پیشنهاد‌های محمد فروزانی (٧٨٨)

بازدید
١,٩٨٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

illation /ɪˈleɪʃən/ ( n - rare or archaic ) – meaning: inference. استنباط؛ استنتاج؛ نتیجه گیری Example 1: 👇 Thus, proper accidents are authenticall ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Whillikers /ˈhwɪlɪkərz, ˈwɪl - / ( interjection, informal ) – meaning: used as an intensive after gee or golly gee to express astonishment, amusement ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Cachinnate /ˈk�kɪˌneɪt/ ( v - intr. , rare ) – meaning to laugh loudly and immoderately. خندیدن با صدای بلند و بی حد و حصر؛ هر هر خندیدن؛ قهقه زدن؛ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این کلمه که قدیمی شده است و شاید منسوخ باشد، هم صفت است و هم قید. ابتدا سه تعریف مربوط به نقش صفت این لغت و سپس یک تعریف مربوط به نقش قیدی آن همراه ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Skiplagging /ˈskɪpˌl�gɪŋ/ ( n ) – meaning: the practice of booking an itinerary where the stopover is the actual and intended destination of the trav ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Cahors /k��r/ – meaning: a red wine made from grapes grown in or around the town of Cahors in the Lot department of southern France. شراب قرمز ی است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Cointreau /ˈkwɑːntrəʊ/ ( n - trademark ) a colorless liqueur with orange flavouring ( New Oxford American Dictionary ) نام تجاریِ مشروبی بی رنگ با ط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Chianti /kiˈɑnti, - ˈ�n - / ( n - mass, pl Chiantis ) – meaning: a dry red Italian wine produced in Tuscany ( New Oxford American Dictionary ) شراب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Jouissance /ʒuiˈsɑns OR ʒwisɑ̃ns/ ( n - formal ) – meaning: physical or intellectual pleasure, delight, or ecstasy. ( New Oxford American Dictionary ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Tinkly /ˈtɪŋkəli/ ( adj ) – meaning: having a light, clear ringing sound دارای صدای طنین انداز ؛ زنگدار ؛ جرنگ جرنگی Example 1: 👇 When I told the jo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Deviled /ˈdɛvld/ ( adj ) – meaning: cooked in a thick liquid containing hot spices غذایی که در مایعی غلیظ حاوی ادویه های تند و داغ پخته شود. Example ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

On/at the periphery - meaning: a marginal or secondary position in, or aspect of, a group, subject, or sphere of activity. موقعیت حاشیه ای یا فرعی د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

این لغت در دیکشنری کالینز دارای سه تعریف ( معنا ) است. دو معنی اول توسط دوستان عزیز یا پیشنهادهای خود سایت مطرح شده است اما معنی سوم قابل تأمل است: 3 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نکته ای که در رابطه با این کلمه قابل ذکر است این است که این کلمه اسم هم می تواند باشد و فقط صفت نیست. ترجمه ی دوستان عزیز غالباً در معنای صفتی این کل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Desuetude /ˈdɛswəˌt ( j ) ud/ ( n - formal ) – meaning: the condition of not being in use or practice; disuse. عدم استفاده؛ از کاربری افتاده؛ از مد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Be or It’s ( someone’s or your ) call – meaning: it is up to that person/you to make a decision on, a judgement or prediction about something. تصمیم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این عبارت یا اصطلاح دارای چهار تعریف بر اساس دیکشنری ها مختلف است: In tow /ɪn ˈtəʊ/ ( idiom ) – meaning: 1. ( also, on tow ) being towed by another v ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Firkin /ˈfɜrkɪn/ ( n ) – meaning: a small wooden barrel or similar container for butter, lard, etc. چلیک یا بشکه کوچک چوبی یا هر نوع ظرف مشابه برای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Omnia vincit amor /ˈɒmniə ˈvɪn sɪt ˈeɪmɔr/ ( Latin ) – meaning: love conquers all. عشق همه چیز را تسخیر می کند؛ عشق فاتح میدان است؛ عشق بر هر چیزی چ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Gallimaufry /ˌɡ�ləˈmɔfri/ ( n - pl gallimaufries ) – meaning 1. a confused jumble or medley of things; hotchpotch. در هم آمیختگی؛ در هم و برهم؛ آش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بر اساس دو تعریف از این کلمه در دیکشنری های انگلیسی، دو گروه معنایی زیر که به دو حوزه ی معناییِ متفاوت اما مرتبط با هم هستند پیشنهاد می شود: ۱ - جنج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ممنون از محبت و لطفت سعید جان. لحظه ای تردید نکن که من هم از دوستان و عزیزان از جمله شما یاد گرفته ام و یاد خواهم گرفت. کم حوصلگی ها و بی دقتی ها را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

go down the pan ( Brit. Informal ) – meaning: fail utterly or be destroyed. شکست مطلق خوردن؛ نتیجه ندادن؛ منجر به به نتیجه ی مورد انتظار نشدن؛ سقوط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آقای امدادی نازنین، علت حذف متن فارسی، دیسلایک شما دوست عزیز است. اخیرا سایت آبادیس متون بلندی را که دیسلایک می خورند حذف می کند اگر چه من خودم هنوز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نکته اول در مورد این لغت این است که سه تلفظ مختلف دارد. نکته دوم اینکه خیلی اوقات در بافت و محیط شوخی یا هزل کلامی بکار می رود. نکته آخر اینکه عمدتاً ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آقای امدادی عزیز، مطمئن هستم شما از بار معنایی در دو شکل سمنتیک و پرگمتیک و یا decontextualized meaning در تقابل با contextualized meaning مطلع هستی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

