پیشنهادهای یویو (٩٨٧)
شاخه
هیئت مدیره
وابسته - مرتبط - علاقه مند
تحصیل، خرید
حساب های دریافتنی
پاک، کاملاً، درست You did forget my birthday. ▫️پاک جشنِ تولد مرا فراموش کردی.
راستی، به درستی، به راستی که . A little knowledge does seem to be a dangerous thing ▫️ دانشِ اندک به راستی چیز خطرناکی است.
مسلماً، حتماً، به طور حتم، واقعاً، معلوم است که. . . ، بی گمان، بی چون وچرا، People do make mistakes. ▫️ انسان مسلماً مرتکب اشتباه می شود. I do fe ...
Consist of verb - ing 📌توضیح: زمانی که قصد داریم بگوییم چیزی متشکل از چند چیز دیگر است، از این ساختار استفاده می کنیم. Example: The plan consists ...
Consist with 📌 نقش: فعل 📌 معانی: 1 ) سازگار بودن با چیزی ( در تناقض نبودن با چیزی ) 2 ) هم خوان بودن با چیزی 3 ) فرق نداشتن با چیزی/ یکی بودن E ...
Consist of 📌 نقش: فعل 📌 معانی: 1 ) متشکل بودن از چیزی 2 ) شامل چیزی بودن Example: The team consists of four Europeans and two Americans. 🔸این گ ...
Consist in 📌 نقش: فعل 📌 معانی: 1 ) وابسته بودن به 2 ) جز لاینفک چیزی بودن، 3 ) . . . یعنی. . . . Example: For her, happiness consists in watching ...
دگر آرایی
دگر آرایی
بازنگاری
to go for= to like/ to choose پسندیدن، خوش آمدن، دوست داشتن . I don't go for coffee قهوه دوست ندارم. ?What sort of men do you go for از چه مردهایی ...
سبز، سبزرنگ، زمردی سرسبز، خرم نرسیده، کال، نارس بی تجربه، تازه کار، ساده لوح کمتر آسیب رسان به محیط زیست
ENFP نوعی تیپ شخصیتی Extroverted= برونگرا Intuitive= شهودی Feeling= حسی Perceiving= ادراکی پس میشه تیپِ رونگرا، شهودی، احساسی، ادراکی
توجه همگان
معلوم شدن
ویرایش سازمانی، ارزیاب
در متون روان شناسی به معنای: مراجع، درمانجو، بیمار
نمایه، شاخص
نسخه پردازی
برنامهٔ آبادانی
عمران منطقه ای
آبادانی شهر
رهیافت پرورشی
پرورش ذهن
توسعه ی اقتصادی
سن بالندگی
کشورهای در حال توسعه
مجال، فرصت
دست وپنجه نرم کردن با، مقابله کردن با
نامیسر، ناممکن
حسن ختام
ناخواسته، ندانسته
ز رویِ غریزه، به حکمِ غریزه، بنا به غریزه
وظیفه ای که بادقت اجرا شده است
چه بهتر که
در حرفه یِ خود، مطابق ضوابط حرفه ای