پاسخهای Sm (٨٣٤)
در کدام بيت، همه ي آرايه هاي «جناس، استعاره، کنايه و تشبيه» موجود است؟
زر و زرد،جناس افزایشی»اکسیر عشق،اضافه تشبیهی»مس استعاره از وجود و هستی» روی سرخ و روی زرد ،کنایه از تندرستی و بیماری» روی ،چهره و فلز روی ایهام دارد ،،
در متن: (در آن کشتی انگلیسی که آرام به جانب بندر دوور می رفت، احساس امنیت نمیکرد.خطر پارهای ازتنش بود.خطر شولایی نبود که آدم گه گاه یادش میرود و جا میگذارد:بلکه پوستی بود که برتن او کشیده باشند.)
درود،خرقه ،پشمینه،قبا،
عصیان به چم سرکشیدن از فرمان و خواسته است و طغیان از اندازه گذشتن است،هرچندبرداشت از هر دو واژه یکسان است.
درود محن باید باشد
در کل برای تازاندن اسب است
گرفتار ،زندانی ،،برابر رها و آزاد و بی قید و بند
نقش کلمه ی "بیت " در جمله ی به یاد روی شیرین بیت میگفت چیه ؟
مجاز از شعر و اواز خوانی است ،،بیت گفتن فعل مرکب است ،،که در اینجا از یک اسم و یک فعل تشکیل شده،که جز اول همراه و جز دوم همکرد است،
نامه که وصل ما خبرش نبوذ به آب تر کن و به طاق بر بشلا (ابوالعباس ربنجی ) معنی واژه ای که در قسمت ضرب بیت قرار دارد برایم واضح نیست.
بشلا،در آویز،اویزان کن به طاق آویزان کن
همدمی،همصحبتی ،،همدلی و ...
رهبر ،،راهنما،پیشوا،
فکر میکنم کوتاه شده واژه بابام باشد
قیامت و محشر ، و بهار یا هر آغاز و نو شدن دوباره رستاخیز است
بیدار شدن، برخاستن،راست خاستن،رها شدن و برخاستن
کلمه ی "قلم" در جمله ی او قلم خوبی دارد چه ارایه ای دارد؟
آرایه مجاز ،،و اگر اشتباه نکنم علاقه اآلیه باید باشد چون قلم ابزار نوشتن است و مجاز از نوشتن است
این مصرع اثر کدوم شاعره پارسیه و مفهوم دقیقش چیه؟ "بسیار بهار اید و بی ما گذرد"
بعد از مرگ ما گردش زمین و زمان متوقف نمیشود و بهاران از پی هم خواهد امد
کدام کلمه در بیت "مجاز" است ؟ وین سرِ شوریده باز آید به سامان غم مخور
سر مجاز علاقه محل به حال یا محلیه از عقل و اندیشه فکر و خیال است
پایانه،مانند پایانه مسافربری،پایانه کتاب،جای انجام کار
مهمترین عامل شکست حکومت ساسانی را باید ناراضی بودن ایرانیان از وضع دولت و آیین و رسوم اجهاف آمیز آن دانست. آیین و رسوم اجهاف آمیز در این جمله چی میشه
روان کردن قانونی که خلاف خواسته اکثریت جامعه است ،و هدف تحت فشار گذاشتن برای تسلط بیشتر است.
معنی من و معشوق و می و رود و سرکوی سرود بر سر کوی سر و دست مرا گم شده خر فرخی
من و معشوق و می و رود و سر کوی سرود بسر کوی سرود است مرا گم شده خر.
چشمه گاماسیاب نهاوند در استان لرستان
احشا آنچه اندرون شکم و سینه هست امعاء از معی به چم روده ها
جدا کردن خوب از بد ،تشخیص سره از ناسره ،،پاک و بیغش کردن،
معنی ساده و روان شعر رو میدونین؟
درود ،در سایت گنجور نوشته های زیبا و چابکانه آقای رضا ساقی رو در دامنه اکثر غزلیات حافظ میتونید دنبال کنید ، نمونه: رضا ساقی در ۵ سال و ۴ ماه قبل، ...
