تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رها کردن،

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

روشیدن ، delete، فرهنگ اختر فیزیک دکتر ملایری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعیین کننده روزی ، روزی رسان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بنپار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گزیده گفت ، کوته گفت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اتاق انتظار، پایواز خانه ، اتاق همراهان،

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایواز خانه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پلمه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهوت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرسپرده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شنار، گجسته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یونانی:kapsa عربی: قفص فارسی:پنجر ، خوگاره کوفجان ، کابک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناکجا ، ناجایگاه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آغازگاه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

میمزه ( مزه می ) ، چاشنی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

زول، افزون بر پارسی در لری و کردی هم به چم حرامزاده است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مک، دلام

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کار افزا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وات گروه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکور :سپاسمند، سپاسدار، سپاسگذار کنود :ناسپاس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

هاژ و واژ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگر شده دیروک باید باشد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویستاره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانید

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

مانشگری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایشمند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتیاط

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتیاط:پایش محتاطانه:پایشمندانه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایش ،

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داسار،

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نماره ، فرانمون

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

داربوی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عارف:شناسنده معروف:شناخته شده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رایور، دیده ور

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رشکوندی ، رشکینی ، رشکبری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. موازی. ۲. جنگنده ای که در دسته پروازی همراه جنگنده دیگر حرکت میکند، wingman

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همبال

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هین ؛اگاه باش در پارسی دری :سیل پارسی باستان:سپاه گویش لری:خون

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاهیده، شد و شیدا است به چم دیدانه،

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیدق عربی شده پیدک یا پیادک بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راهبری، فرنایش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناچیز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توفال ، نوعی �سقف کاذب که اسکلت آن چوبی است. � کاربرد این اصطلاح در مورد سقفهای تیر و چوب به کار گرفته می شد. برای ایجاد توفال نخست درودگران تیرهایی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لاپه ، نوعی �سقف کاذب که اسکلت آن چوبی است. � کاربرد این اصطلاح در مورد سقفهای تیر و چوب به کار گرفته می شد. برای ایجاد توفال نخست درودگران تیرهایی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوله هایی از سفال پخته که برای آبراهه به کار برده اند. یک سر آن باریکتر و سر دیگر آن گشادتر بوده است و هر دو نر و ماده خوانده می شوند. � تنبوشه از جه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ایوانی که از سه طرف بسته و از یک طرف باز است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دیواری که بعد از در ورودی برای جلوگیری از دید مستقیم می گذاشتند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصطلاحی در معماری که عبارت است از قالبهایی از نی و گچ که از آن برای ساختن طاق و گنبد استفاده می شود

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ملاط یا آژند مخلوطی از چند چیز که در معماری برای ساختن سازه ها از آن استفاده می کنند. از گونه های آژند می توان از ساروج، گل و آهک، گچ و ماسه، کاهگل، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. نوعی کلاه ۲. گنبدی که �از چند ترک یا بخش تشکیل شده است. � این طاق ( گنبد ) شبیه کلاه عرق چین است. ( نگاه به طاق عرق چینی ) حافظ در این بیت به هر ...