secede

/səˈsiːd//sɪˈsiːd/

معنی: کناره گیری کردن، از عضویت خارج شدن، جدا رفتن
معانی دیگر: (از گروه یا سازمان یا کشور) جدا شدن، منتزع شدن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: secedes, seceding, seceded
مشتقات: seceder (n.)
• : تعریف: to quit an organization, a political or religious unit or alliance, or the like.
مترادف: withdraw
مشابه: apostatize, bolt, defect, disaffiliate, drop out, leave, pull out, quit, retreat

- The Southern states seceded from the Union.
[ترجمه گوگل] ایالت های جنوبی از اتحادیه جدا شدند
[ترجمه ترگمان] ایالات جنوبی از اتحادیه خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. They plotted to make the whole Mississippi Valley secede from the United States.
[ترجمه گوگل]آنها نقشه کشیدند تا کل دره می سی سی پی را از ایالات متحده جدا کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها توطئه کردند تا کل دره می سی سی پی را از آمریکا جدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We won't allow Tibet to secede from China and become an independent nation.
[ترجمه گوگل]ما اجازه نمی دهیم تبت از چین جدا شود و به یک کشور مستقل تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]ما به تبت اجازه نمی دهیم که از چین جدا شود و یک ملت مستقل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Republic of Slovenia votes to secede from Socialist Federal Republic of Yugoslavia.
[ترجمه گوگل]جمهوری اسلوونی به جدایی از جمهوری سوسیالیستی فدرال یوگسلاوی رای داد
[ترجمه ترگمان]جمهوری اسلوونی از جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We will never allow anyone to make Taiwan secede from China by any means.
[ترجمه گوگل]ما هرگز به کسی اجازه نمی دهیم تایوان را به هیچ وجه از چین جدا کند
[ترجمه ترگمان]ما هرگز اجازه نخواهیم داد که کسی تایوان را از چین جدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. 1990 - Republic of Slovenia votes to secede from Socialist Federal Republic of Yugoslavia.
[ترجمه گوگل]1990 - جمهوری اسلوونی به جدایی از جمهوری سوسیالیستی فدرال یوگسلاوی رأی داد
[ترجمه ترگمان]سال ۱۹۹۰ - جمهوری اسلوونی از جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The East Timorese voted to secede from Indonesian control in a referendum in 1999 - a vote that will be remembered for the brutality of militiamen who tried to disrupt the process.
[ترجمه گوگل]تیمور شرقی در یک همه پرسی در سال 1999 به جدایی از کنترل اندونزی رأی داد - رأیی که به خاطر وحشیگری شبه نظامیانی که تلاش کردند روند را مختل کنند، به یادگار خواهد ماند
[ترجمه ترگمان]Timorese شرق به جدا شدن از کنترل اندونزی در همه پرسی در سال ۱۹۹۹ رای داد - رای گیری که به خاطر وحشیگری افراد شبه نظامی که تلاش برای اخلال در این فرآیند را داشتند، به یاد خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is likely to be civil war if the region tries to secede from the south.
[ترجمه گوگل]اگر این منطقه تلاش کند از جنوب جدا شود، احتمال جنگ داخلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگر منطقه سعی کند از جنوب جدا شود، احتمالا جنگ داخلی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In 200 Chechens will be permitted to vote to secede.
[ترجمه گوگل]در 200 چچنی ها اجازه خواهند داشت به جدایی رأی دهند
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ چچنی اجازه رای دادن به کناره گیری را خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In Berlin a splinter group formed within the Society, but it did not secede until 189
[ترجمه گوگل]در برلین یک گروه انشعابی در داخل انجمن تشکیل شد، اما تا سال 189 جدا نشد
[ترجمه ترگمان]در برلین یک گروه انشعابی از جامعه تشکیل شد، اما تا سال ۱۸۹ جدا نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was no wonder that from time to time engineering faculty had pro-posed that the school secede from the college.
[ترجمه گوگل]تعجبی نداشت که هر از گاهی دانشکده مهندسی پیشنهاد جدایی مدرسه از کالج را داده بود
[ترجمه ترگمان]تعجبی نداشت که از زمانی به بعد هیات علمی مهندسی از کالج جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With Obote making inroads into its power, Buganda attempts to secede.
[ترجمه گوگل]با هجوم اوبات به قدرت خود، بوگاندا تلاش می کند تا جدا شود
[ترجمه ترگمان]بوگاندا با Obote در قدرت خود اقدام به کناره گیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Supposing Yorkshire or Cornwall decided by a majority vote to secede from Britain and elect their own government.
[ترجمه گوگل]فرض کنید یورکشایر یا کورنوال با اکثریت آرا تصمیم گرفتند که از بریتانیا جدا شوند و دولت خود را انتخاب کنند
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم Yorkshire یا کورنوال با اکثریت آرا تصمیم بگیرند که از بریتانیا جدا شوند و دولت خود را انتخاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lenin used a number of different arguments to justify recognizing the right to secede, and it is worth summarizing them.
[ترجمه گوگل]لنین برای توجیه به رسمیت شناختن حق جدایی از چندین استدلال مختلف استفاده کرد که ارزش خلاصه کردن آنها را دارد
[ترجمه ترگمان]لنین از چند آرگومان های مختلف استفاده کرد تا تشخیص صحیح را توجیه کند، و ارزش آن را دارد که آن ها را خلاصه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The move to demilitarise the area comes just three weeks before the south is due to secede from the north.
[ترجمه گوگل]اقدام برای غیرنظامی کردن این منطقه تنها سه هفته قبل از جدایی جنوب از شمال انجام می شود
[ترجمه ترگمان]حرکت به سمت demilitarise منطقه فقط سه هفته قبل از اینکه جنوب به علت جدا شدن از شمال باشد، صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کناره گیری کردن (فعل)
abdicate, secede, retire

از عضویت خارج شدن (فعل)
secede

جدا رفتن (فعل)
secede

انگلیسی به انگلیسی

• officially withdraw from an alliance or organization
if a group or region secedes from a larger group or country to which it belongs, it formally ends its membership of the group and forms an independent group or country; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : secede
✅️ اسم ( noun ) : secession / secessionist
✅️ صفت ( adjective ) : secessionist
✅️ قید ( adverb ) : _
to become independent of a country or area of government
اعلام استقلال کردن از یک کشور یا حوزه اختیارات یک دولت
There is likely to be civil war if the region tries to secede from the south
"the kingdom of Belgium seceded from the Netherlands in 1830"

بپرس