پیشنهادهای Sm (١,٦٣٦)
ماده ای سیاه و کدر با بویی شبیه بوی نفت. ماده ای که از درز سنگ های برخی غارها بیرون آمده که آن را با الکل، نفت یا روغن کنجد گداخته و حل می کردند و به ...
سفیداب. قرص هایی که از مغز حرام و مغز کله ی گاو و گوسفند درست می کردند، آن را به کیسه مالیده و بر تن می کشیدند تا چرک به طور کامل از سطح بدن جدا شود
پارچه ای معمولاً سفید رنگ به عرض نیم و طول یک متر برای پوشش رو در خانم ها که به وسیله ی بند آنرا به سر می بستند و از جلوی صورت به پایین می آویختند و ...
Reshmeh، شالی که دو سرش رشته رشته است و دراویش به کمر می بستند.
شریکی
لغزیدن و سر خوردن
مکنده
وش=برق پر وش=براق
منافق
بلند،
محور همنشینی
سنگ نبشته
واقعیت های اجتماعی
نیمه صنعتی
پراکنش معنایی
طنز
زبان عرفانی
رسم، سنت
امر قدسی
رای سفید
طبیب الاطبا
دولت پرستار
فرار از مدرسه
مقاومت در برابر قانون
محیط اسیدی
ترازیابی دقیق
همراه بودن
تحلیلگر تصادف
شتاب سنج
tusk
خشکی، دیرگواری، بدگواری
خُرُم - نوعی چرم گاوی است که بسیار نرم است ، از واژه хромовая кожа در زبان روسی اخذ شده است. بصورت ترمین در صنعت چرمسازی بکار برده میشود.
محقق. [ م ُ ح َق ْ ق ِ ]روشنگر ، پیدا و روشن کننده، بیرون آورنده ، افروزنده
زخم پشت گوش
مادیانی که برای جفتگیری باشد
پست و بی ارزش
خشم آلود
پیشتر ابتدا راسران میگفته اند که کم کم فراموش شده در برابر انتها که پایان میشود ،
بیچون
هزوارش
cleft palate
غماز به چم سخن چین به پارسی سپزک میشود
رگ زیر زبان ( دکتر حسابی ) و با vein یعنی سیاهرگ همریشه است.
ترانمونی
گناردن
این واژه جایگزین اوج در اختر شناسی بوده است هرچند اوج ( اوگ ) هم پارسی است.
سوتام،
ترانمون،
ایستار status