ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

با سخنی از چیزی حفاظت کردن ، با زور زدن چیزی را کسب کردن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بی اعتبار کردن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

ذره ذره

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

تا زمانی که تو در . . . هستی تا وقتی که تو در . . . هستی

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

فانتزی ، تجملی، دنگ و فنگ اضافه ، رویایی

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

دقیقاً درست ، کاملاً درست، بدون عیب و نقص، بدون کاستی ، تمام و کمال

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

تا حدی خوب بودن ، تا حد کافی، خوب بودن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

موضع ( قدرت و. . ) را واگذار کردن ، ترک موضع کردن، کوتاه آمدن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

مبنا ، نقطه ی اتکا در عمل

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

ترسان ، ترسناک

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

ورز دادن ( خمیر ) مشت و مال دادن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

محدود کردن چیزی

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

سر و کله کسی پیدا شدن ، به صورت غیر منتظره پدیدار شدن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

خودت را دریاب

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

پیمایش کردن ، پیمایش شده ( صفت ) ، اندازه گیری کردن ( فعل ) ، اندازه گیری شده ( صفت )

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

دوباره شکل دادن ( رابطه )

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

درک کردن کسی

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

رو در رو ، در مقابل . . .

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

واسطه و عامل تسهیل کننده ( در روانشناسی ، فردی که رفتارهای خودشیفته را دست کم میگیرد و ناخواسته به قربانیان آسیب میزند از طریق انتقال اطلاعات قربانی ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

تبدیل به اسلحه کردن چیزی برای اعمال زور یا تهدید و ارعاب برای رسیدن به هدف و سوءاستفاده

پیشنهاد
٠

سردر گم کردن کسی ، گیج کردن کسی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

مورد نیاز ( صفت است )

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

علوم کامپیوتر ( رشته )

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

تدابیر امنیتی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

خردمندانه ، هوشمندانه ، از روی ذکاوت و تیزهوشی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

علناً، آشکارا

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مکیده شده ( صفت است )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بازنگری ، تغییر دید و نگرش ، اصلاح و بررسی مجدد در نگرش چیزی ، بازبینی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The throes of در کشاکش . . .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

موقعیت خطر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تغییر دادن الگوی های ناسالم که از دوران کودکی دریافت شده اند یا آموخته شده اند به الگوهای جایگزین سالم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از لحاظ اعصاب سمپاتیک هم معنی میدهد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

موازنه برقرار کردن ، تعادل برقرار کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از تنظیمات خارج شده ( صفت )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه به معنی مثل بره تسلیم شدن ( از ترس ) هم می باشد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هندونه زیر بغل کسی گذاشتن ، تعریف و تمجید کسی را کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

in on you به تو یورش بردن، نسبت به تو حمله کردن ، هجوم به تو

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سریع رونده ، با سرعت پیش رونده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تهاجمی ( صفت ) ، در حال دندان قروچه کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دور خود چرخیدن ، از این ور به اون ور رفتن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به سرانجام رساندن کاری

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ترمیم کننده ، آرامش بخش

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پذیرفتن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

غالب شدن ، فائق آمدن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از موضع خود، کنار نکشیدن ، عقب نشینی نکردن ، کوتاه نیامدن ، از جایگاه خود عقب نکشیدن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

تمام و کمال

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کنترل کردن ، کنترل کننده ( صفت است )

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوباره آشنا ، تازه آشنا ( صفت است )

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( صفت است ) درحال جلوه گری ، درحال ظهور ، نمایانگر ، تظاهر کننده ، ظاهر شونده، بروز کننده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هزینه کردن آن برای آینده خرج کردن آن برای آینده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عامل، دارای اختیارات ، مختار

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از بین بردن ، از کار اندازی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قرار داده ، گذاشته ، تهیه کرده ، تدارک دیده است

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اشاعه یافتن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یه چیزی تو همین مایه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

دور انداختن چیزی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مجازات ، جزای عمل بد

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وارد کردن ، به بار آوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محروم شده از حقوق خود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه عزیزی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به اوج خود رسیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در آن مقطع زمانی ، در آن برهه زمانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملا کافی ، واقعاً کافی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر چیزی غیر از . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اون طوری انجام دادنش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک جا ، با هم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلنبار شده ( صفت است )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کمک گرفتن از

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحلیل رفته ، خالی شده ( صفت است ) ed گرفته پس صفت است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پس روی ، عقب رفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شدیدتر ، قوی تر، ، کاملتر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به ارمغان آوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فضای ابری هم معنی میدهد در کامپیوتر و درایو گوشی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخزن خاطره ، انباری از خاطره ، محل ذخیره خاطرات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنار رفتن ترس ، هراس زدایی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی ثبات ، غیرمنتظره ( صفت )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پنهان شده ، مخفی کاری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرتاب کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در نظر گرفته شده ، در چهارچوب قرار گرفته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ازدواج متزلزل ، ازدواجی که هر آن ممکن است ویران شود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موی لای درزش نمیره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکست خورده ، مغلوب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گمراهی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورطه سقوط

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استراتژی ، عملکرد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زمان ، توسط

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با یک حرکت تند برگشتن به عقب ، ورق زدن، عقبگرد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف dinky به معنای کوچک ، فسقلی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی نزاکت هم میدهد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رویه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبور دادن از فیلتر و صافی گذشتن از فیلتر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیاهو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طی کردن مراحل

