پیشنهادهای Sm (١,٦٠٦)
هرگز ، هیچگاه
به هر روی
به هر روی
به قصد ، با انگیزه ی
همسو با ، در راستای
پیدا و پدیدار کردن، اشکار و نمایان کردن
بسیار، بارها
بی گدار به آب زدن، در آستانه گزند نهادن، به آسیب نزدیک کردن
همچون، در جایگاه، همانند، در نقش
پا بر جاست
نوشته ی
نوشته
به قولی، به تعبیری، بهسخنی، به گفته ای
بگونه گذرا، بشیوه زمانمند
بیگمان، بی برو برگرد
برای نمونه، همانند اینکه، چنان که، همچون، آنچنانکه
به خوبی، به درستی، به رسایی، یکسره، یکجا، همگی، یکپارچه
سربسته، پوشیده، درپرده
تنها برای اینکه
در اندیشه بودن
به جای خود
نوشتن ، نگاشتن
کوتاه، چکیده، گزیده، فشرده
برپایه
بلد به چم راهنما راهنما و پیشرو بودن، رهشناسی،
بعد، دوری
برش زمانی، دوران تاریخی، بازه زمانی
درباره، وابسته به، در پیوند با
مهرورز
دیرزمانی
پیگیری
گرانیگاه ، اسه
گریزناپذیر، ناگزیر، بی بروبرگرد
اندیشگی ، پندارین
سه گوش، لچک، سه بر، سه پهلو، سه کنج
با این همه، گرچه، ولی، وانگهی، باری
آگاهانه، به دلخواه، خودخواسته، بخواست خود
آگاهانه، به دلخواه، خودخواسته، بخواست خود
= از این سو، از این دیدگاه ( چشم انداز )
گواه ها ، دستاویز ها
گنگ بازی، خاموش بازی، بیصدا بازی، بازیگری،
دسترسی بی مرز
سزا دادن ، دادگری
دریافت، گیرایی، بازتاب گیری؛ انگیزش
پیش بینی شده، نزدیک شدنی
شاید، چه بسا، گمان می رود، اینگونه می نماید، نزدیک است که، گاس که، گاسم
پیش دیدن، پیش بینی کردن، نزدیک دانستن، گمان کردن، پنداشتن، نزدیک دیدن، نزدیک یافتن
گمان رو
پیش بینی