تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

وارث مسلم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

رودهایی که همیشه قابل کشتی رانی هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

رودهایی که در فصل هایی از سال قابل کشتی رانی اند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

ستارگانی که در زمان و مکان خاصی قابل رؤیت اند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

ستارگانی که همیشه قابل رؤیت هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

1️⃣📌 نقش: �حرف اضافه� 📌 معنی: �کنارِ. . . ، نزدیکِ. . . � Example: The cat was sitting beside the fireplace 🔸گربه کنارِ شومینه نشسته بود. _______ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پیشینه تحقیق شامل کتاب ها و مقاله هایی به کار می برند پیشینه مبانی نظری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

تا نبینم، باور نمی کنم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

آدم زود جوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

فراموش کردن شخصی که دوستش داشتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

قرار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

رابطه از راه دور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

هر چیزی که در بازه زمانی خاص مد شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

فراگیر شدن چیزی و به افراد منتقل شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

حسی که از چیزی یا کسی می گیریم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

با عقل جور درآمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

کولی بازی درآوردن، غرغرو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

دنبال تایید شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

سمی، کسی که رفتار نرمالی نداره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

نوعی شیر آب مخصوص است که بالای انواع اجاق گاز ازجمله اجاق گاز رومیزی، نصب می شود و این امکان را فراهم می آورد که ظروف و قابلمه های آشپزخانه را بدون ج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

قانون سالاری صحیح است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

حکومت قانون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

داده کاوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تعاون

پیشنهاد
٢٢

پشمِ بهاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

خودآسیب زنی/ خودزنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

یک بار برای همیشه Example: We have to decide, once and for all, whether we want to ask Dad for money. 🔸یک بار برای همیشه باید تصمیم بگیریم که آیا ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

به جز. . . Example: The general was an unattractive man to all but his most ardent admirers. 🔸ژنرال نزد هیچکس محبوب نبود جز هواداران سرسخت خودش.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

با وجود همه اینها، به رغم همه اینها Example: He was a nice man for all that 🔸با وجود همه اینها، مرد خوبی بود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

پیش از هر چیز. . . Example: First of all, I’d like to ask you a few questions. 🔸پیش از هر چیز، می خواهم چند سؤال از تو بپرسم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اصلاً، ابداً Example: He's had no food at all 🔸اصلاً لب به غذا نزده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

بالاتر از همه، از همه مهم تر Example: Above all, I'd like to thank my family. 🔸از همه چیز مهم تر آنکه ممنونِ خانواده ام هستم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بالاتر از همه، از همه مهم تر Example: Above all, I'd like to thank my family. 🔸از همه چیز مهم تر آنکه ممنونِ خانواده ام هستم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

گردشگر فضا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

[زیست شناسی] بندپایان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

( ژنتیک ) توالی یابی ژن ( ها )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧٠

نژاد برتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

موهام رو توی آسیاب سفید نکردم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

انسان جایز الخطاست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

دور از جون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

تعریف از خودم نباشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

شتر دیدی ندیدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

درباره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

از دیرباز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

1️⃣🖍 بررسی کردن با دقت و جزییات Examples: The security personnel will go through your bags at the airport. نیروهای حراست همه چمدان ها را در فرودگاه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

جمجمه شناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

از ازل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پیشرفت فردی