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

تنش زدایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در معرض خطر ، در معرض آسیب و تهاجم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیش از حد درگیر شده ( صفت )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاق و عضلانی هم معنی میدهد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر سؤال قرار نگرفته ، بی چون و چرا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عامل صلح و آرامش ، حافظ صلح

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی خیال شدن ، بی خیالی نسبت به چیزی که نداری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذرا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

روال کار ، مراحل کار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

صفت است ( کوچک انگار ، تحقیر کننده ، بی اعتنا )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جنبه ی منفی یک موضوع

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوچک شمردن ، دست کم گرفتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناامیدی ، یأس ( صفت )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناجی ( صفت )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرداختن به موضوعی ، افشا کردن مطلبی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جداشدن ، مستقل عمل کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

هر چقدر هم سخت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آمار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزید بر علت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلخ و ناخوشایند ، بی روح

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عوامل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیر قابل خلاص، ناامیدکننده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قبولش کن ، با اون کنار بیا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعتراف به چیزی کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مستحق بودن ، خود را مستحق دانستن ، حق به جانب بودن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خنگولانه ، از روی لجبازی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اضطراب داشتن ( مثل کسی که لبه ی جایی ایستاده و ترس از افتادن و سقوط داره )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرخوشی ، سرخوش

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پر خطر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک مرحله ای

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

درد سرها و خطرها را به جون خریدن ،

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جریان بازگشتی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

قبل از اینکه ، در نهایت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی اعتراف هم میدهد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افتادن در آن ( دام ) , عاشق شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موفق شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصادره کننده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سعادتمندانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقصیر تو بود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزیده ها ، گلچین ها

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشکارا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رها شده ، ول شده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیب شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاوش گرانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشان دهنده ، ابراز کننده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افتخار دادن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صادق بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

وسوسه, اغفال

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرح کتبی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالابرنده ، تعالی بخش

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دزدیده شده ، ربوده شده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امضاء

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

روی کار ، در هیئت مدیره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تحمیل گرایانه ، تهاجمی ، زوری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی گفتن و بیان کردن هم میدهد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توصیه ، سفارش

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارزیابی رسمی ، صورت جلسه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فی الفور

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جسورانه تر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام برند در شراب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام برند آب جو

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبانی ، اصول

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عقب نشینی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افتتاحیه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انجام دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برتری یافتن ، بهتر بودن ، سبقت گرفتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مورد سرزنش شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رسیدن به بن بست ، رسیدن به کوچه های بن بست

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالا و پایین تکان دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رسید

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام کوه و منطقه ای در کشور فرانسه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

پشت سر گذاشتن ، کنار زدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنده شده ، برهنه شده ، جدا شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

ساختار جمعیتی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

و تمام

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادامه دارد ، و غیره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیج کننده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

هم تیم شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مسئول برگزاری یک رویداد سخنرانی عمومی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

با شور و شوق تعریف کردن از کسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غنی ، لبریز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

مثل برق حرکت کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درنگ کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حال رکود ( اقتصاد )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحت فشار قرار گرفتن حولِ ( یک موضوع ) تحت فشار قرار گرفتن راجع به

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

اثر ، عامل

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قدرت جادویی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهربانانه ، پر از مهر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تحریک شدن ، هیجان زده شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذخیره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تسلیم شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عدم پیوستگی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

به عنوان . . . تلقی کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلقی کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چابکی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به مقیاس کوچکتری در آوردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هدف قرار دادن چیزی، نقشه چیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

روز به روز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی سرو صدا رفتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تماس

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاشقانه شده ، رمانتیک شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پذیرش ، توافق ، زیر بار رفتن ، تن دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مشتاق ( صفت )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

گول خورده ، اغفال شده ، گمراه شده، از راه به در شده صفت است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هل داده شدن به کناری ، از رده خارج شدن ، کنار زده شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برقرار است ، سر جایش است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکست ناپذیر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متناوب ( صفت ) متناوب کردن ، یک در میان کردن ( فعل )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکان دهنده ، شوکه کننده ( خبر و یا عمل ) ( صفت است )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به وضعیت ثابت رسیدن ، فلج شدن ، از حرکت ایستادن ، فلات

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جهنمی به پا شد . . . اوضاع به هم ریخت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی کناره گیری هم میدهد ، جمع آوری دریافت های نقدی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور متغیر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بررسی کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لجبازی کردن ، بهانه آوردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسابقات کارشناسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آماده شدن برای مسابقه ، رقابت و یا مبارزه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دون پاشیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خبردار ایستادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

گنجانده شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوبت چیزی فرارسیدن ، ختم شدن به

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همراه با چالش ، مشکل دار ( صفت )

پیشنهاد
٠

آنها به دنبال چیزی رفته بودند آنها چیزی رو امتحان کرده بودند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون شرمساری و پشیمانی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بخش جداناپذیر چیزی شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

سوار شدن ، بالا پریدن ( وسیله نقلیه و. . . )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرخ و فلکی که با دست خود بچه ها چرخانده میشود و بچه ها بعد ازسرعت گرفتن آن سوارش میشوند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاطی پاتی صحبت کردن ، از این شاخه به اون شاخه ، از این موضوع به اون موضوع

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشتاق و سرحال بودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسکوت بودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسکوت ، ساکت شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

همین طور هم باید باشد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرعت گرفته ، شتاب گرفته ، آماده ، روشن ،

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Aptitude Heavenly Hardy Advantage

