تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرباسپ، سیاره، مرا باور ز ارزش هاست برتر روان گوی ست این ها و نه اختر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

سیاره، هرپاسب، روان گوی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

سیاره، روان گوی،

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فربودی، فربود دین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیستار، نستاف

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاو نر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سپردن، واگذاری، تفویض

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خانه ی سنتی ترکمن که اسکلت آن با چوب و بسیار هنرمندانه ساخته می شود

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

"یاپراق" در زبان ترکمنی به معنی "برگ"است. "یاپراق" علاوه بر این که به معنای برگ آمده وسیله ای زینتی از جنس نقره نیز است که به شکل برگ بوده و در قدیم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی گیاه است هم خانواده سیر دارای طبع گرم است . این گیاه را خشک کرده ودر خمیر نان میریزند لازم به ذکر است این گیاه بومی بوی بسیار تندی دارد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گریستن بر مرده و ذکر نیکی های او

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنگ ساختگی Sham quarrel

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پاداش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

رمزینه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشتیبانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نو نهاد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزگار، اسپور

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

توند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیراهه نوردی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خرد پذیر، سخته و سنجیده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

پساب، گنداب رو، فاضلاب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نوعی خیمۀ ترکان، به شکلی که اکنون همانند آن را کلاه فرنگی گویند و در خراسان قدیم کلاه درویش می گفته اند. درغیب جهان بیکران دیدم آلاجق خود بدان جهان ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حذف واو از مشتقات مصدر توانستن تانستن توانستن هرکه بتواند نگه دارد خرد من نتانستم مرا باری ببرد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خم. در گویش دری و هم در تاجیکی اکنون هم چند واژۀ پایان یابنده با "م" را به همین صورت تلفظ می کنند؛ مانند سنب ( سم ) ، دنب ( دم ) مستان سبوشکستند بر ...

پیشنهاد
١

مثل است؛ کنایه از این که بشتاب و درنگ مکن. همانند آنکه اگر جام آبی در دست داری منوش و بر زمین نه و بیا. گل بر سر داشتن مربوط به رسم قدیم است که به جا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

وضو، دست نماز جمال یار شد قبلۀ نمازم زاشک رشک او شد آبدستم

پیشنهاد
٢

اعلام حرکت کردن، اعلام آماده باش برای حرکت کردن سپاه بزد مهره در جام بر پشت پیل ازو برشد آواز تا چند میل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

زرد آمیخته به لکه های سرخ با نگرستن در این دو بیت فردوسی سرخ و سپید خواندن رخش نادرست مینماید همی رخش خوانیم بورابرش است به خو آتشی و به رنگ آتش است ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

زرنگ ، سیله

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تابگاه، ایوان

پیشنهاد
١

ستاغ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آرایش و شکوه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

هرزه گساری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرزه گسار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاغه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسراف ، زیاده روی، ریخت و پاش، هرزه گساری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

گرست،

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( گرست ) هم واژه زیبایی است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

افدیدن/شگفتیدن، تعجب کردن افدستا/شگفت ستایش که ویژه خداوند است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پارسی هدف و نشانه تیر=تموک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستاک این واژه نازک است به ریخت و چمی دگرسته در عربی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دگرسته

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

خشک آمار،

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشک آمار هم واژه زیباست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

فگار /تروما فگاردن / تروماتیزه کردن فگارده /ترماتیزه فگارنده /ترماتیزر فگارشناسی /تروما شناسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سپیدکاری، نامکامی،

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترسک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاجت /آیفت حاجت خواستن /آیفتن