abut

/əˈbət//əˈbʌt/

معنی: متصل بودن یا شدن، مماس بودن، مجاور بودن
معانی دیگر: متصل بودن، تلاقی کردن، در یک انتها با چیزی تماس داشتن (با on)، یا روی چیزی قرار گرفتن (با upon)، هم مرز بودن، جفت بودن، نزدیک بودن، خوردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to adjoin or press against; be next to; border on.
مترادف: adjoin, border, join, touch
مشابه: butt, butt, kiss, neighbor, verge

- Our neighborhood abuts the park.
[ترجمه گوگل] محله ما در کنار پارک است
[ترجمه ترگمان] همسایگی ما، کنار پارک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The back garden abuts a stone wall.
[ترجمه گوگل] باغ پشتی به دیوار سنگی نزدیک است
[ترجمه ترگمان] حیاط پشتی، کنار دیوار سنگی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: abuts, abutting, abutted
• : تعریف: to touch along a common line or surface; come in contact (often fol. by "on", "upon," or "against").
مترادف: adjoin, butt, meet, touch
مشابه: border on, bound, butt, join, kiss, neighbor, verge

- In a city, buildings often abut.
[ترجمه sakineh tebbi] در یک شهر، خانه ها اغلب در کنار هم هستند.
|
[ترجمه گوگل] در یک شهر، ساختمان ها اغلب به هم نزدیک می شوند
[ترجمه ترگمان] در شهری، ساختمان ها اغلب تاریک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The property for the new hospsital abuts on a parcel of land used for farming.
[ترجمه sakineh tebbi] زمین بیمارستان در مجاورت تعدادی زمین کشاورزی قرار دارد.
|
[ترجمه گوگل] ملک بیمارستان جدید در یک قطعه زمین که برای کشاورزی استفاده می شود قرار دارد
[ترجمه ترگمان] دارایی the جدید در بسته ای از زمین مورد استفاده برای کشاورزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. This piece of land abuts on a street.
[ترجمه گوگل]این قطعه زمین در یک خیابان قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این قطعه زمین در خیابان قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our school abuts on a hospital.
[ترجمه sakineh tebbi] مدرسه ما در مجاورت بیمارستان است.
|
[ترجمه گوگل]مدرسه ما به یک بیمارستان نزدیک است
[ترجمه ترگمان]مدرسه ما در بیمارستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His land abuts on the motorway.
[ترجمه sakineh tebbi] زمین او کنار بزرگراه است.
|
[ترجمه گوگل]زمین او به بزرگراه نزدیک است
[ترجمه ترگمان]فرود او در اتوبان قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mexico abuts some of the richest parts of the United States.
[ترجمه گوگل]مکزیک در کنار برخی از ثروتمندترین بخش های ایالات متحده قرار دارد
[ترجمه ترگمان]مکزیک برخی از ثروتمندترین قسمت های ایالات متحده را به خود اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our house abuts on the church.
[ترجمه گوگل]خانه ما به کلیسا نزدیک است
[ترجمه ترگمان]خانه ما در کلیسا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The garden abutted on to an orchard.
[ترجمه گوگل]باغ به یک باغ میوه نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]باغ به یک باغ میوه پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our stable abuts against his dwelling.
[ترجمه گوگل]اصطبل ما در مقابل خانه او قرار دارد
[ترجمه ترگمان] طویله ما در مقابل خونه - ش قرار داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The republic abuts on the lake.
[ترجمه گوگل]جمهوری بر روی دریاچه قرار دارد
[ترجمه ترگمان]جمهوری بر روی دریاچه خودنمایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Their house abutted the police station.
[ترجمه گوگل]خانه آنها به کلانتری نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]خانه آن ها اداره پلیس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The house abuts against the mountain side.
[ترجمه گوگل]خانه در کنار کوه قرار دارد
[ترجمه ترگمان]خانه در کنار کوه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Take a 15-storey building abutting a three-storey structure.
[ترجمه گوگل]یک ساختمان 15 طبقه را در کنار یک سازه سه طبقه در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]یک ساختمان ۱۵ طبقه در نزدیکی یک ساختمان سه طبقه در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their house abuts against ours.
[ترجمه گوگل]خانه آنها به خانه ما نزدیک است
[ترجمه ترگمان]خانه آن ها در مقابل ما قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The site, which abuts the Carson National Forest, is rich in dinosaur bones.
[ترجمه گوگل]این سایت که در مجاورت جنگل ملی کارسون قرار دارد، سرشار از استخوان های دایناسور است
[ترجمه ترگمان]این سایت که متعلق به جنگل ملی کار سن است، غنی از استخوان دایناسور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Did you tell Jennifer abut the party?
[ترجمه گوگل]در مورد مهمانی به جنیفر گفتی؟
[ترجمه ترگمان]به \"جنیفر\" به مهمونی گفتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متصل بودن یا شدن (فعل)
abut

مماس بودن (فعل)
abut

مجاور بودن (فعل)
abut, adjoin, border, bound

انگلیسی به انگلیسی

• join, adjoin, be adjacent; touch, border on
if land or a building abuts on something, it is directly next to it; a formal word.

پیشنهاد کاربران

abut on/against
مجاور بودن با، کنارِ . . . بودن، جنبِ . . . بودن
abut ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: ورنهشت
تعریف: بافتی که در کنار بافت قدیم تر قرار دارد، مانند کفی که از کنار به دیواری کهن تر متصل می شود

بپرس