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف A_ aptitude H_heavenly H_hardy A__ advantage لیاقت - بی نظیر - مقاوم و سرسخت - برتری

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

My back is acting up کمرم دوباره گرفته عود کردن ، برگشت بیماری ، بازی در آوردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

واسه من سئواله

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحقیر شده ، مورد اهانت واقع شده ( صفت است )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور آشفته

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طرز تحقیرآمیز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کم نورتر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وابسته

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفیانه ، ناآشکار ، متضاد کلمه ی overtly

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکنیکی که فرد خودشیفته برای انکار کاری که انجام داده و نهایتاً فرد قربانی را مقصر جلوه دادن، اعمال میکند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوتاه آمدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی شکست قاطعانه و همراه با تحقیر هم میدهد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خرابکاری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جار زدن ، خبر پراکنی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

جارزدن ، حرفی را همه جاجار زدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غرق عالم هپروت شدن ، تو لاک خود فرو رفتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

down by questioning زیر سؤال بردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی مهم نیست بلکه. .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I cook up a bunch of chicken on Sunday من یک مرغ درسته را روز یکشنبه می پزم درسته ، قلمبه ، خوشه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم مستی که در bar دعوا راه میندازه ، گیلاس های مشروب رو می شکنه و صندلی ها رو به هم میزند و. . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم ایستا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حذف کردن ، از قلم انداختن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیشترین ، معمول ترین ، تکراری ترین ، بهترین

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام دریاچه ای در آمریکا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گره خورده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اجتماعی، طرفدار اجتماع

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گازدار کردن نوشابه ها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام برند در صنعت شکلات سازی که شکلات های مخصوص رژیمی و همچنین بادام زمینی و . . هم دارد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

روی آوردن به . . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیز میز ( ابزاری که گوینده نام آن را نمی داند ) چیز میز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویلا ، تفرجگاه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

راضی نگه داشتن کسی ( علیرغم میل درونی ) ، مطابق با میل بقیه رفتار کردن ، نظر کسی را جلب کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

تحمل کردن ، سازش کردن ، مدارا کردن ، کنار آمدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

آخرین مهلت حد و مرز ، خط قرمز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه وقت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه نگاهی رو درنظر گرفتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفکیک کردن مسائل ، باز کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دنبال کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارز ( صفت است ) �a presenting characteristic of depression یک ویژگی بارز از افسردگی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحریک پذیرانه، تکانش گری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکانشی ، تحریک پذیر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایداری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اجازه بدهید

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کورسو

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

اخلاق مداری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داد و بیداد کردن ، پاره کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشت زدن ، متلک پرانی ، تیکه انداختن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهینه سازی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فهمیدن ، درک کردن ، شیر فهم شدن ، شیر فهم کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تفکر قالب شده و کلیشه ای که منجر به پیش داوری های گمراه کننده است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای مورد . . . هم صدق میکند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ران چاق و تپل ران های ( پا ) عضلانی و چاق

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاید تقصیر منه، شاید من در اشتباه هستم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیش از حد واکنش نشان دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بینایی سنجی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مردن و جان دادن چشم پوشی کردن از چیزی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام سریال پلیسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون پشیمانی ، بی وقفه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساده گرفتن ، ساده انگاری ، از اهمیت چیزی کم کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

عکس العمل منفی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

که است . . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی ها مثل تو هستند ، مثل تو هم هستش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قدرتمند ( صفت است )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

احتمال داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در محدوده ای از. . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدون دلبستگی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

پس گرفتن ، برگرداندن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

به عنوان بخشی از این

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اهمال کار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حماقت، لوس بازی ، دیوونه بازی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شروع به داشتن استانداردها در عادات و رفتار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نفس افتادن ، نفس نفس زدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام زن ، نام جنس مؤنث

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موعظه گر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

, اجتماعی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی رمق کردن ، تهی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

هم معنی پشمک میدهد و هم معنی هر چیز ظاهراً جذابی که در واقع ، بی ارزش است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دور زدن ، مشغول شدن، حول یک محور چرخیدن ، سر کاری بودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کنار کشیدن سریع و رفتن از مکانی به سرعت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نون شکل گره ، یا چوب شور ( ترجیحاً شیرین )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوچکتر از اندازه ی استاندارد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

اخیراً ، به تازگی ، جدیدا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تا انتهای

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دستمزد خیلی بالا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی رسماً هم می دهد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

فقط به خاطر. . . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایستگاه جمع آوری ، محلی است که خدمه ی نجات قبل از سوار شدن به کشتی نجات همگی یک جا جمع میشوند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایستگاه جمع آوری ( لوازم ) محل جمع آوری ( مثلاً کمک های مالی و مردمی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از قبل چیدمان نشده ، از قبل برنامه ریزی نشده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

University of hard knocks آموزش از طریق تجربیات سخت زندگی ، تجربه کردن باعث یادگیری شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

راضی ، خرسند ( صفت است )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هندونه زیربغل کسی دادن ، تملق گویی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ظاهری ، نمایشی ، متظاهرانه ،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسلط باقی ماندن ، تسلط داشتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک سال کامل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آن وقت بود که. . . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه جوره

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

با انگشت اشاره کردن ، گناه راگردن کسی دیگر انداختن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تشریفات

