پیشنهادهای Sm (١,٦٠٦)
رو به مرگ، پیشگاه مرگ، مردن، جان دادن، جان باختن
ارج، ارزش، گرامیداشت، بزرگداشت، پاسداشت، ستایش، شکوهیدن
نگه داشتن
گواه اوری
واگذاری، واگذاردن
کارمزد، کاربها، کارانه
توداک ، انجمن، گردهمایی، همایش، همبودگاه، همزیستگاه،
ناخواست، ناگزیر، ناچار، زوری
کارا، کارساز، کارآمد، پرمایه، دارای بازتاب
کارا، کارساز، کارآمد، پرمایه، دارای بازتاب
تحصل گرایی ، ازمون گرایی
تهی سازی، پوچگری، ناکارا کردن،
نگاه ، دیدگاه، خواست، تمایل
روی آورد
آرزو کرد ، نمایش خواسته
پرشور بودن، برانگیخته بودن، باانگیزه بودن، به شور آمدن، شورانگیز بودن، باانگیزگی خود را به نمایش درآوردن
خاستگاه ، آغاز، نخست،
همدستی، همپیمانی، همگرایی
آب جاری
دستوری
روان آب
بازیچه ، سغبه، مسخره، مضحکه
دستمایه، سغبه، مسخره، بازیچه
بزه افزار
آلت جرم
دور نماها، دور دستها، چشم اندازها
نرم خواندن ، نغو
به پارسی، زوش
شامه آماس ( پزشکی )
این واژه با واژه انگلیسی locomotion به چم جنبش و جابجایی باید همستاک باشد
این واژه از ستاک نامیز ( نامیس ) یا نا آمیز به چم کسی یا کسانی که آمیزش با آنها ناپسند است . باید بوده باشد.
نپاهشگاه ( دکتر حیدری ملایری )
هموگان ( دکتر حیدری ملایری )
هورپه ( دکتر حیدری ملایری )
پاد ایستان ( دکتر حیدری ملایری )
هموگار ( دکتر حیدری ملایری )
برداشت کردن
انگاریدن، برداشت کردن
دریافتن .
فرگان ( پهلوی )
ناگه آیند
اورژانسی ، فوری،
ربوخه واژه پارسی است برابر لذت ، در سروده های جناب منجیک
به زبان فرانسوی burka
پنام یا عایق کاری در معماری قدیم ایران دارای گونه هایی بوده است. برای نمونه یکی از نوعهای آنها دو پوسته کردن بنای یخچالها بوده است: �دیوار یخچالها دو ...
بنار یا بنارش در معماری به چم میزان و مرتب کردن است
بناهای منفردی را که در میان باغها برپا می کردند و اغلب از چهار جهت دارای نما بودند و اطرافشان منظره های زیبایی قرار داشت و در اواخر به نام کلاه فرنگی ...
گنبدی به شکل هلو یا بیز ( تخم مرغی ) که در واقع این گنبد دارای طاق �نیمه تخم مرغی� است.
گونه ای از آجرچینی که �آجرها از طرف باریک آن و به صورت عمودی و افقی ( یعنی مارپیچ ) کار گذاشته می شوند. این اصطلاح بیشتر در اصفهان به کار برده می شود ...
روزنی گرد یا چند وجهی در سقف برای نورگیری�. از این روزنهای گرد �در جنوب ایران، خصوصا یزد� استفاده می شود.