جملات مورد پرسش از کتاب کلیدر محمود دولت آبادی جلد اول انتخاب شدهاند. معنی " قمچی برود" در جملهی زیر چیست؟ او چالاکی گل محمد را نداشت تا بتواند زیر دست و بال اسب قمچی برود. معنی "باشه وش" در جملهی زیر چیست؟ گل محمد توانسته بود پنجه در لگام قره گیر بدهد و باشه وش به یال اسب درآویزد.
اسب قمچی،شلاقی است برای رام کردن اسب، باشه وش،همچون باشه چابک و سر پنجه،باشه گونه ای باز شکاری،
منظور از «آيينه چيني» در بي؟ت زير چيست «از قضا، آيينه ي چيني شکست / خوب شد، اسباب خودبيني شکست»
در مصرع دوم پاسخ داده که آیینه چینی اسباب خود بینی است
در بيت «سرکش مشو که چون شمع از غيرتت بسوزد / دلبر که در کف او موم است سنگ خارا» (ت) در «غيرتت» چه نقشي دارد؟
ضمیر متصل مفعولی است
مظنه از ظن به چم گمان است قیمت تقریبی،قیمت نزدیک به واقعیت
جبران کمبود زمان سوالهای سخت با زمان اضافه سوالات آسانتر
و در آخر آن این جمله به زبان فرانسوی نوشته شده بود. صفت یا ضمیر اشاره؟ کدومشون؟ دوتاشون صفت اشارن؟
درود، آن به جای اسم تکیه زده ، پس ضمیر اشاره است واین صفت اشاره است
اعظم،معظم،عظیم،تعظیم،اعظام،عظم،
خرامان بشد سوی آب روان.......چونان چون شده باز جوید روان
روان در مصرع اول به چم جاری و در مصرع دوم به چم جان و توان مختلف المعانی است پس قافیه و جناس تام است، شتابان به سوی چشمه آب رفت تا با نوشیدن آب توان و نیروی از دست رفته را باز یابد
مضغmazq جویدن و نرم کردن ؛ خاییدن
ما مست الستیم به یک جرعه منصور اندیشه پروای سر دار نداریم معنی "الست" تو بیت بالا چیه؟
بی آغاز،شاید بتوان گفت بی زمانی ،یا قبل از مجسم شدن یا پذیرش جسم خاکی
این جمله رو تو آهنگ نمیدونم از آرمین برمایه شنیدم معنیشو نمیدونم اگه میشه معنی شو بگید ممنون
فکر کنم میگوید بدون تو اختیار زندگیم رو به دست خدا سپرده ام
کلام کسی را بریدن اصطلاح درستیه؟ به معنای قطع کردن حرف کسی؟
درود مشکلی ندارد
درود به شما،پیوسته،پیوند خورده،
دُژم یا دِژم؟ کدام تلفظ درست است؟ آیا معانی متفاوتی دارند؟
هر دو لفظ درست و رساننده یک معنی است دژمdo(e)žam معنی ۱. افسرده؛ رنجور؛ دلتنگ؛ اندوهگین. ۲.خشمگین. ۳. آشفته. ۴. [مجاز] ویژگی چشمی که خمار است؛ چشم مست: ◻︎ دو نرگس دژمّ و دو ابرو بهخم / ستون دو ابرو چو سیمینقلم (فردوسی: ۱/۱۹۲). مترادف ۱. افسرده، اندوهناک، اندوهگین، پریشانحال، مضطر، مغموم ۲. خشمگین، عصبی، غضبناک ≠ شاد
برابر پارسی واژه معنی چیه؟ حدس خودم اینه که این واژه معرب شدهس چون شباهت زیادی با mean انگلیسی داره .
البته چمار (آورنده معنی )هم میتواند باشد
برابر پارسی واژه معنی چیه؟ حدس خودم اینه که این واژه معرب شدهس چون شباهت زیادی با mean انگلیسی داره .
درود، آرش، چم،چمار،
هرکه از خدا حاجت طلب کند، بدون آنکه نزد حق یاد کند و عرضه دهد حق آن را برآرد. معنی عرضه دهد اینجا یعنی چه
نمودن،پیش نهادن،اشکار کردن،نشان دادن،