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی باز کردن ، رلکس شدن و کاهش هم میدهد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به مشکل برخوردن ( در مورد کار و شغل )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وابسته به انسان ، مربوط به انسان ، Misanthropy ضدبشر ، مردم گریز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی که است . . . هم معنی میدهد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شماره یک

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

هر چه باداباد ، هر چی شد ، بدون پلن ، سر وته ش رو هم آوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

قدر ندانستن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دلیلِ، نشأت گرفته از

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کل موارد ، لپ کلام

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مؤاخذه کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در طول سالیان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پس از سالها ، با گذر سالها

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

باعث شدن ، رقم زدن یک اتفاق ، مشخص کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصالت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ظرفیت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حتی بهتر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناشی از ، موجب شده ، به موجبِ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

جستجوی توجه کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متخاصم ، جنگ طلب ، مخالف

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واکنش، عکس العمل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نزولی ، رو به کاهش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

از هر جهت ، از هر لحاظ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دفعات بیشتر ، مکرراً

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Narcissist میشود خودشیفته Narcissistic میشود خودشیفتگی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از قلم انداختن ، حذف کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بزرگ شده ، پرورش یافته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

جدول بندی شده ، ترسیم شده ، دارای مجوز رسمی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معاوضه ، مبادله ، معامله ، بده بستان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی نتیجه ای

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وزن بدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشکیل شده ، زیاد شده ، افزایش یافته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک ماه ، در طول یک ماه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تشکیل شده ، بیشتر شده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با تمام ِ. . . علیرغم. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای تأکید و به خصوص در عبارات تعجبی به کار میرود معنی خیلی و بسیار، هم میدهد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نتیجه رسیدن ، نتیجه دادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیر قابل درک ، غیر قابل فهم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ردیابی ، پیگیری ، بازتاب ردیابی کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکوک ( صفت است )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرایط کنونی ، شرایط فعلی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یک سر و گردن از بقیه بالاتر بودن ، برتری داشتن ، ارجحیت داشتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان یک الگو بودن ، نمونه بودن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود را جمع و جور کردن ، تلاش شدید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدا شدن ، پارگی ، دسر موز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

خیلی زیاد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آماده شدن برای ماندن در یک جایی برای مدت خیلی طولانی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

زیر و رو کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شمع کوبی ساختمان در عام عبارت تحقیر آمیز ی است که برای مردان همجنسگرا به کار برده شده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شمع کوبی ( ساختمان ، پل و. . ) ضربه محکم Pile driver هم یک اصطلاح تحقیر آمیز برای مرد همجنس گرا است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ضعیف ، فرتوت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با with معنی از جمله با . . . . میدهد Including with از جمله با. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارها و بارها مکرراً

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فریب خورده ( صفت است )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مورد خیانت قرار گرفته ( صفت )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترک کردن جایی ، بیرون آمدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

استخوان شانه ( ترقوه )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوران

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از تمرینات وزنه برداری است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از تمرینات وزنه برداری است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیم کشی شده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیوستگی ، استمرار ، ثبات

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکنواخت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

احساساتی شدن ، غمگین شدن ، غش کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزیّن شده، آذین بندی شده ( صفت ) تزیین شده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هدف قرار دادن، مهم و بااهمیت شمردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مدرک حیّ و حاضر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودنمایی کردن ، ابراز وجود کردن ، ادعای چیزی یا کاری را کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسته و پکیج دارای درب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فریب خورده ( صفت ) ، گول خورده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

منطقه ی بی طرف

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به پهنای جهان ، پهنه ی جهان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فلان و بهمان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ریشه دوانده منطقی ، عاقل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنار آمدن ، مواجه شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برون ریزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دنبالِ A being who is just out to satisfy drives and instincts موجودی که فقط به دنبال ارضای میل ها و غرایز است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحت . . . قرار گرفتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

معجزه ای کوچک

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

از قضا ( با طعنه )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هزینه در بر داشتن . عوارض به دنبال داشتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناشی از

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پردازش شده The authors have computerized hundreds of thousands of data نویسندگان صدها هزار اطلاعات را پردازش کرده اند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کی چه کاره است ؟ کی کیه ؟

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تأیید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابتذال ، بی ارزشی ، پستی ( اسم است )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محبوبیت ( اسم )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبتذل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ناگفته نماند. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ثمر داده است ، محصول دادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوباره اختراع کردن ، باز آفرینی کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

امان دادن ، معاف کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نه کمتر از کمتر از . . . نیست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نه بیشتر از ، بیشتر از . . نیست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در لاتین پدر مقدس

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در لاتین به معنای مبهم و نامطمئن می باشد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تمامیت خواه ، مستبد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام آموزگار یهودیان ( خاخام ) یه چیزی تو مایه های گورو در هندوییسم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قراربود که . . . من . . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برف وارفته ، برف شل وارفته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بپر توی اون ، بپر داخل ، برو توش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعتماد به پروردگار ، توسل به خدا ، توکل به خداوند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاکستان ها

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قابل وصول

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنجالی ، شدید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تجربه کردن در یک برهه ی زمانی خاص و سخت عبور کردن از یک مرحله ی شاق

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مورد نظر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نوعی ، یه جورایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

زیر بنا ، اساس ، پایه ، لایه ی زیرین

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساقی هم معنی میدهد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مکانی در شهر وین ، که صاحبان تاکستان، شراب ِ باغ خودشان را به مردم می فروشند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دانشجوی نخبه ، دانشجوی سرآمد، دانش پژوه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الکی ، با بیهودگی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

