پیشنهادهای Sm (١,٦٣٦)
آرم، لیبل، باریک نوشته
عبارت از انست که کسی بخاطر موجودیت وارث دیگری از گرفتن میراث محروم شود .
نمد
انتظار کشیدن، چشم به راه بودن
پاییدن راه، راهبان، منتظر، چشم به راه
دکتر میرجلال الدین کزازی در کتاب �بدیع؛ زیباشناسی سخن پارسی� ترکیب �بهانگی نیک� را به عنون معادل پارسی حسن تعلیل بیان کرده است.
( گیلکی ) به مه صبحگاهی گفته می شود که سپیده دم، سطح زمین را می پوشاند و بعد از طلوع آفتاب از بین می رود.
دورنوردی ( به انگلیسی: Teleportation ) یا تلپورت ( تلپورتیشن ) یا طی الارض ( مسلمانان ) مفهومی است که به جابه جایی ماده بین دو نقطه بدون پیمودن متداو ...
دورنوردی ( به انگلیسی: Teleportation ) یا تلپورت ( تلپورتیشن ) یا طی الارض ( مسلمانان ) مفهومی است که به جابه جایی ماده بین دو نقطه بدون پیمودن متداو ...
دورنوردی ( به انگلیسی: Teleportation ) یا تلپورت ( تلپورتیشن ) یا طی الارض ( مسلمانان ) مفهومی است که به جابه جایی ماده بین دو نقطه بدون پیمودن متداو ...
ژرفگاه، تالوِگ ( به آلمانی: Talweg یا Thalweg ) ، خَط ّالقَعر یا خط مُنَصِّف به خطی فرضی که از عمیق ترین قسمت قابل کشتیرانی رودخانه می گذرد و در تعیی ...
تالوِگ ( به آلمانی: Talweg یا Thalweg ) ژرفگاه، خَط ّالقَعر یا خط مُنَصِّف به خطی فرضی که از عمیق ترین قسمت قابل کشتیرانی رودخانه می گذرد و در تعیین ...
خط تالوگ ، در دانش جغرافیا، خطی است فرضی که از به هم پیوستن ژرف ترین نقاط بستر یک رودخانه یا دره به دست می آید.
بازی قایم باشک
آرام و آسوده
چون دمیدن گیرد. صبحی که مشام جان عشاق خوشبوی کند إِذا تَنَفَّس وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿تکویر ۱۸﴾ سوگند به صبح چون دمیدن گیرد.
مترجم، دیکشنری، واژه نامه
حقیقت، در برابر مَجاز.
برزین
لاما، این شتر بومی کشور پرو است.
( بر وزن روزان ) هلال ماه ( اصطلاح منجمان در تقویم ها ) .
آتش کومَه: ( تالشی ) �آتش کومَه یا اٌتش کومَه�:آشپزخانه بیرون از خانه، کومه ای که در کنار خانه در آن آتش پخت و پز و تنور برپا کنند. بر اساس اینکه آتش ...
گوشه. "رأس زاویه" به پارسی می شود "سر گوشه" یا "تارَک گوشه". "ضلع زاویه" به پارسی می شود "بَر گوشه". "نقاله" به پارسی می شود "گوشه سنج". "زاویۀ حاد ...
سخن چین
همراه و همنشین، همسایه، مجاور، همدرس،
اسب نر با خصوصیات عالی و برتر که بتواند این خصوصیات عالی را به کره های خود منتقل کند.
تیار
تیار ، درست
مرغ همای
در پس، درپی ، به دنبال، پشت سر، پس اندر سپاه منوچهر شاه دمان و دنان برگرفتند راه
شال یا شنل سه گوش زنانه
بوی بد ، بوی گند، بوی بد ماهی
۱, إسپار:الف با کسره ، سین ساکن ، ( Spar ) معنی:نوعی از لبنیات =ماست چکیده مخلوط با داروهای گیاهی و محلی مانند زیره ؛بادیون؛ گلپر و غیره. ۲, شخم زدن
اسپار ( Spar ) به چم نفرین و دعای بد
حصر وراثت
بودمان به معنای هستی داشتن و وجود داشتن existence است.
دیدمان به معنی تئوری ( Theory ) مانند دانش دیدمانی یا دانش تئوریک؛ یا دیدمان انفجار بزرگ؛ دیدمان سرعت نور؛ دیدمان نسبیت انشتاین، دیدمان قوه جاذبه نیو ...
پناهگاه جنگلی
منسوب به ضمن آن چه که از امری مفهوم گردد به طور اشاره و کنایه فحوائی:تصدیق ضمنی تعهد ضمنی .
مالیات بر مصرف مالیاتی است که مصرف کنندگان کالا های خاص در زمان خرید آن کالا ( به همراه قیمت کالا ) پرداخت می کنند. به این ترتیب هر شخصی که میزان بیش ...
منظور از مالیات بر ارزش افزوده، تفاوت بین کالا و خدمات عرضه شده با ارزش کالا و خدمات خریداری شده در دوره ای مشخص است.
ابرو در هم کشیدن ، که میتواند نشانگر خشم و غصب ، یا رنجش و دلگیری ، و یا غم و اندوه باشد
ارتشتار، سلحشور
جنگاور
مرگ ارزان،
گذرگاه آبی
وِهرِز ( یا: وِهْریز ) نکو آفریده شده، به آفرید، یکی از سرداران انوشیروان است که در تیراندازی بغایت چیره دست بود. یک اسپهبد ایرانی اهل دیلم بود ...
دستگیره