پیشنهادهای Sm (١,٦٣٦)
یعنی یک مضمون به ذهن دو شاعر رسیده باشد، بدون این که هر کدام باخبر شده باشند
غواص که از در گزین می دزدید از بهر گهربار حزین می دزدید یک بیت ز غیر را �توارد� گویند این مرد عجب دو جین دو جین می دزدید
گلون ، ( پستان بز و گاو گوسفند و. . )
گادی، درشکه
گدام
رَپیهوینیگ
اتحادیه ، فدراسیون
آگِنینَگ
ایز
آگِنینَگ
وارُمیگ
ذهنی
اسپوهر
گامک
تَرمِنِش
بایندگی
ارزیگی
بونخان
طبیعی
مقدس
سپیناگ
ساهوی ( تاجیکی )
انسولت ( تاجیکی )
دست زدن، کف زدن ( تاجیکی )
لباس زنانه تاجیکستانی
عروسک ( تاجیکستانی )
تریزه ( تاجیکستانی )
گلدانی کوچک و ظریف از جنس بارفتن که دست خوش تراشی کمر آن را در خود گرفته بود
چای شیرین نشده که قند را به دهان گذاشته، چای را بنوشند. رسم بود که قهوه چی چای را خودش شیرین می کرد مگر آنکه چای قند پهلو درخواست شود.
پای پوشی مانند شلوار گشاد که از پارچه ی سیاه، با چین و چروک های زیاد دوخته میشد تا اندام پا ظاهر نشود. چاقچور از مج پا به پایین تنگ می شد و کف آن بصو ...
کباب چنجه، کبابی از گوشت و دنبه
اژه ای که از زبان انگلیسی وارد شده و به معنی نرخ برای انواع برخی خدمات مورد استفاده قرار گرفت
کنایه از: با تعریف و تمجید سر کسی کلاه گذاشتن
Pooshet، دستمال جیبی کوچکی که در جیب کوچک جلو سینه ی کت یا جیب ساعت جلیقه می گذارند
Pashmesh - bedaan، بی خیالش باش
سازنده ی رویه کفش
پوششی جلیقه مانند از نمد
دو صندوق بدون در روباز که بر دو طرف قاطر یا شتر بسته می شد و در هر صندوق یک نفر قرار می گرفت. این وسیله برای حمل مسافر خصوصاً بانوان و اطفال استفاده ...
دادگاه نخست ، دادگاه بدوی
نوعی از اصلاح موی سر، به این صورت که موها را از اطراف شانه کرده و زیادی آن را از زیر لالة گوش زده و صاف می کردند. پشت گردن را می تراشیدند و موهای جلو ...
تسمه نواری که حلقه های دهانه ی حیوان را به پیشانی بند او وصل می کند
کج شدن صورت یا دهان و بینی و چشم
فرمان، دستور، تصویب نامه، حکم
پارچه ی سفیدی که به عنوان آخرین رویه ی متکا یا بالش دوخته و کشیده می شود
ینگی یا ینگه کلمه ای ترکی است به معنی نو یا جدید. ینگه دنیا یعنی دنیای جدید و منظور از آن آمریکاست
عرض اندام، سینه سپر کردن، رجز خوانی، حمله وری، ناغافل تاختن
فردی که برای پاسبانی شب های محلات و دکاکین و منازل استخدام می شد. هوچی از یکی دوساعت از شب گذشته راه می افتاد و چون سیاهی یا جنبنده ای در تاریکی می د ...
میخ پاشنه موزه سوارکار، برابر مهمیز و اسب انگیز
نوار مقوایی که در لبه ی داخل کلاه جهت جلوگیری از رسیدن عرق به کلاه دوخته می شد.
ریشی که در یک مشت جمع شود و درازتر از آن نباشد.