جایگاه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انجام شدن ، اجرا شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لبریز شدن ، لبریز کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعالی گرایانه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خداناباور ، ملحد ، بی دین ، منکر وجود خدا صفت به حساب می آید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

چوب لایه چرخ ، مانع ، حصار ، سنگی که باعث سکندری خوردن شخص شود ، سد راه ، عامل جلوگیری

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

خشک و سنگ شده From petrified footprints you may infer that dinosaurs have existed از جا پاهای سنگ شده ( حک شده ) شما ممکن است نتیجه گیری کنید که دای ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

باور داشتن ، معتقد بودن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فهمیدن ، درک کردن ، به دست آوردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاز گرفتن ( حیوانات ) The dog sometimes snaps at my finger سگ گاهی اوقات انگشت مرا به دندان می گیرد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در مقایسه با

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

یعنی ، چون ، به این معنی که ، در واقع

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشمول تر ، شامل تر ، فراگیر تر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیر قابل برآورد ، غیر قابل تخمین زدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیاسی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم راستا ، هماهنگ ، هم ردیف

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانگونه است برای. . . همانطور است برای . . . همانگونه است چون. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مختلط، سردرگم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موضوع سوژه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

پول تو جیبی ، توجه کردن ، التفات نمودن، در نظر گرفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موضع گیری کردن ، سو گیری کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موافقت کردن ، تأیید کردن ، آبونه شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام شهری در اسکاتلند و دانشگاهی به همین نام

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رشدی، مربوط به رشد developmental curve منحنی مربوط به رشد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نجات دهنده، ناجی Lord is saveth such as be of a contrite spirit پروردگار ، ناجی کسانی که روحیه ی توبه کار دارند می باشد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

همان cling است در زمان گذشته clung میشود یعنی چسبید به . . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام شخصیت اصلی زن در فاوست اثر گوته

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام اثری از گوته ( آلمانی )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبتلا ( صفت است ) مثال: contracting venereal diseases مبتلا به بیماریهای مقاربتی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای تنوع هم که شده. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نماینده ی چیزی بودن، نمایش دهنده و نشان دهنده چیزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سپس ، بعدش ، پس از آن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با همه ی ظواهر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مکتب پیشرو

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشخیص روانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوناگونی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشانگرها ، شاخص ها

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسلک ، آیین ، پیشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به نفعِ، به سود ِ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفحه نمایش ، غربالگری کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از روی تعصب، از روی کوته فکری و کوته بینی ، متعصبانه ، از روی خشکه اندیشی ، به دور از روشن فکری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگران کننده ( صفت ) نگران

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درخواست کننده ، داوطلب برای ورود به مکان مذهبی ، قائم مقام

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشاپیش ، از همان ابتدا ، از همان نگاه اول ، با احتمال اولیه It's not justified a priori to exclude people مستثنی کردن مردم در همان نگاه اول، قابل ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

با گذشت زمان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١١

موجب شدن ، عامل چیزی بودن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیان آور

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انسانی ، بشری It's a document humain یک سند انسانی است. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی حرکت ماندن ، آرام و ساکت ماندن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در شُرفِ انجام کاری ، در آستانه ی انجام دادن کاری یا روی دادن اتفاقی In my soul God is about to dig out the basis در روح من، خداوند در شُرفِ کندن اس ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

روزگاری ، زمانی ، یک روزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

همیشگی ، دائمی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی وقت پیش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وضعیت اسف بار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام دارویی که در کنترل کردن بیماری اسکیزوفرنی کاربرد دارد و تجویز می شود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی، به احتمال زیاد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به روش ، در مسیر . . In the proper way به روش مناسب ، در مسیر مناسب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یونس نبی Jonah , the prophet who was swallowed by the Whale 🐋🐋

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلعیده شده ( صفت )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درستش تبدیل کردن تبدیل کرده اند تبدیل کرده است و. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پدر خوانده ، پدر غیر بیولوژیکی که از نظر قانونی دارای صلاحیت نگهداری از کودک می باشد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

قابل بازگشت ، برگشت پذیر Nothing we have done in the past can be undone هیچ چیزی که ما در گذشته انجام داده ایم قابل بازگشت نیست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

درست مانند ، بعنوان مثال ، درست مثل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برایش ، برای آن فرد . .

پیشنهاد
٠

حل مشکل کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

محقق شده ( صفت )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تسکین دادن ، بی حس کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

disguise

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به ماهیت یک فیبر ، در عضلات گفته میشود ( در زیست شناسی )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موّاج ، موج دار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مشخص شده ، آشکار شده ، برجسته ، نشان دار شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

از طرفی ، متقابلاً

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینجا فعل محسوب میشود جای داده است، مستقرشدن، جا دادن Which even today houses most of the university clinics که حتی امروزه، بیشتر کلینیک های دانشگاه ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

جزء به جزء توضیح دادن موضوعی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pastoral ministry خدمات مشاوره ای

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اشتباه گرفتن چیزی ، چیزی را با یک چیز دیگر به اشتباه قاطی کردن ، سردر گم شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به هیچ وجه ، اصلأ ، به هیچ وجه من الوجود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با with می آید مثال: but wasn't this meaningfulness done away ?with at the moment at which his life was finished از بین رفتن ، از بین بردن ، حذف شد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احترام زیادی قائل شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