علاوه بر معانی پیشنهادی توسط کاربران عزیز، یکی از معانی که در اکثر دیکشنریٔها از جمله دیکشنری کالینز و دیکشنری زیر ذکر شده است و در راستای معانی پیشن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Lousily /ˈlaʊzəli/ ( adv ) – meaning: very badly; poorly; in an unsatisfactory way. بسیار بد؛ به شکلی ضعیف؛ به صورتی نامطلوب Example 1: 👇 The new t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Serenata /ˌsɛrəˈnɑːtə/ ( n - Music ) meaning: a cantata with a pastoral subject. ( NEW OXFORD AMERICAN DICTIONARY ) یک کانتاتا با موضوع شبانی. خود ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Cantata /k�nˈtɑːtə/ ( n ) – meaning: a choral composition, either sacred resembling a short oratorio or secular, as a lyric drama set to music but n ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Scherzando /skəːtˈsandəʊ/ ( Music ) – meaning: 1. ( adv ) in a playful manner. ( در موسیقی ) نواختنی که به شکل سر زنده، شاد، جنب و جوش آور یا پرنشا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Cassock /ˈk�sək/ ( n - Christianity ) an ankle - length garment, usually black, worn by priests and choristers. لباسی تا قوزک پا، معمولاً سیاه، که ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Slouch hat /ˈslaʊtʃ h�t/ ( n ) – meaning: a hat with a wide flexible brim. کلاهی با لبه ی پهن و انعطاف پذیر. Example 1: 👇 In his Kojak trench coat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Hireling /ˈhaɪərlɪŋ/ ( n - derogatory ) - meaning: a person who works only for money, esp one paid to do something unpleasant شخصی که فقط برای پول کا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

این کلمه چهار تعریف اصلی و یک تعریف بعنوان گروه واژه ( در شکل عبارت یا اصطلاح ) دارد. آنچه در زیر می آید تعریفِ ( غیر فنی: معنیِ ) دوم ِاین کلمه بر ط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Defy the odds – meaning: achieve something that is or seems to be highly improbable. ( NEW OXFORD AMERICAN DICTIONARY ) دستیابی به چیزی که یا بسیار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

See of Rome : another term for Holy See: /həʊlɪ ˈsiː/ the papacy or the papal court; those associated with the Pope in the government of the Roman C ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Creep up on someone – meaning: move slowly and carefully towards someone in order to avoid being heard or noticed by them. به آرامی و با احتیاط کسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Saguaro /səˈɡwɑːrəʊ; səˈwɑːrəʊ/; also, saguaro cactus or sahuaro /səˈwɑːrəʊ/ ( n - pl saguaros ) – meaning: a giant cactus which can grow to 20 mete ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Unputdownable /ˌʌnpʊtˈdaʊnəbəl/ ( adj ) – meaning: ( of a book, esp a novel ) so gripping as to be read right through at one sitting. ( یک کتاب یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

از میان حدود ۲۴ تعریف ( و یا معنیِ ) این کلمه یکی از معانی خاص و در عین حال کاربردی آن، تعریف یا معنی زیر است: پیشنهاد دادن یک پروپوزال ( یا توصیه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Contabescent /ˌkɒntəˈbɛsənt/ ( adj - botany ) unable to produce pollen. گیاهی که قادر به تولید گرده ( برای جفت گیری یا بارداری ) نیست. Example: 👇 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دو معنی که در بین معانی کاربران عزیز نیست در دیکشنری زیر که لینک آن نیز داده شده ذکر شده است: New Oxford American Dictionary ⤵️ 1. enroll as ready f ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Kinkeeping /ˈkɪnˌkipɪŋ/ ( n ) – meaning: the labor involved in maintaining and enhancing family ties, including organizing social occasions, remember ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

End in smoke – meaning: to come to nothing or to not produce good results. به هیچ نتیجه ی مفیدی نرسیدن؛ باد هوا شدن؛ بی ثمر شدن؛ دود هوا شدن؛ بر باد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Call into play - meaning: require to be put to use بکار گرفتن؛ دخیل کردن؛ وارد عمل کردن؛ وارد بازی کردن Example 1: 👇 The exercise brings many skills ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Cherubic /tʃɪˈruːbɪk/ ( adj ) – meaning: having the innocence or plump prettiness of a young child; angelic; innocent; sweet. اشاره به معصومیت یا ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه هم اسم است و هم فعل:🔰 Fard /fɑːrd/ – meanings: 1. ( n ) facial cosmetics. لوازم آرایش صورت. Example: 👇 Rouge and lipstick are two examp ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

to be so well known for a particular quality that one’s name is used to represent that quality; the epitome of; prime example of; perfect example of; ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Perorate /ˈpɛrəˌreɪt/ ( v - intr ) – meaning: 1. to speak at length, esp in a formal manner طولانی صحبت کردن مخصوصاً به صورت رسمی؛ نطق مفصل؛ سخنرانی ...