به منزله ی ، معادل با

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفتار درمانگر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی خرمن هم میده A shock of corn cometh in his season خرمن ذرت در فصلش ظاهر میشود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ( یه جورایی به عنوان. . . ) هم میده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شبیه به ، مثل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غرق گناه شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهره برداری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

لغو کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مطرح کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجروح کرد با bless به معنای برکت بخشیدن اشتباه گرفته نشود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به لطف و عنایت پروردگار ، به لطف و مرحمت الهی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

و همین جور ادامه داره ، و غیره

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بدون آمادگی قبلی مطلبی را سر هم کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذرا بودن ، زودگذر بودن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

جایگاه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در جریان ، در جهت ، در طی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در جریان. .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرزبندی بین کشورهای تحت سلطه شوروی سابق و کشورهای اروپای غربی مثل مرز بین آلمان شرقی و آلمان غربی که بعدها از بین رفت و پرده ی آهنین نامیده میشد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در آن زمان ، در آنجا ، آن وقت ، در آن هنگام ، در آن موضع

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در این باره ، راجع به این

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

نیازی به گفتن نیست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تا جاییکه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جسمانی ، بیماری که منشأ آن جسمانی است و هیچ ارتباطی با روح و اندیشه فرد بیمار ندارد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روان رنجوری با منشأ اندیشه ی بیمار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

با ریشه و منشأ روانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انسانیت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرطی شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصر ، بی امان ، سمج

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیگیری نکردن یک مجازات یا بدهی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تمرکززدایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مکمل ، تکمیل کننده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علتی، سببی، مربوط به علت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

شیرین رضایی بدون . . . . بهتره ، بدون چیزی بهتر بودن

پیشنهاد
٠

شیرین رضایی کمک کردن به چیزی یا موضوعی به درد چیزی خوردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی وابسته به فیزیولوژی عصبی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شیرین رضایی تحت چیزی قرار گرفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی نام منطقه ای در امریکا ( در میشیگان ) که بیمارستانی به همین نام آنجا وجود دارد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی اندازه نیست . مناسب نیست . در چارچوب قرار نمی گیرد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شیرین رضایی پیشی گرفته ، جلو افتاده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی به این ترتیب ، به این مضمون ، با در نظر گرفتن این موضوع ، به همین خاطر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی ساخته شده ، متشکل ، ساختار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شیرین رضایی شوخ طبعانه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی متوسل شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی دارای لکنت زبان ، لکنت داشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی جیب خالی ، بی پول

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی as to = with regard to راجع به ، درباره ی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شیرین رضایی درباره ، راجع به

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی مطرح شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی If not present اگر وجود نداشته باشد Not present وجود نداشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی به همین ترتیب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی نشأت گرفته از انتظار ، پیش زمینه ای از یک حالت انتظاری ، مقدمه وقوع اتفاق در ذهن فرد که معمولاً به وقوع واقعی اتفاق منجر میشود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی قصد تناقض در معنا درمانی ( logotherapy ) یک روش درمانی است که درمانگر از بیمار میخواهد ترس های خودش را و یا وسواس اجباری خود را بیشتر نش ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی دور باطل ( شرایطی که پی در پی تکرار شود )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی در کنارش ، در کنار آن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی بقیه ، دیگری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی نام کمدین مشهور اتریشی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی در ابن صورت ، اصلأ ?For that matter the meaning of possessing money در این صورت معنی پول داشتن چیست ؟

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی فعال بودن بیش از حد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی پیش رو ، رودررو

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بدم نمی آید. اهمیتی نمی دهم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی پوچ گرایی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی تبدیل کرده اند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی مربوط به خدا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی بعلاوه ، افزون بر این

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای truth و حقیقت است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی ارادی و از روی اراده چون معنای reflective یعنی انعکاسی و به طور غیر ارادی است پس unreflective یعنی ارادی و خود آگاه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی صفت است. به معنای مغایر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

شیرین رضایی Oedipal complex عقده ادیپ ( در روانشناسی )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی چیزی به غیر از

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی به معنای اسباب و اشیاء است شیء، چیز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی به صورت جسم در آوردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی نسبیت گرایی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شیرین رضایی صفت است و به معنای رو به زوال ، در حال فروپاشی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی سرهم بندی کردن لحظه ای و مقطعی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی به جرأت می توان گفت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی گرفتن ، برگزار شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی سنت گرایی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی فراهم شده ( از قبل تدارک دیده و فراهم شده )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی قابل مبادله

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی Correctional institution مؤسسه اصلاح و تربیت ( کانون اصلاح و تربیت )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی در غیر اینصورت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی خاطر نشان کردن به موضوعی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی واژه ای لاتین به معنای آگاه نبودن انسان، ( نمیدانم و نخواهم دانست ) از ابتدای زندگی تا زمانی که در بستر مرگ قرار دارد و این ندانستن هموا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی اشتباه گرفته شده. سر در گم شده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی متکلم، راوی ، کسی که نظرات مردم ( نوشته شده در برگه ای از کاغذ ) را به سخنران سالن ، منتقل کند و با صدای بلند خوانده شود تا سخنران پاسخ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی نادیده گرفته شده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی کلیات

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی مسئولیت پذیر بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی با حالت از خود راضی و حق به جانب مثال : they smugly smiled

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی کم توقع ، غیر مسئول

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی در کمترین زمان ممکن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی مراحل تکامل روانی انسان از کودکی تا بلوغ کامل روانی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی استنباط شده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی تحت کنترل قرار گرفته

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی ۱. سیستم انجام دادن کاری، با تکیه بر اقدامات داوطلبانه ۲. تئوری که اراده و اختیار انسان را ، عاملی غالب در جهان می پندارد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی مدرک ، اثبات ، سند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی مسکن درد ، آرام بخش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی اصل راهنما

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی از گونه ی، از نوع ، از طبقه ی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شیرین رضایی سر از جایی در آوردن مثال: The shortcut winds up as a blind alley

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی راجع به ، درباره ی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی در بر گرفتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شیرین رضایی مطابق با

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی فقر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی به این مضمون He makes a parallel statement to the effect او یک بیانیه در همان راستا ارائه می دهد به این مضمون که. . . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی یکنواخت ، یک دست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

شیرین رضایی محرک ها ( جمع می باشد )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی نامربوط ( حرف اضافه ) ، بی ربط

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی به حد اعلا رسیدن ، تجربه های فراتر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی لحظه وجد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی خود شکوفایی _ تحقق دادن خود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی چی به چی هست ؟ تشخیص دادن تفاوت ها

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شیرین رضایی ناپدید شدن و به تدریج رنگ باختن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی گم کردن هدف ، از دست دادن هدف ، غافل شدن از هدف ، دور شدن از میدان دید

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی در مرتبه ودر درجه ی دوم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شیرین رضایی اصلاحات

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرین رضایی اعلام شده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام روانشناس آلمانی در زمینه پاتولوژی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی یک کلمه ی آلمانی به معنای دنیوی و unwelt هم متضاد آن ، به معنای غیر دنیایی می باشد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی بستگی به شما دارد که. . . .

پیشنهاد
٠

شیرین رضایی اگر دلیل دیگری وجود نداشته باشد مگر . . . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی نام یک نوع آنتی بیوتیک است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin مسخ شخصیت شده ، از خود جدا شده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Shirin احاطه کننده ، در برگیرنده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Shirin فراگیر شدن ، غالب شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin وسط حرف کسی پریدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Shirin جمع phenomenon می باشد به معنی پدیده ها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Shirin مورد نظر بودن Spiritual is meant without a religious connotation معنوی ، بدون معنای ضمنی مذهبی مورد نظر است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin به زبان آلمانی میشه لایه و سطح

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin بیش از حد عمومیت داده شده به موضوعی بیش از حد نتیجه گیری کلی گرفته شده از موضوعی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin Biology یعنی زیست شناسی ولی Biologism یعنی زیستی نگری که یک اصطلاح در روانشناسی است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin اندیشه شناختی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin رو به راهش کن ، بسازش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin بسازش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin سفارش شما حاضر است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Shirin رییس ( خودمونی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Shirin بعید به نظر می رسد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

Shirin برعکس

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin توسط مرحوم ، به وسیله ی خدا بیامرز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin اگر به عنوان فعل استفاده شود معنی متحدشدن و یکی شدن می دهد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Shirin برانگیخته ، خشمگین

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin به طرز دیوانه وار خوشحال . در اوج خوشحالی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin چرخیدن و دور زدن برای همه کافی بودن و به همه رسیدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Shirin این قدر باارزش که نمیشه براش قیمت تعیین کرد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin حق دادن به کسی ، یک حقی به کسی دادن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shirin چه چیز برای شما خوب است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Shirin حد و مرز گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin یک مقدار ، از توی چشم بودن فاصله گرفتن و عمدا عقب نشینی کردن به خاطر موقعیت های خاص دیگری.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin به طور گسترده و زیاد، با اشاره صحبت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Shirin محبوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Shirin زودتر ، پیشاپیش ، از قبل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin حقوق گمرکی را تسویه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin آدم فروتن و ساده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin اهداکننده عضو بدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin جمع و جور کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin نام خواننده آمریکایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin مواد معدنی و ریز مغذی ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

I went on to say من ادامه دادم به گفتن. . ادامه دادن ، گذشته ی go on

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Shirin پاپوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin تا اینکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin تظاهر کردن به انجام عملی بدون اشتیاق شبیه سازی کردن عملی

پیشنهاد

Shirin همون اصطلاح که آدم باید با کفش یکی دیگه راه بره تا بفهمه چه اتفاقی توی زندگیش افتاده . خود را جای اون فرد گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Shirin هم ذات پنداری کردن هم معنی میدهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin قبل از پایان By the end of the year he'd earned more merit cards than any pupil in the school's history قبل از پایان سال، او بیشتر از هر دانش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin از قضا ، بر حسب سرنوشت ، دست بر قضا ، دست سرنوشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin مراقب و نگران ( صفت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin حمل شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin ذهن آسوده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin گپ زدن دور همی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin آزرده خاطر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin کلوپ شبانه ، کاباره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin نام دخترانه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirt آدم آویزون ، کسی که مسئولیت پذیر نیست و از بقیه تغذیه میکند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Shirin با انگیزه و با رغبت ( صفت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin There are enormous pressure pulling us away from people نیروی عظیمی وجود دارد که ما را از مردم دور می کند دور کردن معنی میدهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Shirin خود را باختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin معنی رد کردن و نپذیرفتن هم می دهد You be prepared for the occasional knock back شما آماده باش برای مورد پذیرش قرار نگرفتن های گاه و بیگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

Shirin محقق شده و رضایت بخش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin ماهیت دلسوزانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin دست از تنبلی بردار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Shirin b از پس کاری برآمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Shirin احساس چیزی در کسی به وجود آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin Life got in the way یعنی مشغول و درگیر زندگی شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin رسیدن به آن و دریافت کردنش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin نوعی شیرینی ( پای ) که با گردوی آمریکایی طبخ میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin چشم به راه بودن منتظر چیزی یا کسی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin oozing with confidence یعنی اعتماد به نفس از سر و روی کسی باریدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin اوضاع را کنترل کردن و سر و سامان دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin خیالش راحته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin They are friendly on their own terms آنها نسبت به شرایط خودشان دوستانه هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Shirin نام داروی مخدر برای تسکین درد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin قسم خوردن ( گذشته )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Shirin برگشتن دوباره به یک موضوع و مطرح کردن دوباره آن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin انصافاً هم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin In keeping with the reader's reasonable expectations مطابق با انتظارات معقول خواننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin غان و غون کردن نامفهوم حرف زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin خودخوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin پرخوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin هر لحظه ، آماده دعوا بودن و دنبال بهانه گشتن برای دعوا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin شرافتمندانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin برتر ، درجه یک ، منتخب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin نام یک انسان شناس ( anthropologist ) سوییسی Johann Jakob Bachofen

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Shirin منفعل و بی اراده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Shirin عبور کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Shirin آموختن مهارت جدید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin تحمیل کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin نام یکی از قبیله های سرخ پوستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin ساکنان جزایر اقیانوس آرام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Shirin تغییر جنسیت دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin بالا قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin یعنی تا سر حد ممکن پیش بردن یا انجام دادن کاری یا چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin جمعیت کثیری از انبوهی از جمعیت کاملی از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Shirin تقویت شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin نشریه هایی که کتاب های ممنوع شده و قدغن را در زمان کمونیست شوروی پنهانی چاپ میکردند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin روزنامه نگاری که یک سری مقالات راجع به تخریب شوروی نسبت به جماعت دهقان انتشار کرد ( در زمان جنگ دوم جهانی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin انگلی ، انگل طور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin بریتانیایی ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin محدود کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin نام تجاری اولین نوار بهداشتی کاربردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin childcare یعنی مهد کودک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin نام یک دانشگاه معتبر در کانادا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin فشار شدید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin بدون نشان دادن احساسات ، با سردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Shirin در حال حاضر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin شلیک کرد The boy who shot up Columbine High School

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin دو آزاد و با پارکور فرق دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin مطرح شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Shirin جمع آوری کردن ، گرد آوری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Shirin چمباتمه زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin از شر چیزی خلاص شدن . همان get rid of است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Shirin ابراز وجود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Shirin از سوی دیگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Shirin در حال حاضر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Shirin دور شدن ، از بین رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Shirin جنگ تمام عیار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Shirin جاری شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin به طور گیج کننده و سرسام آور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حریف موذی _ حریف شیطانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حق داشتن و بر حق بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پولی مثل یارانه که دولت می پردازد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیرین آشفته شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیرین بدون آشفتگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیرین به طور شفاف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شیرین It takes nothing into account هیچ چیزی را در نظر نمی گیرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شیرین چرا معنای corporate و incorporate در abadis مشابه هم است؟؟ هر دو معنی یکی شده و یکپارچگی می دهند ؟؟؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شیرین به خودی خود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیرین اردوگاه کار که یهودیان توسط نازی ها کشته شدند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیرین مصیبت زده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیرین مطرح شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیرین قید رهبانی و معنوی بودن را زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Shirin شکل گرفتن ، تشکیل شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Shirin روان تکانشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin از ته دل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shirin سالهای پیش رو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متوقف شدن به طور موقت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در آن مورد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیرین رضایی I'd rather be on a beach in Mexico with my girlfriend من ترجیح میدهم با دوست دخترم در ساحل مکزیک باشم یعنی من ترجیح میدهم باشم. . . I' ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مهار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دچار شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

غافلگیر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نادیده گرفتن و چشم پوشی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نامقید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

میله هابی که در بعضی پارک ها برای کودکان تعبیه شده برای آویزان شدن و تفریح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تشنه ی چیزی بودن و برای چیزی اشتیاق سیری ناپذیر داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Froot _loops نوجوانان همجنس گرا یا همان ال جی بی تی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اعجوبه ریاضی. نبوغ ریاضی داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این کلمه برای تشویق به کار میرود مثل احسنت یا بارک الله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از بین بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عمارت ساخته شده با تخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Subjugation معنی اطاعت نمی دهد برعکس به معنی چیرگی و استیلا و تحت کنترل در آوردن است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نپذیرفته شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Subjugation معنی اطاعت نمی دهد چون اطاعت یعنی فرمان برداری و برعکس ، این لغت به معنای چیرگی و تحت سلطه و کنترل قرار دادن است و معنی برتری هم می دهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

به زور و به سختی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیش از حد متجاوز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جلو بردن کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از موضوعی برداشت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خارج شده. ساطع شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

افزایش شدید و ناگهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرعی و سطح پایین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مزمن . If things do not improve , we become chronically depressed اگر اوضاع بهتر نشود ما دچار افسردگی مزمن می شویم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به میوه ی درخت کاکتوس همtuna گفته میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقاومت کردن در برابر تغییر